
نقد و بررسی سریال دیدن؛ شاهکار جدید «اپل»
تعداد بازدید : 4
«دیدن»، بهترین پیشنهاد برای دیدن
در جنگ قدرت میان سرویسهای پخش آنلاین فیلم و سریال، سرانجام «اپل» هم تصمیم گرفت به رقابت با «نتفلیکس» و دیگر شبکههای آنلاین پخش فیلم بپردازد. شرکت بزرگ اپل برای ورود به این عرصه سرمایهگذاری بسیار هنگفتی انجام داده تا بتواند خیلی زود بازار فیلم و سریال را تصاحب کند. با توجه به سابقه اپل باید گفت که قطعاً دیگر کمپانیها باید از حضور اپل در این عرصه به وحشت بیفتند!
هر اپیزود حدود 15 میلیون دلار
سریال «دیدن» سریال جدیدی است که توسط اپل با بازی «جیسون موموآ» منتشر شده است. سریالی که تهیه کنندگانش در اظهارنظری اغراقآمیز، کیفیت آن را با سریال «بازی تاجوتخت» مقایسه کردهاند. نکته جالب درباره سریال «See» این است که گفته شده برای ساختن هر اپیزود آن مبلغی حدود 15میلیون دلار هزینه شده است! عدد بزرگی که حتی توانایی سبقت گرفتن از پر هزینهترین فیلمهای سینمایی را دارد. با ارائه این مقدمه به سراغ بررسی سریال «See» میرویم تا ببینیم آیا سرمایهگذاری اپل در این عرصه موفق بوده یا خیر.
سفر به آیندهای که گذشته است!
قصه سریال در آینده روایت میشود. جایی که یک بیماری باعث نابودی انسانها شده و آنها هم که باقی ماندهاند دچار نابینایی شدهاند. به همین دلیل انسانها سبک زندگی خود را تغییر داده و به صورت قبلیهای زندگی میکنند تا بتوانند در مواجهه با طبیعت، زنده باقی بمانند. «بابا واس»(جیسون موموآ) رهبر دهکده آلکنی است؛ جنگجویی ماهر که به دلیل تواناییهای فیزیکی و قابلیت رهبریاش امید یک دهکده است. اما زمانی که دوقلوهای بابا واس متولد میشوند، معلوم میشود که نابینا نیستند و این موضوع بسیار مهم و خطرناکی به شمار میرود و...
اپیدمی کوری
سرمایهگذاری اپل روی «See» در طراحی صحنه و لوکیشنهای طبیعی سریال به خوبی قابل مشاهده است و باید بابت طراحی صحنه و لباس و مخصوصاً فیلمبرداری زیبا، سریال را تحسین کرد. طراحی صحنههای اکشن در محیطهای طبیعی چشمنواز هستند و نبردها هیجانانگیز و پرجزئیات. اما یک غافلگیری و شاید بهتر باشد بگوییمسهلانگاری در «See» قابل ذکر است و آن اینکه مسئله نابینایی ساکنان زمین در آینده میتواند پرسشهای زیادی را در ذهن مخاطبان سریال ایجاد کند که سازندگان به راحتی از کنار آن عبور کردهاند.
نابینایی؛ پرسشی که به پاسخ نمیرسد!
«See» بهرغم جزئیات قابل توجهی که در طراحی صحنه و لباس به کار برده، توضیحی درباره چرایی شکلگیری آن ارائه نمیدهد و ساده از کنار آن گذشته است. سریال اعلام نمیکند چگونه جامعهای در آغاز نابینایی در دل طبیعت ساخته شده و چگونه برخی از خانه و حتی پلها ساخته شدهاند؛ درحالی که نابینایی میتواند شکلگیری برخی از آنها را بهطورکامل زیر سؤال ببرد! لباس پوشیدن و گریمها نیز مورد پرسش است؛ زیرا در زمان نابینایی کامل اجتماع، چگونه میتوان چنین لباسهایی پوشید و حتی اجازه نداد که چهره کمی از حالت طبیعی خودش خارج شود؟! شاید اگر به عنوان یک اثر فانتزی به سریال نگاه کنیم پاسخ به این پرسشها چندان مهم نباشد؛ اما با این حال هنوز هم نابینا بودن مردم دنیا پرسشهای بسیاری را در مقابل تماشاگر قرار میدهد.
سردرگمی عجیب در روایت
سازندگان سریال ادعا کردهاند که «See» میتواند یک
«بازی تاجوتخت» جدید باشد؛ اما در اپیزودهای منتشر شده، یک سردرگمی عجیب را در روایت شاهد هستیم. سردرگمی که اتفاقات را سلسله وار روایت میکند اما بیتوجه به شخصیتپردازیها از کنار آنها میگذرد تا تماشاگر صرفاً شاهد رویداد باشد نه تحلیل فرامتنی از رویدادها و در واقع، جنگها و تقابل آنان. نکته ظریفی که در «بازی تاج و تخت» (اگر فصل آخر را فراموش کنیم!) رعایت شده بود و شخصیتها فرای جنگآوریها و نبردهایشان، به درستی شخصیتپردازی شده بودند تا همراهی تماشاگران را به همراه داشته باشند. اما در سریال «See» همه اتفاقات خیلی سریع و ناگهانی رخ میدهد و فرصت چندانی به تماشاگر برای درک فضای سنگین و خاص سریال نمیدهد.
بازیهای خوب بازیگران و «موموآ» بهترین دلیل دیدن
سریال «See» به خوبی از محیطهای طبیعی استفاده کرده و سکانسهای اکشن زیادی هم در سریال وجود دارد اما در میان آنها جالی خالی یک فیلمنامه خوب حس میشود بهطوریکه بتواند منطقی میان درام و اکشن ایجاد کند. اما بیلطفی است اگر بگوییم «See» ارزش تماشا ندارد. بازیهای خوب بازیگران و «جیسون موموآ» در نقش اصلی سریال و مناظر بِکر و طراحی صحنه عالی، میتواند هر تماشاگری را مجذوب خود کند. امیدواریم فیلمنامه سریال در ادامه بتواند درام بیشتری خلق کند و شخصیتهایش را بیشتر پرورش
دهد.