عدالت آموزشی؛ حلقه مفقوده عدالت اجتماعی در نظام آموزشی ایران؛
تعداد بازدید : 4
کارکردهای مثبتی که علیه خودشان میشوند!
نویسنده : ریحانه رستگار / گروه جامعه
آموزش و پرورش مانند سایر نهادها و سازمانهای دیگر دارای کارکردهای فراوانی است که از جمله آنها میتوان به کارکردهایی همچون انتقال میراث فرهنگی، همبستگی و انسجام اجتماعی، پرورش نیروهای متخصص، اجتماعی کردن افراد، تولید علم و... اشاره کرد؛ این کارکردها در تمام نقاط جهان در نظام آموزش آن کشور یکسان و موجود است.
این در حالی است که با وجود چنین کارکردهایی مشخص میشود که نظام آموزش و پرورش دارای وظیفههای بسیار سنگین و مهم است و به نوعی آینده کشورها به میزان توجه به این نهاد آموزشی بستگی دارد؛ زیرا که نسل مهم هر جامعه توسط نهاد آموزش و پرورش تربیت داده میشود.
دراین میان بحث عدالت آموزشی، به عنوان یکی ازمهمترین کارکردهای پنهان سازمان آموزش و پرورش مورد نظر قرار میگیرد، که توجه متصدیان امر آموزش را به خود جلب کرده است و تلاش آنها را در این راستا جهت داده است. مفهومی انسانی، اخلاقی و البته دینی که اصل ۳۰ قانون اساسی نیز به آن اشاره داشته است.
شاید بتوان به صراحت بیان کرد که توجه و تمرکز بر بحث عدالت آموزشی زمینه ساز رسیدن به عدالت اجتماعی است، که اگر نتوان آن را در کشور ایجاد کرد قطعاً جامعه دچار شکاف طبقاتی خواهد شد و نارضایتی و نابههنجاری را در جامعه به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین هرچه این پدیده بیشتر تعمیم پیدا کند و برای گسترش و بسط آن هم اندیشی شود، قطعاً به پایداری اجتماعی کمک خواهد شد و جامعه پیشرفت و توسعه پیدا خواهد کرد.
این در حالی است که در ایران متاسفانه در برخی مناطق ویژه نقاط محروم، فقر امکانات آموزشی و تحصیلی و عدم عدالت آموزشی وجود دارد؛ وظیفهای که تحقق آن بر طبق همان اصل ۳۰ قانون اساسی بر عهده دولت گذاشته شده است و هنوز به طور کامل تحقق پیدا نکرده است.
-
وجود مدارس غیرانتفاعی نمونه عدم عدالت آموزشی است
وجود مدارس غیرانتفاعی نمونه عدم عدالت آموزشی است؛ چرا که اکثر این مدارس غیر انتفاعی در ایجاد تضاد طبقاتی در حوزه عدالت آموزشی نقش موثری ایفا میکنند. به طوری که با دریافت شهریه بسیار زیاد محیط ویژهای برای فرزندان طبقه بالا مهیا میکنند و از این طریق سبب راهیابی آنها به دانشگاهها و سبب برخورداری بهتر و بیشتر آنها از موقعیتهای اجتماعی در جامعه میشوند، در حالی که این مسئله با اصل تساوی در برخورداری از حقوق برای همه افراد ملت و عدالت اجتماعی مغایرت دارد.
این در حالی است که در ابتدا هدف از به وجود آوردن مدارس غیر دولتی کمک به مدارس دولتی و ایجاد کیفیت آموزشی بوده است ولی همین امر بعدها موجب شد این تلقی در جامعه ایجاد شود که دانش آموزانی که از سطح رفاه بیشتری برخوردار هستند وارد این مدارس میشوند و در مقابل، دانش آموزان قشر متوسط رو به پایین جامعه وارد مدارس دولتی میشوند؛ و همین امر سبب ایجاد شکاف طبقاتی در بین قشر کودک نونهال و نوجوان شده است.
-
مدارس در مناطق عشایری و محروم یکی از نمونههای بی عدالتی آموزشی
یکی دیگر از نمونههای بی عدالتی آموزشی در کشور ما وجود مدارس در مناطق عشایری و محروم که فاقد هرگونه امکانات اولیه و ثانویه میباشد.
به طور مثال در استان سیستان و بلوچستان دانش آموزان برعکس محصلان استانهایی همچون تهران، مشهد و اصفهان از کمترین امکانات رفاهی همچون سرویس بهداشتی، وسایل سرمایشی و گرمایشی، سالن ورزشی، آبخوری و حتی نیمکت و تخته سیاه مناسب نیز بیگانه و محروم هستند؛ در این مدارس دانش آموزان بر روی زمین و زیر گرمای سوزان درس میخوانند اگرچه در سرمایه سخت زمستان نیز با همین شرایط تحصیل را ادامه میدهند.
بدین منظور و در مسیر اصلاح این فرایند برای تحقق عدالت آموزشی از ایجاد تنوع در مدارس (مدارس غیر دولتی، دولتی، حمایتی، تیزهوشان هیئت امنایی و ...) تا سر حد امکان جلوگیری شود تا منجر به فاصله و شکاف طبقاتی میان افراد جامعه نشود و همگان بتوانند از شرایط یکسان و مطلوب برخوردار شوند. در این راستا توصیه میشود نیروهای انسانی تحصیلکرده و فرهنگیان مجرب، که یکی از ضرورتهای تحقق عدالت آموزشی هستند به عنوان نیروی کارآزموده در تمامی مدارس اعم از دولتی و غیردولتی، مناطق محروم و برخوردار توزیع عادلانه شوند.
در مدارس عشایری و مناطق محروم که از کمترین امکانات نیز برخوردار نیستند؛ بودجه ویژه در نظر گرفته شود، که به صورت مستقیم در اختیار وزارت آموزش و پرورش قرار گیرد، به منظور استاندارد سازی حداقلها در تمامی مدارس کشور با اولویت از محرومترین مناطق به کمتر محروم.