
حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگو با «نسلفردا» مطرح کرد:
تعداد بازدید : 0
فشار بیشتر آمریکا برای کسب امتیاز بیشتر
ایران در شرایطی بهسمت مذاکرات جدی و امضای برجام سوق داده شد که تحریمهای شورای امنیت، آمریکا و اجماع جهانی علیه ایران، کشورمان را به بنبست رسانده بود و ایران برای برونرفت از این بحرانها مسیری جز برجام نداشت. ایران باتوجه به اقتضائات زمان مجبور شد با امضای برجام، مسیری برای خود باز کند که البته مسیر نیز باز شد. اجماع جهانی درهمشکست، تبلیغات سوء علیه ایران ناکارامد شد و دنیا، حق ایران را بهعنوان یک کشور هستهای برای غنیسازی بهرسمیت شناخت. درحالیکه با اجرای برجام بهنظر میرسید پرونده هستهای ایران بسته شده است، اما رئیسجمهور آمریکا با اظهارنظرهای جنجالی خود باردیگر این موضوع را در جامعه جهانی مطرح کرد. در این راستا «نسلفردا» با حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل سیاسی گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید:
نویسنده : لیلا کاظمی
چرا دونالد ترامپ با موضعگیری شدید علیه ایران تلاش کرد دوباره اختلافهای عمیق ایران و آمریکا را به یک مسئله جهانی تبدیل کند؟ آیا اتحادیه اروپا، روسیه، چین، ژاپن، هند و کره جنوبی بهعنوان طرفهای اصلی تجاری ایران با آمریکا همراهی خواهند کرد؟
اینکه ترامپ با برجام مخالفت میکند یک بخش از آن مربوط به نفوذ رژیم تلآویو است که لابیهای صهیونیستی فشارهای زیادی وارد میکنند تا از اجراییشدن برجام جلوگیری کنند. بخش دیگر مسئله به روحیه کاسبکارانه ترامپ بازمیگردد که آنطور که باید و شاید نتوانست در بازارهای ایرانی نفوذ کند و احساس میکند در مقایسه با فرانسه، آلمان، چین و هند که بعد از برجام در بازار ایران حضور گستردهتری پیدا کردند، سر آمریکاییها کلاه رفت و منافع و اهداف کشورش تأمین نشد؛ بنابراین در این مسئله فشار بیشتری وارد میکند تا اینکه امتیاز بیشتری کسب کند. این دو مورد را میتوان درخصوص مخالفتهای ترامپ درنظر گرفت؛ البته بخش دیگر آن مربوط به همسویی با عربستان سعودی است که بالاخره آمریکاییها از تعارضات ایجادشده بین تهران و ریاض در جهت فروش سلاح و بازاریابی بیشتر برای اینکه بتوانند با عربستان سعودی معاملات گستردهتری انجام دهند، استفاده میکنند. آنچه در سیاست ایرانی ترامپ مطرحشده این است که بتواند اجرای برجام را متوقف و آن را به سطحی منتقل کند که ایران امتیازهای جدیدی بدهد و مذاکرات تازهای آغاز شود. درمجموع آمریکاییها امتیازهای جدیدی را در بحث مربوط به روند صلح خاورمیانه، موشکهای دفاعی ایران، تروریسم و غیره از ایران طلب میکنند. در این زمینه چون میدانند جمهوری اسلامی از مواضع خود عقبنشینی نخواهد کرد و محکم ایستاده است، میخواهند با یارگیری بینالمللی فضایی ایجاد کنند که ایران مجبور شود نقض برجام کند یا مذاکرات جدیدی را آغاز کند؛ البته چون اتحادیه اروپا، روسیه، چین، ژاپن، هند و کره جنوبی طرفهای اصلی تجاری ایران هستند اینها تاکنون با آمریکا همراهی نکردهاند و دست آمریکاییها در این رابطه خالی است؛ درنتیجه واشنگتن مجبور شده با عربهای حوزه خلیجفارس و رژیم تلآویو تا حدودی در این زمینه به جمعبندی برسد. بهنظر نمیرسد در این قضیه بتواند به جمعبندی دست پیدا کند؛ البته باید تا 25 مهر منتظر بود تا ببینیم در این تاریخ میخواهند نقض برجام از سوی ایران را اعلام یا تصمیمگیری در این رابطه را به کنگره آمریکا واگذار کنند.
آیا آمریکا میتواند از فرایند ماشه برای لغو برجام استفاده کند؟
خیر. این بحثی است که از قدیم مطرح بود، اینکه نیاز نباشد فرمان جدیدی صادر شود تا این فرمان جدید برای آمریکا مشکلساز باشد؛ بنابراین فرایند ماشه در این زمینه مطرح نیست؛ زیرا مجموعهگزارشهای آمانو تائید میکند که ایران تمام بندهای برجام را اجرایی کرده و در این شرایط فرایند ماشه نمیتواند کمکی به ترامپ کند؛ چون دست ایران پر است و تائید بینالمللی برای تعهد به این توافقنامه و اجراییکردن آن را دارد و روند لغو برجام در این شرایط پیش نمیرود که بخواهند موضوع ماشه را مطرح کنند.
اگر آمریکا بخواهد برجام را زیر پا بگذارد در چنین شرایطی چه تأثیری بر معادلات بینالمللی ایجاد خواهد کرد؟
برجام براساس این تفکر منعقد شد که یکی از مهمترین بحرانهای منطقهای را به دور از جنگ از طریق مذاکره و دیپلماسی حلوفصل کرد. اگر عربستان و آمریکا این توافقنامه را نادیده انگارند و زیر پا بگذارند مشکلات و درگیریهای جدیدی را برای خود ایجاد میکنند و مدل امنیتی که میتواند از طریق مذاکره و گفتوگو به نتیجه برسد عملاً بهسمت درگیری و جنگ هدایت میشود؛ درضمن وقوع هر نوع درگیری و جنگ به زیان تمامی کشورهای منطقه ازجمله خود آمریکا، چین، روسیه و اتحادیه اروپا و سایر کشورها نیز خواهد بود.
اینکه آمریکا در دو سال گذشته تحریمهای جدیدی علیه ایران وضع کرد، آیا وضع این تحریمها نقش برجام محسوب میشود؟
اینها نقض جزئی برجام محسوب میشود؛ اما تحریمهای وضعشده از حیث تعداد، عدد و رقم و گستردگی قابل مقایسه با آنچه لغو شد، نیست. بههرحال آمریکا تحریمهای قبلی را لغو نکرد، بلکه اجرای آن را متوقف کرد؛ اما همین متوقفشدن اجرای تحریمها خود فضای جدیدی را برای ایران فراهم کرد. به نظر بنده این تحریمهای جدید اگرچه نقض جزیی برجام است، اما نمیتوان گفت که کلاً برجام نقض شده است. دامنه این موضوع باید توسط کمیته نظارت بر برجام روشن شود؛ اما این تحریمهای وضعشده به بهانه تروریسم، موشکی و نقض حقوق بشر از نظر حجم و گستردگی قابل مقایسه با تحریمهای گسترده قبلی نیست؛ بااینوجود در این زمینه باید قضاوت نهایی توسط کمیته نظارت بر برجام در ایران ارائه شود.
برخی تحلیلگران معتقدند شکافی بین آمریکا و اروپا ایجاد شده است. به نظر شما ایران چگونه میتواند از این شکاف ایجادشده به سود خود بهرهبرداری کند؟
ایران نباید بهدنبال شکاف برود؛ چون اصولاً چنین شکافی متصور نیست. در مقطعی منافع اروپا و آمریکا در تعارض قرار میگیرد و در مقطع دیگر با یکدیگر همکاری میکنند. آنچه برای ایران اهمیت دارد آن است که کشور ما تعهد خود را به اجرای برجام تا زمانی که منافع آن برای جمهوری اسلامی وجود دارد، حفظ و تلاش کند مناسبات خوبی که با اتحادیه اروپا، کره جنوبی، هند و ژاپن که طرفهای اصلی تجاری ایران محسوب میشوند، تداوم داشته باشد و منتظر این مسئله نباشد که آیا این کشورها با آمریکا اختلاف دارند یا خیر. برای اینکه ایران خود باید به برجام متعهد باشد و از طرف دیگر باید درنظر داشته باشد که تعامل و روابط این کشورها با آمریکا بهسود منافع و مصالح ملی آنان است؛ بنابراین کشور ما هم باید از این منافع مشترک استفاده کند تا اینکه بخواهیم از تعارض میان این کشورها بهرهبرداری کند. این تعارض ایجادشده بین آمریکا و اتحادیه اروپا مقطعی است و نمیتوان چندان روی آن حساب کرد؛ بنابراین کشور ما باید بهگونهای رفتار کند که از یکطرف به اجرای برجام متعهد باشد و از طرف دیگر روابط خوبی که با اتحادیه اروپا، کره جنوبی، ژاپن، هند، چین و روسیه بعد از برجام برقرار کرد، بهرغم میل رژیم تلآویو و آمریکا ادامه داشته باشد.
سخنرانی آقای روحانی و ترامپ در سازمان ملل چه پیامهایی را در سطح بینالمللی مخابره کرد؟ مردم جهان از مقایسه سخنرانی تند و پرحرفوحدیث ترامپ با سخنرانی سازنده آقای روحانی چه نتیجهای خواهند گرفت؟
سخنرانی ترامپ مایه شرمساری خود آمریکاییها بود؛ به دلیل اینکه برای اولینبار یک کشور عضو سازمان ملل تهدید به نابودی کرد و چنین رویکردی برخلاف عرف و مناسبات بینالمللی است. بههرحال این موضعگیری آثار بسیار منفی برای ترامپ و کشورش بههمراه داشت. سخنرانی آقای روحانی در سازمان ملل با سخنرانی ترامپ قابل مقایسه نیست. سیاست ایران در زمینه برجام، نفی هرنوع خشونت و اعتدال بود؛ اما سخنرانی ترامپ بسیار ساختارشکنانه بود و گمان کرد مخاطب این سخنان تنها مردم آمریکا هستند تا مردم جهان. تمام عرف روابط بینالملل هم زیر پا گذاشته بود و به نکاتی اشاره کرد که اصلاً در شأن یک رئیسجمهور نبود. بهطبع چنین موضعگیریهایی به مردم آمریکا آسیب وارد کرد.
دستاوردهای ایران از برجام چیست؟
مهمترین دستاورد برجام این بود که غنیسازی در ایران ادامه پیدا کرد و عملاً در صحنه بینالمللی کشور ما ادامه غنیسازی را دارد؛ بدون اینکه بهخاطر غنیسازی تحریم شود. دستاورد دیگر برجام این است که به بهانهگیریهای کشورهای غربی بهویژه آمریکا پایان داده شد، یعنی عملاً دیگر بهانهای ندارند برای اینکه بخواهند براساس آن کشور ما را تحتفشار قرار دهند. کلاً خلع سلاح شدند بهخاطر اینکه آژانس بینالمللی انرژی هستهای تائید میکند که ایران طی هشت ماه اخیر تمام برجام را اجرایی کرد؛ بنابراین اینکه دشمن کشور ما خلع سلاح تبلیغاتی میشود این خود دستاورد بزرگ برجام تلقی میشود. نکته دیگر اینکه سندسازی و پروندهسازی علیه ایران مطرح شده بود؛ بهویژه آن دوازده قطعنامهای که شورای حکام آژانس و از آن مهمتر گزارشی که تحت عنوان ابعاد احتمالی نظامی که در 66 صفحه در دوازده سرفصل اتهامهای بیاساسی علیه ایران ارائه میداد، یک سند بینالمللی بود که با انعقاد برجام تمام این پروندهها بسته شدند؛ شش قطعنامه شورای امنیت که تحت فصل هفتم بود، کنارگذاشته شد و به یک قطعنامه 2231 تبدیل شد که دیگر تحت فصل هفتم نیست؛ درواقع اینها نشاندهنده آن است که امنیت ایران بیشتر تأمین و ضریب تهدید علیه ایران کمرنگ شد. به نظرمن مهمترین دستاوردهایی که میتوان برای برجام برشمرد همین مواردی بود که اشاره شد.