در روزهای اخیر، یکی از فاجعه‌بارترین اتفاقات کل تاریخ آمریکا روی داد. در این راستا، ایالت هاوایی آمریکا شاهد بزرگ‌ترین آتش‌سوزی تاریخ این کشور بود. آتش‌سوزی که درنتیجه آن بیش از 100 نفر جان خود را از دست دادند و از سرنوشت ده‌ها تن دیگر نیز خبری نیست. البته که خسارت‌های مادی قابل‌توجهی نیز به مردم ایالت مذکور واردشده است. بااین‌حال، این فاجعه آن‌طور که بایدوشاید از سوی جریان‌های سیاسی و رسانه‌ای مطرح بین‌المللی، موردتوجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است. بااین‌همه تردیدی نیست که فاجعه آتش‌سوزی در ایالت هاوایی آمریکا یک شکست بزرگ برای دولت آمریکا بود. شکستی که تا حد زیادی ریشه در 3 مساله عمده و محوری دارد. اولاً، دولت بایدن بودجه بسیار محدودی یعنی چیزی در حدود 45 میلیارد دلار را برای مقابله با بحران تغییرات اقلیمی در این کشور اختصاص داده است. این در حالی است که تنها یک بودجه جانبی وزارت دفاع این کشور چیزی در حدود 1.7 تریلیون دلار است. از این منظر می‌توان گفت که اساساً صورت مساله و اصلِ بحران از سوی دولت آمریکا مورد شناسایی قرار نگرفته و همین موضوع فاجعه‌ای بزرگ را در این کشور (براثر بحران تغییرات اقلیمی) رقم‌زده است. دوم اینکه بر اساس اسناد و شواهد مختلف، دولت آمریکا همکاری‌های نزدیکی را با صنایع بزرگ و شرکت‌های تجاری مختلف به‌عنوان نهادهایی دارد که خود سهمی بزرگ در تحریک و تشویقِ بحران تغییرات اقلیمی دارند. درواقع، دولت آمریکا در جبهه منافع مردم این کشور نیست و عملاً همدست با برخی نهادها و گروه‌های ذی‌نفوذ بوده و هست و نسبت به منافع عمومی بی‌توجهی پیشه می‌کند. مساله و دستور کاری که موجب ثروتمند شدن برخی گروه‌های خاص در آمریکا و پرداخت هزینه‌های گزاف از سوی آحاد مردم این کشور می‌شود؛ و درنهایت سوم اینکه آنچه دولت مخفی/Deep State در آمریکا و یا تشکیلات ذی‌نفوذ قدرت در این کشور خوانده می‌شود، توانسته با استفاده از فعال‌سازی اهرم‌های مختلف خود تا حد زیادی از انتشار اخبار ابعاد مختلف بحران اخیر در آمریکا جلوگیری کند و نوعی فضای سانسور شدید را در این کشور در مورد مساله مذکور، برقرار کرده است. به بیان ساده‌تر، صاحبان ثروت و قدرت در آمریکا که در پشت پرده فعال هستند، عملاً هر کاری را انجام می‌دهند و به‌راحتی نیز با خرج کردن مبالغ کلان، از انتشار ابعاد و زوایای مختلف آن جلوگیری می‌کنند. دستور کاری که البته سال‌هاست در قالب رویه‌های استعمارگرایانه اقلیت سرمایه‌دار در جامعه آمریکا دنبال می‌شود. مجموع این مسائل، حامل یک برونداد مهم است: فاجعه اخیر در آمریکا نه‌تنها یک شکست بزرگ برای دولت آمریکا بود و بی‌کفایتی آن را پیش چشم افکار عمومی جهان قرارداد، بلکه عملاً اعتبار و آبروی بین‌المللی این کشور را نیز تا حد زیادی مخدوش کرد. مساله ای که آمریکایی‌ها شدیداً به‌ویژه از منظر حراست از موقعیت هژمونیک ادعایی خود در جهان، نسبت به آن حساس هستند.