
مفهوم «منجی» و سبک زندگی بهعنوان یک منتظر
تعداد بازدید : 2
آنچه زیست شیعیان را جهت میدهد
نویسنده : سهیل اسعد/ مبلغ شیعه آرژانتینی
باور به ظهور «منجی» یک اعتقاد عام بین ادیان ابراهیمی است. پیروان سایر ادیان و مردم دیگر کشورها نسبتشان با موضوع منجی، صرفاً پدیدهای است که در متون دینی و اعتقادیشان به آن اشاره شده، یک موضوعی است که در فضای ذهنیشان وجود دارد ولی از فضای متون و ذهن به عرصه تجربه وارد نشده است. منظورم این است که سایرین با این موضوع زندگی نمیکنند، امری نیست که وارد عرصه زیستی و روزمره آنها شده باشد. این امر مختص شیعیان است. این شیعیان هستند که با این مفهوم و موضوع زندگی میکنند و ارتباط زنده بشری دارند. این مفهوم، زیست آنها را جهت میدهد و هدفمند میکند. این موضوعات فقط در جهان تشیع یافت میشود، خارج از جهان تشیع، بحث منجی صرفاً یک مفهوم ذهنی است که بین کتابها باید دنبال آن گشت.
اگر بخواهیم برای انتقال نگاه فرهنگ شیعی به موضوع مهدویت و منجی به سایر فرهنگها در فضای بینالمللی کاری کرد، ابتدا باید از توحید شروع کنیم، چون مهدویت حلقه آخر اصول و پایههای اعتقادی معارف دین است. معارف دین از یک نقطهای شروع میشود که امتداد منطقی آن به بحث مهدویت میرسد. ما نمیتوانیم در فضای تبلیغی از این حلقه آخر شروع کنیم، باید از سرمنشأ شروع کرد تا امتداد آن بحث مهدویت و منجی را دربرگیرد.
کسی که نوع نگاه شیعی به خدا، نبوت، جهان هستی و امامت را فهمید، جایگاه امامت در رابطه با انسان و خدا را فهمید، آماده ورود به بحث مهدویت میشود و از اینجاست که میتواند با یک نگاه درست، جایگاه خود نسبت به منجی را تعریف کند و به خاطر آن پشتوانه فکری، نگاهش از نگاه صرفاً ذهنی به این بحث تغییر و با این مفهوم زندگی خواهد کرد.
-
فرهنگی شیعی در آمریکایلاتین گیرایی دارد
منطقه ما یعنی آمریکای لاتین جزو جهان سوم محسوب میشود. استضعاف فرهنگی و اقتصادی، یکی از شاخصههای این منطقه است. به همین علت است که وقتی در این فضای فکری، مسائل اجتماعی تشیع و اسلام ارائه میشود، جذابیت و گیرایی دارد. نظر اسلام درباره عدالت، خمس، زکات، اطعام و مسائل مربوط به رهبری جامعه بشری، مجموعه مسائلی است که برای مردم این منطقه جذابیت دارد. سیره اهل بیت در ابعاد فردی و سیاسی و اجتماعی از موضوعاتی است که مردم منطقه آمریکای لاتین با اشتیاق به آن گوش میسپارند.
از نظر آموزههای قرآنی، میبینید در قرآن بارها این امر بیان شده که برای هر امتی از خودشان یک پیامبری فرستادیم. یعنی خدا برای هر امتی از خود آن امت کسی را مأمور ابلاغ پیام الهی کرده است.
-
اسلام ناب باید تبدیل به سبک زندگی شود
به نظر من باید یک حرکت جدی در چند جبهه به صورت همزمان شروع شود و جلو برود. یکی اینکه در داخل امت اسلامی باید اسلام ناب که مبتنی بر سیره نبوی است، از منبر و نماز جمعه فراتر برود و تبدیل به سبک زندگی شود. شخصیتهای ملایم، منصف و صاحب حسن اخلاق باید امر آموزش و تربیت اسلامی را برعهده بگیرند تا تربیت دینی مسلمانان به شکل صحیح انجام شود. تبدیل شدن اسلام به یک فرهنگ و سبک زندگی، رفتارهای خشونتآمیز تکفیرگونه را که ریشه در فرهنگ غیردینی دارد از بین خواهد برد. این مسئلهای است که باید درون خانواده امت اسلامی حل و فصل شود.
خارج از جهان اسلام نیز باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از تصویرهای خشن از اسلام، مولود دشمنی دشمنان است، مولود فعالیتهای رسانهای است، مولود سیاستهای سیاستمداران غربی است. گروهی مثل طالبان دستپرورده خود آمریکاست. تکفیریها در سوریه دستپرورده آمریکا هستند. این حقایق را باید به گوش بشریت برسانیم. ما باید رسانههای خبری و تصویریای داشته باشیم که توان رقابت با سیانان و بیبیسی را در سطح جهانی داشته باشند که بتوانند ریشه حقیقی رفتارهای خشونتآمیز در جهان اسلام را برای مردم جهان واکاوی کنند.
من از نزدیک شاهد تولید برنامههای تلویزیونی در شبکههای غربی بودهام؛ گاهی برای یک برنامه تلویزیونی ساده 25 نفر کار میکنند اما در اینجا اینگونه نیست. به طور مثال من برنامهای را برای شبکه هیسپان تیوی آماده کردم که فقط خودم بودم و دوربین. معلوم است ساخت برنامه با این وضع چه خروجیای از نظر کیفیت خواهد داشت.
-
برای اشاعه تفکر شیعه باید ساختار داشت
مسئله فقط رسانه نیست؛ برای اشاعه تفکر شیعه در خارج از مرزها باید ساختار داشته باشیم. اینکه اکتفا کنیم به داشتن یک سفارتخانه و یک رایزن فرهنگی کفایت نمیکند. ما مثلاً در آرژانتین چند دانشگاه بینالمللی داریم؟ چند دارالنشر در لندن داریم؟ ما باید از کلیشههای سنتی رسانه و سفارتخانه بیرون بیاییم و در کشورهای مختلف ساختار طراحی کنیم. وقتی به مبلغان مسیحی نگاه کنید میبینید در کشورهای هدفشان، بیمارستان دارند، دارالایتام و خیریه و دانشگاه دارند، اینها همه ابزارهایی است برای تبلیغ تفکر و اعتقادات آنها. از طریق این نهادها بهترین ارتباطها را با بدنه مردمی دارند. ما هنوز از فضای فکری کشور خودمان بیرون نیامده ایم و هنوز ذهنیتمان نسبت به تبلیغ خیلی کلیشه وار است.