آرزوی خیلیها بود؛ از مرحوم هاشمی رفسنجانی در ایران گرفته تا بسیاری رهبران و نخست وزیران و روسای جمهور در کشورهای دیگر. از «مادام العمر» شدن ریاست سخن می گوییم. از آنچه که حالا برای «تزار معاصر روسیه» نزدیک به واقعیت شده است.
در واقع به نظر میرسد راه برای حضور دائمی ولادیمیر پوتین به عنوان رئیس جمهور روسیه فراهم شده، زیرا که دومای دولتی روسیه قانون اساسی این کشور را اصلاح کرد، بر همین اساس زمینه برای پوتین به منظور شرکت در انتخابات سال ۲۰۲۴ بدون هیج محدودیتی فراهم شده است. اخیراً نمایندگان دومای روسیه با ۳۸۳ رأی موافق، بدون هیچ رأی مخالف و ۴۳ رأی ممتنع به اصلاح قانون اساسی این کشور رأی دادند، پیش از این پوتین اعلام کرده بود اگر اصلاحات قانون اساسی در دادگاه قانون اساسی روسیه تصویب شود، احتمالاً او باز هم رییس جمهور روسیه خواهد ماند. اگر دیوان عالی روسیه که نهاد بالاتر از دوما است، این قانون را تصویب کند، آن اجرایی خواهد شد، این در حالیست که اکثریت دوما در دست حزب روسیه واحد، حزب پوتین است و نام پارلمان روسیه، دومای دولتی است. نه تنها برای پوتین که به نظر میرسد برای مردم روسیه هم این موضوع خوشایند خواهد بود و مخالفتی با آن نخواهد شد. ساختار سیاسی روسیه در چهارچوب فداراسیون نه جمهوری. پهناور و بزرگ بودن روسیه هم اداره این کشور را مشکل کرده، بنابراین برای این امر باید یک نظم و دیسیپلین وجود داشته باشد، که این موضوع نیز تنها در سایه وجود یک حکومت یک دست و مقتدر امکان پذیر است که مردم روسیه خود نیز این امر را پذیرفتهاند، از سال ۱۹۹۹ که پوتین به عنوان کفیل رئیس جمهور بود و چه بعد از آن که رئیس جمهور بود و حتی در زمان نخست وزیری او، همیشه قدرت به پوتین ختم میشد و او حرف اول و آخر را در روسیه میزند.
درواقع به نظر میرسد روسها به پوتین و اینکه او را به عنوان «رهبر» خود ببینند عادت کردهاند و با این موضوع هم مشکلی ندارند. این یک عادت تاریخی است. از قرن ۱۶ میلادی همواره در روسیه قدرت در دستان یک نفر بوده است. از زمان تزارها و چه بعد از آن در زمان اتحاد جماهیر شوروی همواره رهبر در این سرزمین پنهاور قدرت را در دست داشته و الان هم ولادیمیر پوتین به عنوان رهبر روسیه حکمرانی میکند. نکته جالب البته اینجاست که پوتین همراه رهبران کشورهای استقلال یافته از شوروی سابق را مورد شماتت قرار میداد، که حکومت مادامالعمر برای خود درست کردهاند و حالا در چنین شرایطی که دومای روسیه نیز این امکان را برای پوتین فراهم آورده، جای تعجب نخواهد داشت که او نیز تا پایان عمر خود رئیس جمهور روسیه باقی بماند. حتی وقتی «مدودوف» رییس جمهور بود، باز این پوتین بود که قدرت اصلی را در دست داشت پس به نظر اشکالی ندارد اگر خیال خود و بقیه را راحت کند و برای همیشه بر سریر قدرت در روسیه بنشیند! ضمن اینکه در حال حاضر هیچ جانشینی برای او وجود ندارد. موضوعی که میتواند نقطه ضعف هم محسوب شود چون معلوم نیست اگر روزی بلایی بر سر پوتین بیاید یا او به هر دلیلی بمیرد، چه بر سر روسیه خواهد آمد. پوتین هیچ مخالف و اپوزیسیون و مانعی بر سر حکمرانی خود نمیبیند اما از سوی دیگر به هر حال یک روز باید از قدرت کنار برود، در آن زمان تازه مشکلات روسیه شروع میشود و خلاء وجود شخصیتی به مانند او قدر مسلم برای روسیه هزینهزا خواهد بود.
آندری کولسنیکوف، پژوهشگر ارشد مسائل روسیه در مرکز کارنگی در مسکو، طی یادداشتی در وبگاه پراجکت سیندیکیت، نوشت که پوتین برای ماندن در قدرت تا سال ۲۰۳۶ آماده میشود. یعنی زمانی که دیگر ۸۳ ساله شده است. کولسنیکوف نوشت: «او (پوتین) حتی ممکن است مثل مدل دنگ شیائو پنگ در دهه ۱۹۷۰ در چین، جایگاه «رهبر اعظم» را به دست بیاورد. اما نباید کسی توقع داشته باشد که پوتین مدرنیزاسیون یا اصلاحاتی به سبک دنگ انجام دهد.»
پوتین کسی است که اعتقاد دارد میتواند روسیه را در دنیا دوباره احیا کند و درواقع تنها اوست که میتواند این کار را انجام دهد.او معتقد است اگر کشوری یک رهبر قدرتمند و قدرتمند متعهد به دفاع از ارزشهای سنتی و حاکمیت ملی داشته باشد، میتواند یک روز دیگر برای عملکرد اقتصادی قویتر صبر کند اما سؤال اینجاست که مردم هم این را قبول دارند؟ خب راستش درباره مردم روسیه نباید خیلی منتظر واکنشهای خاص باشیم. نظرسنجیها میگوید تنها 13 درصد از مردم این کشور مسائل سیاسی را دنبال کرده و به آن علاقه مندند. آنجا ایران نیست که هر موضوعی تبدیل به یک چالش سیاسی بزرگ شود و البته هر ایرانی هم برای خود یک کارشناس مسائل سیاسی باشد!