مساله رسانه و دیپلماسی رسانه‌ای، در سال‌های اخیر به یکی از بنیان‌های مهمِ مورد توجه کشورهای مختلف در چهارچوب رویه‌های آن‌ها در محیط خارجی تبدیل شده است. در واقع، کشورها جهت پیشبردِ دستورکارهای خارجی خود، قبل از هر چیز به فکر بسیج افکار عمومی و جلب حمایت‌های آن‌ها از خود هستند تا از این طریق بتوانند قدرتمندانه‌تر در میدان رقابت دیپلماتیک با دیگر کشورها حاضر شوند و یا حتی بعضاً هزینه‌هایی را بپردازند. مساله ای که با یک متغیر میانجی به نام «رسانه‌ها» امکان وجود پیدا می‌کند. در این راستا، یکی از مسائل مهمی که در سال‌های اخیر بخش قابل توجهی از توان دستگاه سیاست خارجی کشورمان را به خود جلب کرده، مذاکرات اتمی ایران با غرب است که تهران در قالب آن در تلاش بوده تا ضمن حراست از منافع ملی کشور و حذف محدودیت‌ها، دانش و ظرفیت‌های اتمی کشورمان را نیز توسعه بخشد. با این حال، مدت‌هاست که نقدهای زیادی در مورد اتخاذ دیپلماسی رسانه‌ای مؤثر از سوی کشورمان در قالب مذاکرت مذکور مطرح می‌شود. موضوعی که به ویژه در چهارچوب مذاکرات اتمی میان ایران و غرب (در قالب مذاکرات هسته‌ای وین) و رایزنی‌های جاری در قابل معادله مذکور، نمود بیشتری پیدا کرده و به طور خاص شمار زیادی از تحلیلگران و افکار عمومی کشورمان، ضعف دیپلماسی رسانه‌ای کشورمان را در میدان نبرد دیپلماتیک با کشورهای غربی، و در مقابل، فعالیت قابل توجهِ آن‌ها (کشورهای غربی و مخالف با ایران) در استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای گسترده‌شان علیه کشورمان را مورد اشاره قرار می‌دهند. در این راستا، نسل فردا در گفتگو با «سید جلال ساداتیان» سفیر سابق ایران درانگلستان و کارشناس سیاست خارجی، به بررسی ریشه‌ها و پیامدهای این موضوع برای کشورمان پرداخته است. متن گفتگو با سید جلال ساداتیان را در ادامه مطالعه فرمایید.

• وضعیت دیپلماسی رسانه‌ای کشورمان در چهارچوب مذاکرت اتمی وین و رایزنی‌های جاری اتمی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من ما در این زمینه چندان عملکرد خوبی نداشته‌ایم. من دلیل اصلی این مساله را نیز این می‌بینم که انگار نوعی اصلِ «محرمانگی» در رویکرد تیم مذاکراتی کشورمان به مذاکرات اتمی وین و دیگر مسائل و رایزنی‌های مرتبط با مذاکرات مذکور وجود دارد. در این چهارچوب، این نگاه وجود دارد که اگر برخی مفاد مذاکرات را بیان کنند، این مساله مثلاً تبعات منفی را برای کشور خواهد داشت. این در حالی است که به عقیده من می‌توان با رعایت برخی موارد و نکات، یک دیپلماسی رسانه‌ای درست و بجا را اتخاذ کرد و از این طریق، هم افکار عمومیِ داخلی و هم بین المللی را در مورد روند مذاکرات قانع کرد و در عین حال، از افشای موضوعات محرمانه نیز خودداری نمود. حتی همین اهمیتِ مساله محرمانه ماندن بخش‌هایی از مذاکرات را نیز می‌توان به مردم گزارش داد. باید توجه داشته باشیم که احتمال زیادی وجود دارد که دیگر طرف‌های مذاکرات وین و معادله اتمی ایران، برخی مسائل و موضوعات مطرح شده در قالب مذاکرات مذکور را به اطلاع رقبا و مخالفان ایران نظیر اسرائیل برسانند.

• مهم‌ترین آسیبی که عدم اتخاذ دیپلماسی رسانه‌ای مؤثر در میادین مهمی نظیر مذاکرات اتمی وین از خود برجا می‌گذارد را چه می دانید؟

ببینید وقتی ما از دیپلماسی رسانه‌ای و به طور کلی دیپلماسی عمومی، به نحوی مطلوب در سیاست خارجی خود و در قالب موضوعات مهمی نظیر مذاکرات و رایزنی‌های اتمی کشورمان استفاده نمی‌کنیم، مهم‌ترین آسیبی که به کشورمان وارد می‌شود، در بحث اوج گیری شک و تردید و حتی گمانه زنی‌های مختلف در میان افکار عمومی است. در واقع، ما به دست خودمان تا حد زیادی به سرمایه اجتماعی کشورمان آسیب می‌زنیم. مساله ای که بدون تردید عاری از تاثیرات فکری و روانی بر جامعه و بویژه فضای اقتصادی آن نیست. به طور کلی، عدم اطلاع رسانی درست و اتخاذ دیپلماسیِ رسانه‌ای مؤثر در موضوعات مهمی نظیر مذاکرات اتمی با غرب و به طور کلی عدم استفاده از ظرفیت‌های رسانه‌ای کشور سبب خواهد شد تا ما عملاً یک میدان مهم از رقابت با رقبا را خالی کنیم و صرفاً هر آنچه انجام می‌دهیم، واکنشی به اقدامات و رویه‌های اتخاذ شده از سوی آن‌ها باشد. مساله ای که در سطح کلان در راستای منافع کشورمان نیست.

• آیا به طور خاص در رابطه با مذاکرات اتمی وین و رایزنی‌های اخیر هسته‌ای، موضوعی بوده که خود شما در مورد آن شبهه جدی داشته باشید؟

بله مثلاً پیشتر برخی منابع اعلام می‌کردند که 98 درصد از کارِ توافق تمام شده و تنها دو درصد باقی مانده است. در این نقطه این سؤال برای من پیش می‌آید که آیا واقعاً توافق و منافع ملی معطل دو درصد است؟ گفته می‌شود که مساله و مانع اصلی در شرایط کنونی در چهارچوب مذاکرات، مساله ضرورت خارج کردن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فهرست سازمان‌های تروریستی آمریکا است. با این حال، دقیقاً توضیح داده نمی‌شود که گیرِ اصلی کار کجاست؟ چه بخشی از تحریم‌ها و محدودیت‌ها علیه سپاه را می‌توان لغو کرد و چه بخشی را نمی‌توان. شکی نیست که ماندنِ سپاه در لیست مذکور مطلوب ما نیست با این حال کلیت قضیه هم روشن نیست. این در حالی است که به نظر من اگر ما ضمن رعایت منافع کشور و اصولِ محرمانگی برخی جوانب مرتبط با مذاکرات، در این رابطه اطلاع رسانی خوبی داشته باشیم، تردیدی نیست که مردم نیز بیش از پیش از منطق مستدلِ ما در قالب مذاکرت وین حمایت می‌کنند.

ادامه از صفحه یک:

اما اکنون ورق کمی برگشته است و این سفر لاوروف مربوط به شتابی است که اخیراً بین روابط عربستان سعودی و آمریکا ایجاد شده است. تلاش آمریکا برای یارکشی و جذب عربستان سعودی به‌سمت خود مشهود است. حتی اخیراً منابع سعودی و آمریکایی فاش کردند که دولت بایدن و محمد بن سلمان در خصوص برخی مسائل مانند افزایش تولید نفت سعودی در برابر مختومه کردن پرونده‌های قضایی علیه ولی‌عهد سعودی مانند خاشقچی و سعد الجبری، افسر سابق اطلاعات عربستان به توافقی دست یافته‌اند و قرار است بایدن سفر صوری به ریاض داشته باشد. بنابراین سفر کنونی لاوروف به منامه و ریاض را می‌توان به تلاش‌های مستمر واشنگتن برای قانع کردن ریاض از سوی واشنگن در خصوص اهمیت جانب داری از آمریکا و ایستادن در صف این کشور در تنش اخیر با مسکو مرتبط دانست. البته مسکو مطمئن است که ریاض احتمال ندارد دست به عقب گرد جدی بزند و به اتخاد موضع بی‌طرفانه در پرونده اوکراین و توافق اوپک پلاس ملزم است ولی از این حیث که هیچ چیزی در عالم و قاموس سیاست غیرممکن نیست، ضروری است که از این موضوع مطمئن شد. اهمیت این مسئله را می‌توان در سخنان لاوروف پیش از سفر فوق پیدا کرد. وی پیش از سفر به بحرین عنوان کرده بود: «آنچه که من از کشورهای عربی و نیز کشورهای آسیایی، آفریقایی وآامریکای لاتین می‌بینم این است که آن‌ها نمی‌خواهند عزت و کرامت ملی خود را قربانی دیکته‌های دوستان بزرگتر خود (یعنی آمریکا و غرب) سازند.»

کسب اطمینان از پایبندی به تعهدات اوپک پلاس

آغاز جنگ اوکراین و تحریم‌های غرب و به تبع آن ممنوع کردن واردات انرژی از روسیه باعث انتشار گزارش‌هایی در رسانه‌ها و تردید تحلیلگران شد که ایا کشورهای نفت خیز خلیج فارس می‌توانند پا پیش بگذارند و خلأ احتمالی انرژی را جبران کنند به ویژه اگر کشورهای اروپایی از تصمیم آمریکا در ممنوع کردن واردات انرژی از روسیه تبعیت کنند. در این راستا عربستان سعودی و سایر اعضای اوپک که با روسیه در اوپک پلاس ائتلاف قرار داشتند، تحت فشار شدید غرب برای افزایش تولید نفت و پایین آوردن قیمت‌ها در بحبوحه تهاجم روسیه به اوکراین قرار گرفتند. البته عربستان سعودی تاکنون در برابر چنین فشارهایی مقاومت کرده است و استدلال می‌کند که قیمت‌های بالای نفت ناشی از ژئوپلیتیک، افزایش ظرفیت‌های پالایشی و مالیات‌های بالاتر در جهان غرب است تا نگرانی‌های عرضه. اکنون سفر لاوروف یک روز قبل از نشست اوپک پلاس در وین انجام می‌شود و این گروه قرار است به توافق تولید نفت که سال گذشته توافق شده بود پایبند بماند و اهداف تولید ماه جولای را تا ۴۳۲ هزار بشکه در روز افزایش دهد. البته چند روز پیش عربستان موضع خود را در این باره مشخص کرد. ریاض ضمن تاکید بر اینکه سیاست را باید در خارج از ائتلاف اوپک پلاس نگه داشت اعلام کرد: «عربستان علی رغم سخت‌تر شدن تحریم‌های غربی علیه مسکو و احتمال ممنوعیت صادرات نفت این کشور توسط اتحادیه اروپا، همچنان از روسیه به عنوان عضوی از ائتلاف اوپک پلاس حمایت می‌کند.» گفتنی است ماه گذشته نیز لاوروف با سفر به الجزایر و عمان توانست از پایبندی کامل این کشورها به توافقنامه اپک پلاس و عدم افزایش تولید نفت بنا به درخواست دولت آمریکا مطمئن شود.

درنهایت باید گفت نگاه روسیه به روابط با کشورهای حوزه خلیج فارس علاوه بر امور معمول و دوجانبه در چارچوب استراتژی بزرگ این کشور برای گسترش و ارتقای جایگاه در نظام بین الملل و تقویت چند جانبه گرایی است موضوعی که نه صرفاً با نگاه سیاسی بلکه با نظرداشت ابعاد و ظرفیت‌های اقتصادی، به ویژه انرژی و امنیتی انجام می‌شود. البته روسها به خوبی می‌دانند که در این مسیر با مانع سختی چون امریکا و رقبایی مانند اروپا و چین روبه رو هستند در نتیجه تلاش دارند ضمن پرهیز از ایجاد حساسیت برای سایر قدرتهای ذینفع، با حرکتی ارام و تدریجی به سمت اهداف خود، نقش روسیه را در ایجاد توازن منطقه‌ای و به تبع آن امنیت بین المللی ارتقا دهند.

جهان نا آرام و اغتشاش یافته و نه ثابت بلکه متغیر، جنگ‌ها، پیروزی‌ها، سلاح‌های استراتژیک و اتمی، گروهک‌های تروریستی، اسرائیل و فلسطین، جنگ در افغانستان، نابودی نظم حاکم موجود لیبرال، ایجاد قطب بندی‌های اقتصادی چند جانبه، ظهور اقتصادی چین در آسیای جنوب شرقی، ورود روسیه به عرصه رقابت‌های استراتژیک و ظهور قدرت نظامی این کشور، انحلال شکل سیطره تک قطبی فرهنگی – سیاسی ایالات متحده، نابودی و زوال قدرت حاکمیت یک قرنی ایالات متحده، جنگ قدرت و دست یافتن به قدرت حداکثری و نفوذ در جهان همه و همه در گرو یافتن منافع بیشتر یا سهم بیشتری از امکانات جامعه جهانی در جهان آنارشی است. بازی قدرت در رابطه قدرت‌های بین المللی از تاریخی دیرینه برخوردار است. نگاه واقع گرایی تهاجمی به محیط نظام بین الملل همواره از ریشه این مکتب بر می‌خیزد که جهان آنارشیسم همیشه مکانی برای برخورد قدرت‌ها برای به دست آوردن برترین قدرت در نظام بین الملل بوده است. منافع ملی، در این بازی نقش اول را دارد. کشورها بر اساس منافع ملی خود سیاست خارجی متناسب را بر می‌گزینند، در این محیط آرناشیک رابطه دوستی و دشمنی و دیپلماتیک سیاسی و اقتصادی کشورها بر اساس منافع اولیه آنها شکل می‌گیرد.

جمهوری خلق چین را می‌توان از جمله کشورهایی نام برد که به طور رسمی از سال 2008 به عنوان برترین اقتصاد جهان ظهور کرده این کشور با ایجاد بلوک اقتصادی به عنوان چالشی بزرگ برای ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است. به نقل از جان مرشایمر، بنیان گذار مکتب رئالیسم تهاجمی، ظهور چین یک رویداد قریب الوقوعی است که ایالات متحده همواره باید آن را به تأخیر اندازد. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما سطح رقابت دو کشور جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا به شکل محسوسی افزایش پیدا کرد. با نگاهی کلی می‌توان دریافت که عامل‌های مختلف تاثیرگذار زیادی در روابط بین چین و ایالات متحده آمریکا وجود دارد. از زمان تشکیل جمهوری خلق چین در سال 1949 که با پیروزی انقلابیون کمونیستی در مقابل ناسیونالیست‌ها که از حمایت ایالات متحده برای تشکیل جمهوری تایوان برخوردار بوده‌اند، گونه‌ای از تنش‌ها و اختلافات را می‌توان در رابطه دو کشور مشاهده کرد. ایالات متحده آمریکا، چین کمونیستی را متحد شوروی در جنگ سرد میان دو بلوک غرب و شرق به رهبری آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی می‌دانست و خواستار تشکیل جمهوری تایوان بود.

پشتیبانی ایالات متحده از تایوان را می‌توان به عنوان متغییر تاثیرگذاری که ایالات متحده می‌توانست از طریق این متغییر بر چین تأثیر بگذارد شناخت. اما با شکست سیاسی ایالات متحده آمریکا در قبال کمونیست‌ها و تشکیل جمهوری خلق چین، عمده اهدافی که ایالات متحده برای جلوگیری از متحد شدن چین با شوروی کمونیست در برابر ایالات متحده داشت می‌توان به مهار و منزوی کردن و تحریم و محاصره اقتصادی این کشور و جلوگیری از شناسایی جمهوری خلق چین توسط دولت‌های دیگر برای مدت‌های طولانی را اشاره کرد. در این میان تایوان نقش بازیگر مهمی در ائتلاف موازنه ضد چین بازی کرده است که مسلماً چین را خشمگین می‌کند و به رقابت امنیتی بین پکن و واشنگتن دامن خواهد زد. از منظر مرشایمر سیاست بین الملل یک تجارت ناخوشایند و خطرناک است و هیچ حسن نیتی نمی‌تواند رقابت امنیتی شدیدی را که با ظهور یک هژمون در اوراسیا شکل می‌گیرد، بهبود ببخشد. به باور وی این نمایش قدرت را می‌توان تراژدی سیاست قدرت‌های بزرگ نامید. سؤال ایجاد شده در این مطلب این گونه خطاب می‌شود که آیا چین به تاسی از روسیه قصد حمله نظامی به تایوان را دارد؟

بحران اوکراین، گمانه زنی‌ها را به سوی چین برده است. به نظر می‌رسد جمهوری خلق چین از بحران اوکراین می‌تواند به استفاده از روش‌های نظامی و مدیریت و کنترل یک حمله نظامی را بهره بگیرد. چین و روسیه دو کشوری هستند در نظام بین الملل که هر کدام از وجود قوانین و حاکمیت به رسم ایالات متحده ناراضی است. هر کدام از کشورهای یاد شده درصدد تغییر وضعیت موجود بین المللی است. چین و روسیه دخالت کشورهای قدرتمند در مسائل داخلی کشورها را بر نمی‌تابند و به وضوح می‌توان واکنش چین به حمله نظامی روسیه به اوکراین را دید که معتقد است امنیت ملی هر کشوری خط قرمز محسوب می‌شود و با هیچ چیزی امکان معاوضه نیست. در گفت و گو های جدیدی که بین دو کشور مطرح شده، از تعهد آمریکا برای حمایت نظامی تایوان موجی از واکنش‌های چین را برانگیخته است. رویای بازگشت یا الحاق تایوان به سرزمین اصلی چین ازاهمیت خارق العاده ای برای سیاستمداران چینی برخوردار است که در این باب به لفاظی های جو بایدن به حمایت از تایوان واکنش و انتقاد تندی را وارد کرده‌اند که ایالات متحده با آتش بازی می‌کند. وزارت امور خارجه چین اعلام کرده این کشور برای حفظ امنیت ملی خود هیچ از کاری دریغ نمی‌کند.

دراین بین با توجه به شرایط و گذر زمان می‌توان به این نکته اشاره کرد که پیروزی روسیه در جبهه جنگ چراغ سبزی برای قوت بیشتر چین برای الحاق تایوان به شمار می‌آید.

منبع: دیپلماسی ایرانی

خبرگزاری رویترز در گزارشی مدعی شد آمریکا و تروئیکای اروپا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای ارائه به نشست بعدی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تهیه کرده‌اند که از ایران درخواست می‌کند به سؤالات پادمانی آژانس فوراً پاسخ دهد.

آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان [تروئیکای اروپا] پیش‌نویس یک قطعنامه برای ارائه به نشست هفته بعد شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را تهیه کرده‌اند که از ایران می‌خواهد به سؤالات باقی‌مانده آژانس درباره ذرات اورانیوم پیدا شده در سه محل توضیح دهد.

در پیش‌نویس این قطعنامه که روز چهارشنبه رویترز آن را رویت کرده آمده است، شورای حکام «از ایران می‌خواهد فوراً برای اجرای تعهدات قانونی‌اش اقدام کرده و بدون اتلاف وقت به پیشنهاد مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای همکاری بیشتر جهت شفاف‌سازی و حل و فصل مسائل باقی‌مانده پادمانی عمل کند.»

ادعای خبرگزاری رویترز درباره تهیه پیش‌نویس قطعنامه‌ای علیه ایران از سوی این چند کشور در پی این مطرح می‌شود که اخیراً آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارشی مدعی شد، ایران همچنان به سئوالات در خصوص منشأ ذرات اورانیوم یافت‌شده در سه سایت هسته‌ای اعلام‌نشده پاسخ نداده است.

خبرگزاری رویترز در این باره نوشته بود: در گزارش فصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که روز دوشنبه (۹ خرداد) به رصد رویترز رسیده است، آمده که ایران همچنان نتوانسته که توضیحاتی که اعتبار فنی داشته باشند در خصوص یافته‌ها در این سایت‌های هسته‌ای ارائه دهد.

رویترز ادامه داد: در این گزارش آمده است، «مشکلات پادمانی درخصوص این سه مکان همچنان برجسته است.» این خبرگزاری همچینن نوشت: در گزارش فصلی جداگانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که آن نیز به رصد رویترز رسیده است، آمده که ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد ایران با رشد تقریبی ۹.۹ کیلوگرم به میزان ۴۳.۱ کیلوگرم رسیده است. عرب‌نیوز نیز گزارش داد که میزان ذخایر اورانیوم غنی‌سازی شده ایران به ۱۸ برابر حدود تعیین‌شده در توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ رسیده است. سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران در نشست خبری گذشته‌اش درباره گزارش آژانس گفت:‌ متأسفانه این گزارش بازتاب‌دهنده واقعیت گفت‌وگوهای ایران و آژانس نیست. بعد از توافقی که بین ایران و آژانس در تهران انجام شد به صورت مکتوب ایران پاسخ‌هایی را به آژانس ارائه کرد و چند دور نشست‌های مفصل به صورت حضوری برگزار شد که پاسخ‌های فنی و ارائه مستندات از سوی ایران صورت بگیرد. خطیب‌زاده با بیان اینکه این گزارش همانی است که آقای گروسی در پارلمان اروپا پیش از دور سوم گفت‌وگوهای ایران و آژانس به صورت شتابزده اعلام کرد، گفت:‌ این گزارش از همان موقع و حتی قبل از نشست ایران و آژانس جمع‌بندی شده بود و به نظر می‌رسد که شتابزدگی در این جمع‌بندی وجود دارد. سخنگوی وزارت خارجه ایران با تأکید بر اینکه بنابراین آنچه که در این گزارش دیده می‌شود چیز جدیدی نیست، افزود: گزارش ارائه شده منصفانه و متوازن نیست و بیم آن می‌رود که فشار صهیونیست‌ها و برخی کنشگرها باعث شده باشد مسیر گزارش معمول آژانس از فضای فنی به سیاسی منتقل شود و انتظار ما این است که این مسیر اصلاح شود.

نسل فردا / گروه پارلمانی

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس اعتقاد دارد اعمال تحریم ضد ایرانی جدید آمریکا علیه چند فرد و شرکت به بهانه همکاری با سپاه، فرصت طلبی برای کسب امتیاز بیشتر برجامی است.

محمود عباس زاده مشکینی در رابطه تحریم ضد ایرانی جدید آمریکا علیه چند فرد و شرکت به بهانه همکاری با سپاه پاسداران و فروش نفت کشورمان، گفت: آمریکایی‌ها به طور مستمر ایران را تحت تحریم قرار می‌دهند و این مهم در حالیست که کشورمان نیز تلاش می‌کند تا تحریم‌ها بی اثر یا کم اثر شود.

نماینده مردم مشکین شهر در مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در واقع مقامات کاخ سفید نیز به خوبی دریافته‌اند اعمال فشار سیاسی و اقتصادی و ایجاد محدودیت نمی‌تواند جلوی پیشرفت ایران بگیرد.

وی ادامه داد: همچنین باید اذعان کرد آمریکایی‌ها خواهان بازگشت به برجام هستند از این رو با اقدامات تحریمی علیه کشورمان، تلاش می‌کنند امتیازات بیشتری کسب کنند.

این نماینده مردم در مجلس یازدهم در خصوص بهانه تحریم یاد شده مبنی بر بی ثبات کنندگی ایران در منطقه، افزود: سیاستمداران ایالات متحده باید بدانند فلسفه وجود بی ثباتی در منطقه با رژیم صهیونیستی و پرورش دهندگان داعش گِره خورده است.

سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه امروزه بیش از نیمی از انرژی دنیا در غرب آسیا وجود دارد، خاطرنشان کرد: باید یادآور شد جریان غربی-عبری-عربی تلاش می‌کند با ایجاد بی ثباتی در منطقه به راحتی از انرژی کشورها استفاده کند بنابراین طرح چنین مسائلی فرار از واقعیت است.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی در واکنش به موضع‌گیری وزارت خارجه فرانسه گفت: به هر اقدام غیرسازنده در شورای حکام پاسخ محکم و متناسب می‌دهیم

سعید خطیب زاده، تاکید کرد، همانگونه که قبلاً همه گفته شد هرچند گزارش جدید آژانس به هیچ روی بازتاب‌دهنده واقعیت تعاملات ایران و این نهاد بین المللی نیست، اما اینگونه اظهار نظرهای شتاب‌زده و مبتنی بر جهت گیری‌های سیاسی نیز که همکاری‌های فنی گسترده و سازنده جمهوری اسلامی ایران با آژانس را کاملاً نادیده می‌گیرد، مداخله جویانه و بی‌ارزش است.

سخنگوی دستگاه دیپلماسی در واکنش به موضع‌گیری وزارت خارجه فرانسه که با استناد به گزارش جدید آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گرفت، افزود، شکل و ماهیت اظهارات و اقداماتی از این دست که در راستای عملیات روانی و فراهم‌آوردن زمینه اعمال فشار بر جمهوری اسلامی ایران در آستانه نشست‌های شورای حکام آژانس صورت می‌گیرند، کاملاً برای ما شناخته شده است. البته همزمانی و همنوایی چنین اظهاراتی با تحرکات اخیر رژیم جعلی صهیونیستی، جای پای رژیم صهیونیستی را بیش از پیش در آنها پررنگ می‌کند. سعید خطیب زاده در ادامه گفت: همانطور که همواره به آژانس توصیه کرده‌ایم به مسیر همکاری‌های فنی وفادار بماند، به کشورهایی مانند فرانسه هم توصیه می‌کنیم از موضعگیری و مداخلاتی که باعث می‌شود همکاری‌ها از مسیر صحیح خودش خارج شود، اجتناب کرده و به جای آن به تعهدات پادمانی خود در خلع سلاح اتمی و نیز مسئول کردن رژیم آپارتاید اسرائیل که صدها کلاهک هسته‌ای را در اختیار دارد، عمل کنند.

سخنگوی وزارت امورخارجه خاطرنشان کرد، برنامه هسته‌ای ایران تماماً صلح آمیز است و ما طبیعتاً به هر اقدام غیر سازنده در شورای حکام پاسخ محکم و متناسب را خواهیم داد و مسئولیت پیامدهای آن بر عهده آنهایی است که به شورای حکام و گزارش مدیرکل به عنوان اهرم فشار و ابزار بازی‌های سیاسی علیه ایران نگاه می‌کنند.

سخنگوی دولت اعلام کرد که اعتباری بنا به پیشنهاد وزارت کشور و موافقت سازمان برنامه و بودجه برای پوشش بخشی از هزینه‌های حادثه متروپل در نظر گرفته شد. علی بهادری جهرمی در حاشیه جلسه هیئت دولت در جمع خبرنگاران با تسلیت حادثه متروپل آبادان و تبریک روز دختر، اظهار کرد: دولت با جدیت با هرگونه کوتاهی از سوی هر یک از مقامات محلی و با هرگونه فسادی درباره تخلفات متروپل صورت گرفته باشد، برخورد خواهد کرد. امکان رسیدگی به این تخلفات وجود دارد و دستگاه قضایی هم با رسیدگی لازم را خواهد کرد و حتماً دستگاه‌های مربوطه باید پاسخگویی لازم را داشته باشند.

سخنگوی دولت افزود: امروز در هیأت دولت مصوبه‌ای در خصوص حادثه متروپل داشتیم و اعتباری را بنا به پیشنهاد وزارت کشور و موافقت سازمان برنامه و بودجه برای پوشش بخشی از هزینه‌های‌این حادثه در نظر گرفته شد. البته هزینه اصلی باید از مسببان یا همان مالکان دریافت شود.

وی افزود: در خصوص واحدهای صنعتی و صنفی اطراف تهران مشکلاتی از چندین سال گذشته وجود داشته و بسیاری از این واحدها ساماندهی نشده بودند و برخی ممکن بود با حوادثی مانند متروپل برای کارگرانشان مواجه شوند و بعضاً نظارت کافی روی اقدامات آنها نبود و در عین حال از حمایت کافی هم نمی‌توانستند برخوردار شوند.

بهادری جهرمی یادآور شد: از حدود سه ماه پیش موضوعی در دستور کار هیئت وزیران مطرح شد که بخش‌های مرتبط با این مسئله بحث‌های لازم را درباره‌اش انجام دادند و بر همین اساس امروز آیین نامه ساماندهی واحدهای صنفی صنعتی کارگاهی اطراف تهران به تصویب رسید.

سخنگوی دولت در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تدوین آیین‌نامه اجرایی رتبه‌بندی معلمان در کمیسیون‌های مربوطه دولت در چه مرحله‌ای است و تا چه زمانی تصویب خواهد شد، گفت: کمیسیون امور عمومی دولت در حال بررسی متن آیین‌نامه اجرایی قانون رتبه‌بندی معلمان است؛ کمیسیون حتی در روزهای تعطیل هم در این ایام تشکیل جلسه داده است.