خریدوفروش «جان» در فضای حقیقی و مجازی باب شده است
تعداد بازدید : 2
بردهفروشی مدرن با فرزندفروشی!
نویسنده : دریا قدرتی پور
بین 35 تا 45 میلیون، نرخی است که این روزها خریداران نوزاد باید به دلالها بپردازند تا بتوانند به شکل غیرقانونی در معاملهای دو سر سود شرکت کنند. وضعیت بد اقتصادی، اعتیاد و بارداریهای نامشروع، سرآغاز قصهای است که موجب میشود به سر نرسد و کودکان یا نوزادان به دست بازار خریداران و فروشندگان انسان بیفتند. معاملهای که این روزها ابعاد تازهتر و بزرگتری به خود گرفته است.
علت دیگری که به بازار خرید و فروش کودکان رونق میدهد، شغل پردرآمد تکدیگری است. مسئلهای که نه آمار درستی دارد و نه شفافیتی. کودکان پس از فروخته شدن تبدیل میشوند به بردگانی که میتوانند سودآوری کنند. طبق جدیدترین آمارها، این افراد به طور متوسط بین 15 تا 20 میلیون تومان در ماه درآمد دارند که حتی از درآمد برخی پزشکان هم بیشتر است.
کافی است چرخی در نقاط آسیبخیز بزنیم، به دلالهای کودکی برمیخوریم که خرید و فروش کودک برایشان مثل آب خوردن شده است؛ معامله ای که هر دو طرفش برد-برد است، هم فروشنده خوشحال میشود و هم خریدار.
بماند که خریداران گاهی مشتریانی هستند که از راهروهای پر پیچ و خم قوانین بهزیستی خسته شدهاند و ترجیح میدهند به این شکل بچهدار شوند، ولی برخی دیگر هم قاچاقچیان یا خردهفروشانی هستند که به این شکل میخواهند سودی قابل توجه به دست بیاورند. هر چه که باشد، معامله بر سر جانی است که با قیمتهای مختلف فروخته میشود.
آگهی فروش کودکان حالا زیر پوست شهر پخش شده است، آگهیهایی که بهزیستی با ورود به آنها قرار است میزان آن را کاهش دهد واین معامله دو سر سود را از میان بردارد.
معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور تصریح کرد: اخیرا مواردی در مورد فروش کودک و نوزاد مطرح میشود که باید گفت این موارد از نظر قانونی کاملا قابل پیگرد است. هم کسی که خریدار و هم کسی که فروشنده است هر دو مجرم هستند و ممکن است حکم قاچاق کودک هم داشته باشد.
مسعودیفرید، با بیان اینکه جلسات متعددی با پلیس فتا، قوه قضاییه و دادستانی برگزار کردیم تا برخورد قاطعی با کسانی که کودکی را میفروشند یا میخرند انجام شود، تصریح کرد: نکته دیگر هم این است که فرایند فرزندخواندگی باید فرآیندی مشخص باشد. اغلب کسانی که اقدام به خرید و فروش کودک میکنند کسانی هستند که شرایط و صلاحیت لازم را ندارند.
تقریبا همه خانوادههایی که تاکنون پایشان به ماجرای فرزندخواندگی باز شده است، درباره اعمال سختگیریهای بهزیستی در این روند اتفاقنظر دارند.
آن سوی ماجرا معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور است که بیان میکند: دلیل مسئله این است که وقتی کودک وارد خانوادهای میشود، خانواده مذکور باید صلاحیت لازم را از همه لحاظ ازجمله سلامت اخلاقی، روانی، توانایی نگهداری، عدم سوءسابقه و اعتیاد به مواد مخدر و محرک و داشتن تمکن مالی برای نگهداری از کودک داشته باشد.
هماکنون سالانه نزدیک ۱۷۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر براساس قانون به خانوادهها سپرده میشوند، این در حالی است که تعداد متقاضیان فرزندخواندگی چند برابر کودکانی است که به فرزندی سپرده میشوند. این امر حاکی از آن است که تقاضا برای دریافت کودک به مراتب بیش از تعداد کودکان قابل واگذاری به خانوادههاست. از سوی دیگر فرآیند اجرایی فرزندخواندگی مستلزم هماهنگیهای بین بخش سازمان بهزیستی، اداره سرپرستی قوه قضاییه، نیروی انتظامی، مراکز درمان ناباروری و سازمان پزشکی قانونی و ... است که همه اینها به اضافه فهرست طولانی انتظار برای دریافت کودک، فرآیند فرزندپذیری را برای متقاضیان فرزندخواندگی به طور طبیعی طولانی و زمانبر میسازد.
در این میان آمار کودکانی که بدون هیچ قانونی به فروش میرسند یا خریداری میشوند هم در دست نیست. گرچه به گفته رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران، خرید و فروش نوزاد هنوز به مرز بحرانی نرسیده است، اما نمیتوانیم بگوییم که اصلا وجود ندارد. به گفته سیدحسن موسویچلک که چندی پیش با یکی از خبرگزاریها صحبت کرده است: «یکی از پدیده هایی که در کشور با آن مواجه هستیم خرید و فروش نوزادان و کودکان است. گرچه این پدیده به بحران تبدیل نشده اما نمیتوان چشمها را به روی آن بست و بگوییم چنین پدیدهای نداریم، اصلیترین عامل خرید و فروش نوزادان، فقر و نیاز مالی خانواده است. نظام حمایت اجتماعی و تامین اجتماعی کشور به گونهای نیست که پوشش فراگیر و اثربخشی برای حمایت از افراد نیازمند داشته باشد و یکی از راههای تامین هزینه برای اینگونه خانوادهها، خرید و فروش کودکان است.»