
هر 100 روبل یک دلار شد ؛
تعداد بازدید : 1
چالش اقتصادی بزرگِ تزار
نویسنده : سامان سفالگر / گروه بینالملل
بیش از 18 ماه از آغاز جنگ اوکراین میگذارد بااینحال، هنوز چشمانداز روشنی در مورد پایان این جنگ وجود ندارد و حتی برخی از تداوم آن حداقل برای یک سال دیگر نیز خبر میدهند. در این فضا، تاکنون گزارشها و مقالات فراوانی در مورد آثار و تبعات اقتصادی این جنگ بهویژه برای روسیه که اکنون در قالب جنگ اوکراین، وارد نوعی جنگ نیابتی با طیف گستردهای از کشورهای غربی نیز شده، نوشته و ارائهشده و میشود. در این میان، کاهش محسوس ارزش پول ملی روسیه (روبل)، توجه بسیاری از ناظران و تحلیلگران اقتصادی را به خود جلب کرده است. روبل روسیه اندکی پس از آغاز جنگ اوکراین، کاهش شدیدی را در بحث ارزش خود تجربه کرد بااینحال، تنها پس از گذشت چند روز، بانک مرکزی روسیه و گروه بانکداران و اقتصاددانهای قدرتمند آن، از سقوط ارزش روبل جلوگیری کردند و حتی زمینه را برای بازیابی حدی از ارزش روبل روسیه فراهم کردند. بااینحال، از آن زمان تاکنون، روبل روسیه روندی پایدار از کاهش ارزش خود را تجربه کرده است بهنحویکه هفته گذشته، بیش از 100 روبل روسیه معادل با یک دلار آمریکا شد. مساله ای که بسیاری از آن با عنوان سقوط آزاد ارزش پول ملی روسیه سخن گفتند. در این میان، برخی ناظران و تحلیلگران بر این باورند که کاهش ارزش پول ملی روسیه، لزوماً تأثیرگذاری قابلتوجهی را بر عملکرد روسیه در میدانهای جنگ اوکراین نخواهد داشت بااینحال، نکته اساسی این است که اصلیترین تهدید این موضوع، معطوف به ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه است که همواره تحریمها و فشارهای اقتصادی غرب علیه روسیه را پوچ و بیمعنا توصیف کرده و مدام از برقراری ثبات در اقتصاد کشورش صحبت میکند. درواقع، بسیاری بر این باورند که دولت روسیه بارِ کاهش ارزش پول ملی این کشور را که تنها ظرف یک سال گذشته، 40 درصد از ارزش خود را ازدستداده، به دوش مردم خود خواهند انداخت. مساله ای که عملاً پرستیژ و اعتبار پوتین نزد روسها را به نحوی منفی تحت تأثیر قرار میدهد. بااینحال، نکته مهم در این میان این است که به نظر میرسد دشمنان و رقبای بینالمللی روسیه بهویژه در پایتختهای کشورهای غربی سعی دارند این پیام را به روسیه و اقتصاد و مردم این کشور مخابره کنند که تا زمانی که پوتین در رأس قدرت در این کشور است، سقوط ارزش پول ملی این کشور نیز امری بدیهی و ادامهدار خواهد بود. دستور کاری که در نوع خود در قالب جنگ اقتصادی غرب و روسیه در بحبوحه جنگ اوکراین معنا و مفهوم پیدا میکند. ازاینرو، برخی تحلیلگران به این مساله اشاره میکنند که اگر اوکراین ازنظر کمبود مهمات و ادوات جنگی در جریان جنگ با روسیه تحتفشار است، در جبهه مقابل، روسها نیز بهواسطه مسائل اقتصادی و هراس از سقوط اقتصادی کشورشان تحتفشار قرار دارند و همین موضوع عملاً انگیزههایی را به دو طرفِ جنگ میدهد تا درنهایت بهنوعی مصالحه دست پیدا کنند. مصالحهای که هزینههای آن برای روسیه بهمراتب بیشتر است و مخصوصاً از منظر اعتبار بینالمللی، آسیبهای جدی را به این کشور وارد میکند. اساساً به همین دلیل هم است که بسیاری از تحلیلگران بینالمللی معتقدند که جنگ روسیه و اوکراین، عملاً تلهای بوده که کشورهای غربی برای پوتین پهن کردند و تا حداکثرِ خسارتها را بهنظام سیاسی کنونی روسیه وارد نکنند، از پای نخواهند نشست.