رویارویی پکن و واشنگتن هر روز جدیتر میشود!
تعداد بازدید : 7
جنگ جهانی سوم؛ چین و آمریکا
نویسنده : سامان سفالگر/ گروه سیاست
اقدامات تحریکآمیز اخیر آمریکا علیه چین با محوریت افزایش روابط با تایوان و انعقاد پیمان سه جانبه با استرالیا و بریتانیا جهت مهار چین، همه و همه نگرانیهای جدی را در مورد احتمال وقوع جنگی تمام عیار میان پکن و واشنگتن که در نوع خود میتواند ابعاد جهانی نیز داشته باشد، ایجاد کرده است.
به گزارش خبرنگار بینالمللی «نسلفردا»، سالهاست که ایالات متحده آمریکا و نهادهای مهم امنیتی و دفاعی آن نظیر پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) و سیا (سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا)، چین را اصلیترین رقیب و تهدید علیه امنیت و منافع ملی آمریکا معرفی میکنند. این مسئله به طور خاص از سال 2006 میلادی، در گزارشهای سالانه پنتاگون نمود یافته است.
در این راستا، دولتهای مختلف آمریکا به شیوههای گوناگون، اقدامات تحریکآمیز زیادی را علیه چین انجام داده و سعی داشتهاند به هر طریق ممکن، چین را مهار و اهرمهایی را جهت مهار این کشور در دست داشته باشند. در این زمینه آمریکا سالهاست که بر یکی از مهمترین دغدغههای چین یعنی مسئله تایوان دست گذاشته و از طریق حمایتهای فراوان خود از تایپه سعی داشته تا جای ممکن آن را در برابر پکن تقویت کند و عملاً چین را در محیط پیرامونیاش محاصره کرده و تحت فشار قرار دهد (دولت چین قویاً بر این باور است که تایوان بخشی از خاک چین است که از سال 1949 میلادی و همزمان با وقوع انقلاب کمونیستی در چین و فرار رهبران دولت موسوم به جمهوری چین به جزیره تایوان، از سرزمین مادر و اصلی خود جدا شده است).
دولت چین بارها و بارها واشنگتن را به انجام اقدامات تحریکآمیز در مورد تایوان متهم کرده و قویاً از آمریکا درخواست کرده تا به این رویههای خود خاتمه دهد. در این چارچوب، اخیراً برخی نومحافظهکاران آمریکایی که همکاریها و ارتباطات نزدیکی با مجتمعهای نظامی و صنعتی آمریکا دارند، فشارهای زیادی را بر دولت بایدن وارد میکنند تا با صدور یک بیانیه، استقلال تایوان را به رسمیت بشناسد و تماماً در برابر واکنشهای بعدی چین نسبت به این مسئله نیز بایستد.
شکی نیست که اگر دولت بایدن در شرایط فعلی بخواهد دست به چنین کاری بزند، ارتش آزادیبخش چین در به راه انداختن جنگ علیه تایوان و آمریکا تردیدی به خود راه نخواهد داد و این مسئله نیز به طور خاص بارها از سوی ژنرالهای ارتش چین مورد تاکید قرار گرفته که اگر آمریکا بخواهد بر خلاف «اعلامیه شانگهای» که در سال 1972 با دولت چین به امضا رسانده و در قبال آن متعهد شده که سیاست «چین واحد» را به رسمیت بشناسد عمل کند، پکن نیز با واکنشی سنگین با مسئله برخورد خواهد کرد و در این مسیر از به راه انداختن جنگ هم ابایی ندارد. در این چارچوب، فشارهای اخیر علیه بایدن در آمریکا مبنی بر اینکه وی باید موقعیت دفتر دیپلماتیک تایوان در واشنگتن را به یک سفارتخانه ملی تغییر دهد، در صورتی که به واقعیت تبدیل شود، خود مقدمهای خواهد بود بر واکنشهای سنگین نظامی چین در منطقه شرق آسیا که در این چارچوب تایپه و واشنگتن، اهداف اصلی اقدام نظامی چین خواهند بود.
جدای از اینها، دولت چین به تازگی انتقادات جدی را علیه ابتکار اخیر سه کشور آمریکا، بریتانیا و استرالیا در زمینه ایجاد یک اتحاد راهبردی برای مقابله با چین مطرح ساخته است. بدون تردید دولت چین نیز در واکنش به این اتحاد، رویههای سختگیرانهای را چه از حیث سیاسی و چه نظامی در پیش خواهد گرفت و سعی میکند تا با فشارهای احتمالی آتی علیه خود از سوی قدرتهای ذکر شده، به نحوی جدی مقابله کند. در این چارچوب، چینیها قویاً بر این باورند که در رابطه با مراودات خود با دولت آمریکا، باید خط قرمزهای روشنی را تعریف کنند و عملاً این سیگنال را به طرفهای غربی و مخصوصا آمریکا برسانند که هر اقدام آنها علیه چین که به نوعی عبور از خط قرمزهای مورد نظر چین باشد، با واکنشی سنگین از سوی پکن روبهرو خواهد شد. آنها به طور خاص به «بحران موشکی کوبا» اشاره میکنند. در جریان این بحران در سال 1963، شوروی اقدام به استقرار موشکهای خود در کوبا و در نزدیکی مرزهای آمریکا کرد که این مسئله با واکنش شدید دولت وقت آمریکا روبهرو شد. کما اینکه بر اساس بسیاری از گزارشهای خبری و اطلاعاتی که بعدها منتشر شد، دولت وقت آمریکا حاضر بوده که حتی برای مقابله با اقدام شوروی در صورتی که نتواند آن را قانع کند که باید موشکهایش را از جوار مرزهای آمریکا دور کند، دست به یک جنگ جهانی علیه شوروی بزند. امری که تا حد زیادی در نتیجه نقض خط قرمزهای این کشور در شُرف وقوع بود.
به طور کلی باید توجه داشت که هرگونه تنشآفرینی از سوی آمریکا علیه چین، اگر در نهایت به جنگی تمام عیار تبدیل شود، از این قابلیت برخوردار است که به «جنگ جهانی سوم» ختم شود. دلیل اصلی این مسئله نیز این است که هم آمریکا و هم چین، بلوکهای قدرت خاص خود را دارند و میتوانند طیفی از متحدانشان را وارد میدان نبرد کنند.