اگر روشنفکر جامعه مدنی منتظر تولید دانش از سوی دولت بماند در آن صورت وجودش برای جامعه مزیتی نخواهد داشت. در واقع در این سالها به دلیل نداشتن مدلی برای توسعه، هیچگاه کشور در این مسیر نبوده و حتی جناحهای سیاسی نیز نتوانستند به سمت و سوی ارائه یک برنامه مدون برای بهبود وضعیت اقتصاد بروند.
ممکن است تعداد افراد واجد شرایط یارانه معیشتی افزایش یابد
کمال اطهاری کارشناس مسائل جامعه معتقد است بحران کرونا درکنار ناتوانی در فروش نفت و البته افت شدید بازارهای دارایی باعث شد که آسیب بیشتری وارد شود و ممکن است تعداد افراد واجد شرایط یارانه معیشتی نیز بیش از ۶۰ میلیون نفر شود. چرا در این سالها برخلاف شعارها نتوانستیم الگویی مناسب برای رشد و توسعه در کشور را بیابیم.
عقلانیت از طبقه متوسط نشأت میگیرد
وی در خصوص اینکه در سه سال اخیر نرخ ارز حدود ده برابر افزایش داشته و شوکهای قیمتی پی در پی تاب و توانی برای طبقه متوسط نگذاشته و افرادی نیز که سعی در کنترل ارزش ریالشان داشتند، با نوسانات در بورس و بازار دلار آن را از دست دادند،گفت: عقلانیت لازم برای توسعه کشور در اساس از طبقه متوسط نشأت میگیرد.
افراط و تفریط در برخورد
وی ادامه داد: هر دولتی باید نماینده کل جامعه باشد و نه فقط یک طبقه. باید برای همه مردم برنامه داشت در حالی که عدهای بر این باورند باید برای طبقه متوسط برنامه داشت. این موارد نشاندهنده افراط و تفریط در برخورد با این طبقه است. در حقیقت برخی گمان میکردند اگر شعارهای مرتبط با آزادی بدهند افراد این طبقه به دنبالشان میآیند و پس از آن همه چیز خوب میشود و دانش از این طبقه به جامعه منتقل میشود. این در حالی است که تولید دانش و درنهایت انتقال آن باید به صورت پیوسته و منظم باشد و براساس الگوی توسعه شکل گیرد. چیزی که امروزه مشاهده میکنیم همان نبود برنامه توسعه و غفلت از آن است، روی زندگی طبقه متوسط تاثیرات زیادی گذاشته و افراد این طبقه را اسیر تورم و بیکاری کرده است. این درنهایت به سقوط این طبقه میانجامد. به باور اطهاری طبقه متوسط در نبود طرح توسعه است که اسیر مشکلات اقتصادی شد و از بین رفتن پساندازهای این طبقه در بازارهای دارایی معلول غفلت از مدلهای توسعه اقتصادی است.
او معتقد است با ادامه این روند نوعی سیاستزدگی در این طبقه ایجاد میشود که باعث شده مدیریت کشور درنهایت به چیزهای کوچک تقلیل یابد و برخی نیز که نگران معیشت این طبقه هستند با تزهایی همچون بازار آزاد و بازارسپاری اقتصاد، جامعه را به دست بازار بسپارند که طبقه متوسط دقیقاً از این زاویه ضربه میبیند. وی در خصوص وجود توامان بازارسپاری جامعه و دولتسپاری در کشور و اینکه قیمتها در بازاری تعیین میشود که رقابتی نیست، گفت: دولتها حدود یک دهه است یارانه میدهند که میتواند تداعیکننده وجود همزمان بازارسپاری جامعه و دولتسپاری باشد. در کرهجنوبی که توسعه پیدا کرد، دولت رفاه منحل نشد و خدمات رفاهی نیز بیشتر شد به خصوص در حوزه دانش. به این ترتیب نیروهایشان را برای آموزش مهارت یا برای پشتیبانی از زنان شاغل به کار میگرفتند. پیوسته بر مهارتآموزی تاکید میکردند. دسترسی بیشتری به اینترنت داشتند. به جای دادن یارانههای مفت، این خدمات را ارائه میدادند. وقتی برنامهای برای انجام چنین کارهایی در کشور نباشد، تورم زیاد میشود و نمیتوان کالایی به صرفهتر را تولید کرد که از صادرات آن به چیزی رسید. در آن صورت همه چیز وارد میشود. همه این موارد به سیاست اجتماعی مرتبط است. همین اقدامات ماحصل تفکراتی است که از بازارسپاری اقتصاد شروع شد و در نهایت به بازارسپاری جامعه انجامید.
ادبیات توسعه و توسعهپژوهی به صورت مقدم
وی درخصوص وضعیت طبقه متوسط و تابآوری آن در برابر شوکهای قیمتی معتقد است که باید برای تابآوری طبقه متوسط، ادبیات توسعه و توسعهپژوهی به صورت مقدم در دستورکار کارشناسان جامعه مدنی به نسبت قرار گیرد و این کارشناسان در خصوص الگوی مناسب توسعه تحقیق کنند، اما در یک کشور در حال توسعه این اتفاق نمیافتد. او سپس به شرایط فعلی کشور اشاره کرد و گفت: «وضع اقتصادی خوب نیست و دولت نیز عملکرد خوبی ندارد پس نباید طبقه متوسط دانشی تولید کند و قهر کند. قهر کردن در این شرایط صحیح نیست، چراکه این کار باعث بدتر شدن وضعیت و حتی بروز جنگ داخلی میشود. روشنفکران باید جمع شوند و توافق کنند.