خواندن تاریخ مشروطه ضروری است
نویسنده : محمدجعفر محمد زاده/ رئیس شورای پاسداشت زبان فارسی معاونت صدا
خواندن و فهمیدن تاریخ مشروطه ایران مفید و بلکه ضروری است؛ انقلاب مشروطه آغاز تحولات بزرگی در تاریخ ایران است. فرازوفرودها و آموختنیهای بسیار در لابهلای رویدادها و پیشآمدهای دوره مشروطه نهفته است. خوشبختانه اسناد موجود از دوره مشروطه فراوان و در دسترس است، مطبوعات و پسازآن کتابهایی که در پنج شش دهه اخیر چاپ و منتشرشدهاند این دوران را با لحاظ دیدگاههای متفاوت و مختلف روایت کردهاند و از این نظر امکان مطالعه تطبیقی و مقایسهای هم فراهم است. اگر گفته شود کسی که تاریخ مشروطه را از زاویههای گوناگون مطالعه نکرده باشد بهدرستی نخواهد توانست ایران امروز را تحلیل کند، حرف به راه و درستی است.
در روزهای سخت مبارزات مشروطه در سال ۱۳۲۴ قمری زمانی که دولت و شاه امضای فرمان مشروطه برای تأسیس عدالتخانه و ایجاد مجلس و اصلاح امور کشور را هرروز و هرماه به بهانههایی بهتاخیر میانداختند. آیتالله سید محمد طباطبایی که خود از رهبران مشروطه بود در نامهای خطاب بهعین الدوله صدراعظم وقتِ ایران، عواقب تأخیر در پاسخ به مطالبه عالمان و روشنفکران مشروطهخواه را برای ایجاد مشروطه در نامهای گوشزد کرده است. این رهبر روحانی مشروطه در بخشهایی از نامه خود که متن کامل آن در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" تألیف ناظم الاسلام کرمانی، جلد دوم ص ۳۲۶، انتشارات امیرکبیر، چاپ نهم، ۱۳۹۱، آمده چنین نوشته است: کو آنهمه راز و عهد و پیمان!؟ مسلم است از خرابی این مملکت و استیصال این مردم و خطراتی که این صفحه را احاطه نموده است، خوب مطلعید و هم بدیهی است و میدانید اصلاح تمام اینها منحصر است به تأسیس مجلس و اتحاد دولت و ملت و رجال دولت با علما. عجب در این است که مرض را شناخته و طریق علاج هم معلوم، اقدام نمیفرمایید. این اصلاحات عماًقریب واقع خواهد شد، لیکن ما میخواهیم به دست پادشاه باشد و اتابک خودمان باشد، نه به دست روس و انگلیس و عثمانی. ما نمیخواهیم در صفحات تاریخ بنویسند دولت به مظفرالدینشاه منقرض و ایران در عهد آن پادشاه بربادرفته، شیعه از آن زمان ذلیل و خوار شدند... . خطر نزدیک است و حالِ ایران مریضِ مشرفبه موت است... . آیا مسامحه رواست و یا علاج را بهتاخیر انداختن سزاوار است؟ به خداوند متعال و به جمیع انبیاء و اولیاء قسم با اندکی تأخیر ایران میرود! للهالحمد حضرتوالا مسلمان و برخلاف سابقین معتقد به شرع و روز جزا هستید؛ ملاحظه بفرمایید اینطور که شد جوابی برای امیرمومنین (ع) دارید که بفرمایند شیعه من منحصر به ایران بود، ایران را چرا به باد داده دولت شیعه را منقرض نمودی؟!... . ایران وطن من است اعتبارات من در این مملکت است خدمت من به اسلام در این محل است، عزتِ من، عنوانِ من، تمام بسته به این دولت است... این مملکت به دست اجانب میافتد و تمام شئون و اعتبارات من میرود. پس تا نفس دارم در نگهداری این مملکت میکوشم، بلکه هنگام لزوم جان را درراه این کارخواهم گذاشت... . حضرتوالا به خدا و رسول (ص) و صدیقه طاهره و ائمه هدی قسم میدهم... این مملکت و این مردم را اسیر روس و انگلیس و عثمانی نفرمایید... .