سارا عبدالمالکی، ملیپوش سابق راگبی و ملیپوش فعلی قایقرانی:
تعداد بازدید : 4
ورزش قدرتمندترین سلاح در جنگ با معلولیت
معلولیت تقدیری بود که ورزشکار ملیپوش راگبی را از مسابقات حرفهای به سمت و سوی قایقرانی سوق داد و او اکنون باور دارد زندگی بدون ورزش حرفهای، معنایی به جز مرگ رؤیا ندارد. «سارا عبدالمالکی» همان ورزشکار حرفهای رشته راگبی زنان است که در مسیر توسعه ورزش اقدامات زیادی انجام داد اما این مسیر برای او هموار نبود بلکه خطراتی داشت که در نهایت ویلچرنشینی و معلولیت را نصیب این دختر پرانرژی ایرانی کرد. وی که برای کارهای استعدادیابی هندبال به استان کرمانشاه سفر کرده بود در مسیر بازگشت دچار تصادف شد و در نهایت ویلچرنشینی را در پیش گرفت. آنگونه که درباره تصادف وی در اخبار آمده این دختر ورزشکار یکبار تا آستانه مرگ پیش رفته اما با تلاش پزشکان به زندگی برگشته است. اعزام ورزشکاران المپیکی به توکیو و حضور چند قایقران در کاروان ایران بهانهای بود تا در جمع پاروزنان ملیپوش المپیک و پارالمپیک حضور داشته باشم حضوری که زمینه آشنایی بیشتر با این نخبه ورزشی را فراهم کرد و برای دقایقی پای صحبتهای او نشستم. دقایقی که پر از امید و انرژی بود. ملیپوش سابق راگبی ایران از رویاها گفت و اذعان کرد که میشود با پارو زدن دل دریا را شکافت و در آن رویاها را صید کرد. او به مانند بسیاری از ورزشکاران پارالمپیکی ورزش را راهی برای عبور از مشکلات روزمره زندگی دانست و گفت: اگر معلولیت را یک محدودیت قلمداد کنیم بدون شک زندگی معنای خود را از دست میدهد اما اگر از این محدودیت فرصت بسازیم آن زمان است که میشود گفت معلولیت محدودیت نیست بلکه فرصتی برای پیشرفت بیشتر است. برای سخنش نیز دلیل قانع کننده داشت و گفت: من در تیم راگبی حضور داشتم و بارها پیراهن تیم ملی را بر تن کردم اما راگبی ورزشی نیست که به راحتی میدانهای بزرگ را با آن تجربه کرد اما در قایقرانی میشود به مانند بسیاری از ملیپوشان تا پارالمپیک رفت. عبدالمالکی برای اثبات سخن خود شهلا بهروزیراد را مثال زد و گفت: دختر قهرمان ایرانی اکنون نامش فراتر از مرزهاست و توانسته عنوان سوم جهان را کسب کند و به پارالمپیک ریو و توکیو نیز اعزام شود و این یعنی اراده. او میتواند در توکیو پرچم ایران را به اهتزاز درآورد و او یکی از الگوهای من در مسیر زندگی قهرمانی است. وی که اکنون ۲۶ سال دارد زندگی خود را گره زده با ورزش میداند و میگوید: از پنج سالگی تا امروز بیش از دو دهه است که ورزش را به صورت آماتور و حرفهای دنبال میکنم و تا زمانی که تواناییام اجازه دهد در ورزش هستم. روز بدون ورزش برای من یعنی مرگ و این پایان زندگی قهرمانی است. باید با معلولیت بجنگم و در این راه ابزاری بهتر از ورزش وجود ندارد.