در بدرقه برنامه دوستداشتنی که ظاهراً فعلاً تمامشده است؛
تعداد بازدید : 13
خداحافظ جوکر؛ آخرین سرباز در واپسین سنگر خنده!
نویسنده : محمد بندرعباسی
برنامهای که خیلی بیننده داشت و مخاطب تمام شد. البته خوشبختانه به استناد آنچه خودشان گفتند آمادهاند برای فصلهای بعد و ما هم منتظریم برای دانلود و تماشا.
-
مگر میشود حرف «جوکر» باشد و اسمی از تو نباشد!
جوکر به استناد وجود نازنین و درخشان آقای «یواخین فینیکس» از بدمن ترسناک فرانچایز «بتمن» بیرون آمد تا در همه گوگل کردنهای کلمه جوکر (در هر زبانی) دلقکِ کتوشلوار قرمزی را ببینیم که اندیشههای روشنفکرانه و ضد سرمایهداری دارد و همین پارادوکس «عزیز آنارشیستی» خلق میکند که بیاوببین. شخصیتی که از دل سرمایهداری و با پول سرمایهداری خلق میشود و بعد برای خالق خودش شاخ میشود، مثل خیلی از پدیدههای مشابه؛ بگذریم.
-
گمانهزنی درباره اسمگذاری جوکر در نسخه وطنی!
بههرحال سراغ نسخه وطنی باید رفت، ما که در سر نویسندهها و تیم طراحی برنامه ایرانی جوکر نبودهایم، شاید لبخندهای رُژی که «جوکرِتاد فیلیپس» برای خودش میکشید یا لبخندهای دردناکی که «هیث لجر» فقید با چاقو بر چهرهها خلق میکرد بهانهای باشد برای این نامگذاری بسیار بامسما برای «جوکرِ ایرانی»، جوکری که خندیدنش جرم است و برایش 100 میلیون آب میخورد! جوکر ایرانی» که آخرین سرباز در واپسین سنگر خنده است و این فعل آسمانی در این سرزمین گناهی است سنگین و نابخشودنی که بیش از صدها میلیون آب میخورد. کسی چه میداند؟ به قول «ادی مورفی» فقط یک بازیگر کمدی میداند چقدر در دلش رنج و انزجار وجود دارد. (فرهنگ نقلقولهای سینمایی)
-
دستمریزاد به همه برو بچههای جوکرِ وطنی
حالا با آن مقدمه برای جوکر آنها، به سراغ نسخه ایرانی خودمان میرویم، به سراغ چهرههایی تمام ایرانی که میخندند و میخندانند. چهرههایی که به لطف همین برنامه شمایل تازهای از آنها برایمان آشکار شده و قابلیتهایی از خودشان را رو کردهاند که شاید خودشان هم نمیدانستند. البته اینکه برنامه استودیویی بود و سناریو محور یا انتقادهایی ازایندست بهجای خود، ولی الحق و الانصاف دم بچههای دانشکده حقوق! (ببخشید) دم بچههای سازنده جوکر گرم. بهخصوص حامد میرفتاحی که مهمترین فعالیتش در عرصه برنامهسازی به ساخت برنامه «ماهعسل» در سال 1397 برای تلویزیون بازمیگردد و این بار هم خواسته یا ناخواسته پشت نام دیگری «ماسکه» شد؛ پشت نام احسان علیخانی.
-
جوکر آخرین سرباز در واپسین سنگر خنده
چقدر مخاطب ایرانی که یاد گرفته غم قبلی را باغم بعدی بشورد و ببرد به خندیدن نیاز دارد. چقدر آمارهای منتشرشده در مطالعات و تحقیقات آنطرف آبی یا اینطرف آبها از ما ایرانیها با موضوع خنده و امید به زندگی عجیب و ترسناک است. چقدر درگیر مصائب ریزودرشت یا خرد و کلان هستیم که از زمین، زمان و آسمان برایمان میبارد و در این وانفسا دائم خندیدن و خنداندنمان سختتر میشود.
چقدر تیم سازنده جوکر برای همین مدتی که برنامه اپیزود به اپیزود منتشر میشد (بهجز اپیزودی که پشت غبار و آوار مترو پل با تأخیر منتشر شد) بهانهای بودند برای دورهم نشستن خانوادهها و سر فرونبردن اعضای خانواده در موبایلها و لایک ها و سهنقطهها!
مخاطب و بینندهای که در رسانههای خودی و میلی رویهها و روشهای تکراری از «وریا کُشی» تا «حذف آنها که در مِدار ما نیستند» دیده. تماشاگری که آنقدر «ستایش» دیده که ... . بینندهای که در عصر لعنتی ارتباطات هیچرقم ارتباطی باکسی ندارد، حتی با نزدیکانش!
-
تجربیاتی جدید برای برنامهسازی و مخاطب ایرانی که آرزوی «VAR» دارد
تجربه برای برنامه سازها: تیم جوکر از همان اول بیادعا دستش را بالا میبرد و در هر قسمت با نریشن شاهکارش اعلام میکند این برنامه کپی است تا کسی کشف تازهای نکرده باشد و به آنها نتازد که «وا اسفا» از کپی کاری و تکراری بازی و این حرفها. بعد هم دعوت از بزرگترها و پیشکسوتها در قالبی جدید و رویکردی متفاوت نه آنچه در برنامههای نوستالژی محوری صدا و سیما دیدهایم!
تجربه برای بینندهها: گویا این برنامه در استودیو «قرن جدید»، ساختهشده است. استودیویی که سابقه ساخت مسابقات بزرگی، چون «عصر جدید»، «سه ستاره»، «مهلا» و... را دارد؛ برنامههای مخاطب محور و به اصلاح چهره به چهره با مخاطب، استودیویی با دکور برنامه ۳۶۰ درجه در مساحتی ۶۰۰ مترمربعی.
آروزی مخاطب ایرانی: افزون بر این موارد اینکه؛ جوکر اولین رئالیتی شو ایرانی است که با ۴۰ دوربین پنهان و قابلیت VAR ضبط شده است. «VAR» همان آرزوی محال لیگ برتر فوتبال ایران است که میلیارد را شوخی کرده و تماشاگر را تمسخر میکند.