غائله تازه یک بیمارستان در اصفهان دردسرساز شد
تعداد بازدید : 121
یک بیمارستان دیگر؛ رینگ تازه رویارویی!
نویسنده : دریا وفایی
«الو، نسل فردا! شما را به خدا بیایید ببینید در بیمارستان مدرس چه خبراست! دوباره دونفر از بیماران را بهشدت کتکزدهاند و مجروح کردهاند. مگر این بیماران انسان نیستند که این طور اذیت و آزارمیشوند؟ چراکسی به داد این بیماران مظلوم نمیرسد؟» با اتمام تماس، تحقیقات شروع شد. بالاخره با دکتر خلیل امیرزاده، ریاست سابق این بیمارستان، کسی که در زمان وی ضربوشتم رخ داده بود؛ همچنین دکترنجیمی، روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و خانواده یکی از بیماران مذکور تماس حضوری و تلفنی انجام و شرح ماوقع ضبط و ثبت شد. نکته قابل تأمل اینکه سرپرست سابق بیمارستان، نه تنها مورد گزارش شده را رد نکرد، بلکه صحبتهای قابل تاملی درخصوص اتفاقهای ناخوشایند دیگرِ مرتبط با این مرکز درمانی داشت که در ادامه میخوانید. (گفتنی است تمام اسناد و مدارک نزد امور حقوقی روزنامه نسل فردا محفوظ است).
ضربوشتم مذکور، در حد جرم بود
خلیل امیرزاده، سرپرست سابق بیمارستان روانپزشکی مدرس گفت: این خبر را تأیید میکنم. ماجرا از این قرار است که مورخ ۱۳ خردادماه سالجاری در اول شیفت شب (۸ ونیم عصر) دونفر ازبیماران (مرد جوان زیر ۳۵ سال بستری در اورژانس) که یکساعت قبل حالشان خراب بوده و توسط پرسنل پرستاری آرام شده بودند و مشکلشان هم رفع شده بود، توسط پنج نفر از نگهبانان انتظامات به بیرون از محوطه بخش یعنی جایی که دوربین نبوده است، به شدت مورد ضرب و شتم و کتککاری قرار میگیرند. تاکید می شوداین نگهبانها بدون مجوزپرستار و پزشک، یکساعت بعد از آن که بیماران هیچ مشکلی نداشتند به سراغشان رفتند و چنین تخلف و جرم آشکاری را انجام دادند.
هرچند نگهبانان موارد را مخفی نگه داشتهاند، اما در شیفت روز بعد تخلف انجام شده به ما گزارش شد و بالافاصله اقدامات لازم را انجام دادیم.
بیماران توسط بنده معاینه شدند و جراحات و آسیبهای نسبتاً شدیدی به آنها وارد شده بود که بلافاصله جهت درمان به بیمارستان جنرال اعزام و تحت مداوا قرار گرفتند. اما ماجرا را همراه با مستندات تماماً به مقامات ذیصلاح دانشگاه علوم پزشکی اصفهان اعلام کردیم. (قبلاً گفته بودند این موارد را مستقیماً به خودمان بگویید تا برخوردکنیم).
ضرب و شتم مذکور در حد جرم بود؛ لذا والدین بیماران متقاضی پیگیری از طریق دادسرا بودند. با این حال بنا به دستور دانشگاه، مراتب را کتباً با اسنادمربوطه به خودشان ارجاع دادیم. متاسفانه تا زمانی که بنده آنجا مسئولیت داشتم، جوابی از سمت دانشگاه حاصل نشد و کسی هم قضیه را پیگیری نکرد.
با این حال از هردو بیمار که بهشدت وحشتزده بودند، دلجویی کردیم. با خانوادههای آنان هم صحبت شد و قول دادیم پیگیری کنیم. مستندهایی هم در این زمینه تهیه شده و آماده ارائه به مقامات قضائی است.
به هرحال اینها بیماران اعصاب و روان هستند و گاها به دلیل مشکلاتشان پرخاشگرمی شوند؛ لیکن نگهبانان حق نداشتند آنان به صورت دستهجمعی از بخش بیرون ببرند و مورد ضرب و شتم قرار دهند. نگهبان یا هر فرد دیگر حق ندارد بدون نظر پزشک یا پرستار بیمار را مهار فیزیکی کند؛ چه رسد به کتککاری.
البته نگهبانان خاطی مدعی بودند بیماران ناآرام بودهاند؛ درحالیکه طبق تحقیقات انجام شده مشخص شد در آن زمان و پس از دریافت دارو، هیچ مشکلی نداشتهاند. این یک تخلف آشکار است که صورت گرفته. این بیماران به صورت امانت به دست ما سپرده میشوند و باید با افراد متخلف برخورد شود؛ نه اینکه به دلیل اطاله و عدم رسیدگی شاهد پروندههای سنگینتر باشیم.
هنگام فیکس کردن، بیماران مقاومت کردهاند و ...
دکتر نجیمی، مدیرروابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: این بیماران به دلیل اختلالات روانی باید داروهای تزریقی هم دریافت کنند. گاهی مجبور هستند که این بیماران را به تخت، فیکس کنند. حین فیکس کردن، بیماران مقاومت میکنند و درگیری مختصری رخ میدهد. ابتدا از سوی بیماران به بادیگاردها حمله میشود که از سوی بیمارستان با افراد خاطی که از خشونت استفاده کردهاند، هم برخورد شده است.
شرایط این بیماران به گونهای است که گاها خود بیماران هم با پرسنل دست به یقه میشوند. از خانواده بیمار عذرخواهی کردیم و صحبت شد که این موضوع جزو روند درمان است و خود بیمار هم برای دریافت تزریق دارو به شدت مقاومت کرده است. لذا در مکانی که عملیات تزریق دارو و فیکس کردن انجام شده، بین بادیگاردها با بیماران درگیری ایجاد شده و اصلاً اینگونه نبوده که بیماران را به خارج از بخش برده باشند و دور از دوربین ضرب و شتمی صورت گرفته باشد. از آنجا که درگیری از سمت بیماران شروع شده بود، بادیگاردها نیز پاسخشان را داده بودند.
هیچکسی تا الان به داد ما نرسیده است
مادر یکی از دوبیمارمورد ضرب و شتم قرارگرفته گفت: پسرم را از بخش اورژانس به جایی که دوربین نبوده بردند و به شدت کتک زدند. دندهها و زانوهایش آسیب دیده و پزشکی قانونی هم تأیید کرده است؛ برگههایش را نیز داریم.
بچه من مریض بوده و دست اینها امانت سپرده شد. آنقدر حالش بد بود که در اورژانس بستری شد.
پسرمن را از بخش بیرون بردند، ساکتش کردند و بعد به بخش آوردند. سپس با همان بدن زخمی و کتک خورده تا صبح دست و پایش را به تخت بستند؛ در حالیکه زیراندازش پلاستیک بود. پسرم میگفت: تا صبح فریاد زدم بدنم میسوزد اما هیچکسی به دادم نرسید.
پسرم فردای آن روز با التماس، گوشی یکی از عیادتکنندگان را گرفت و به من زنگ زد و ماجرای کتک خوردنش را از پنج نفر نگهبان تعریف کرد. الان هم به دادگستری شکایت کردهایم و تا این لحظه جز شما، هیچکسی نه از بیمارستان و نه از دانشگاه با ما تماس نگرفتند و دلجویی نکردند!