مدیرعامل شرکت ذوب‌آهن اصفهان گفت: این شرکت با ۱۶۵۰۰هکتار فضای سبز، بزرگ‌ترین فضای سبز منطقه صنعتی در کشور و خاورمیانه را دارد. همچنین آبیاری ۱۴۵۰۰ هکتار از فضای سبز ذوب‌آهن...

 بعد از سه قتل ناموسی (رومینا با داس پدرش، دختر کرمانی با میله پدرش و دختر اهوازی با چاقوی شوهرش) یک دختر یتیم 13ساله در کرمان به‌دلیل فشار عموهایش برای ازدواج اجباری خودکشی کرد...

شهردار لنگرود در نشست با خبرنگارها با اشاره به فعالیت‌های صورت گرفته در بحث مبارزه با بحران کرونا تصریح کرد: در شرایط حساس کرونایی مجموعه شهرداری لنگرود مردم را تنها نگذاشتند و با ارائه خدمات بهداشتی ...

 یکی می‌گوید از «برجام» و NPT خارج شویم و آن‌یکی می‌گوید باید در برجام بمانیم. می‌گویند،می‌شنوند و بازتکرارمی‌کنند؛لیکن دراین میان «دلار» کار خود را انجام می‌دهد و پله‌های ترقی را یکی‌یکی طی می‌کند! خیلی زودتراز تمام چاپلوس‌هایی که با مجیزگویی به جاه‌وجلال می‌رسند،دلار به جایگاهی دست‌نیافتنی دست پیدا کرده است و شده 20هزار تومان؛ حال آنکه آن‌ها هم‌چنان درحال حرف‌زدن و شاخ و شانه‌کشیدن برای یکدیگرهستند! انگارنه‌انگاردلار 20هزارتومانی مثل آوار بر سر مردم خراب شده است. فکرمی‌کردم بلایی بدتراز کرونا در وضعیت فعلی وجوددارد؟ به این نتیجه رسیدم که بله؛دلار 20هزارتومانی! دلاری که با خودش دوباره گرانی‌وتورم می‌آورد و ویروسی است که  با ماسک و فاصله‌گذاری اجتماعی نیز درست نمی‌شود. کاش مسئولان مثل مردم زندگی می‌کردند و می‌فهمیدند کمری که زیر بار فشار اقتصادی این سال‌ها خم شود، دیگر به این راحتی راست نخواهدشد؛شاید بشکند اما راست نمی‌شود. کاش مسئولان جای تولیدکننده‌ها بودند و می‌دیدند دلار 20هزارتومانی چه بلایی سر کسب‌وکار آن‌ها می‌آورد و موجب می‌شود کارخانه‌دارها یک قفل بزرگ بر درسوله‌های خود بزنند و رویش بنویسند: «علی‌برکت‌اله» و تمام! دودسته دراین کشورخیلی شبیه مردم نیستند یکی مسئولان و دیگری آن‌ها که تبلیغات تلویزیونی می‌سازند. گویا در دنیای دیگری زندگی می‌کنند و از وضع معیشت و سبک زندگی مردم خبر ندارند. با دیدن بحث‌هایی که این روزها درمجلس مطرح است می‌شود پی برد که آن‌ها دغدغه مردم نیستند و هدف،بازی‌های سیاسی است. الان وضعیت دلار مهم است یا اینستاگرام؟ البته شاید برای آن‌ها اینستاگرام! بدانید که وضع زندگی مردم خوب نیست. سفره‌ها هر روز کوچک‌ترازقبل می‌شود. برخی حتی سفره ندارند چه برسد به اینکه کوچک‌تر شود یا بزرگ‌تر! بدانید که این روزها شرمندگی بخشی از زندگی سرپرست‌های خانواده‌های ایرانی شده است. شرمنده ازاینکه نمی‌توانند برای عزیزان‌ خود کاری کنند؛شرمنده از اینکه دست‌شان خالی است و خرما بر نخیل. بدانید که مردم این‌روزها هرچه می‌دوند به جایی نمی‌رسند؛گویی اصلاً این بازی خط پایانی ندارد! چگونه می‌شود به جوان‌هایی که زندگی فعلی پدرومادر خود را می‌بینند گفت  به آینده امیدوارباش و به فردا فکرکن! بدانید که برخی از جوان‌های این کشور اعم از تحصیل‌کرده و تحصیل‌نکرده یا باهنروبی‌هنر به‌دنبال رفتن هستند؛به‌دنبال جایی‌که هرروز زندگی‌شان کوچک‌ترنشود. همه این غم‌نامه‌ها برای آن‌هایی است که کاری دارند وحقوقی؛اما وای به حال آن‌هایی‌که شغلی ندارند یا دراین ماه‌های دلاری‌وکرونایی بیکار شده‌اند. وضعیت بد اقتصادی حال عمومی جامعه را خراب کرده است و خیلی‌ها کاسه چه‌کنم دست‌شان گرفته‌اند. ماسک نمی‌گذارد صورت مردم دیده شود؛ولی از ابروهای درهمشان می‌شود فهمید که حال‌شان به‌سامان نیست. در پایان بازهم باید تکرار کرد که دلار 20هزارتومانی از هر ویروسی خطرناک‌تر است.                  عصرایران