وقتی «خرده روایتهایکلان» بهانه تاختن به دستگاه دیپلماسی میشود
تعداد بازدید : 2
رژیم حقوقی خزر و آقایانِ عشقِ نظر!
نویسنده : راحیل رحمانی
«خرده روایتهای کلان»؛ داستان از همینجا آغاز میشود. از همین نقطه که در فرهنگ هر ملتی، «کلانروایت»هایی وجود دارد که خیلی از جزئیاتش هم بهخاطر نقلشدن سینهبهسینه دستکاری شده و گاه کاملاً عکس آن چیزی که اتفاق افتاده روایت میشود. بدتر اینکه از عنوان چنین عبارتهایی برای تفسیر تمام اتفاقهای ریزودرشت روز هم استفاده میشود و نخستین نتیجه چنین رفتاری «درجازدن» است!
یکی از نمونههای چنین کلانروایتی در ایران، همین قصه «ترکمانچای» است. درحالیکه ایران بدون آمادگی و تنها کمی بعد از باختن یک جنگ مفصل به نیروهای روسیه مشغول برآورد خسارتها و رفعورجوع قرارداد «گلستان» بود، عدهای راه افتادند و فرمان جهاد دادند و جنگی دیگر به راه انداختند که در نتیجهاش روسیه قدرتمند دوباره به خاک ایران زد و تنها راه ترک مخاصمه، قرارداد دیگری بود برای پرداخت خسارت و تقدیمکردن بخش دیگری از ولایات همسایه خزر ایران به روسیه، برای نجات بخش دیگری از آذربایجان که زیر تیغ بود!
همین مسئله بهانهای شد تا امروزهروز هربار پایِ بستن یک قرارداد خارجی به میان میآید، پای ترکمانچای را به میان بکشند و با لعنتفرستادن به عباسمیرزای جوان، مذاکرهکننده طرف ایرانی را از آن مرحوم هم بدتر بدانند و قرارداد بسته شده را هم از ترکمانچای بدتر تلقیکنند؛ حتی اگر اصلاً ندانند ماجرای عهدنامه ترکمانچای چه بوده است؛ یا از خود بپرسند اگر به جای عباسمیرزای جوانمرگ بودند، آیا کاری بهتر از شستن خونی به خون دیگر میکردند؟
در مقطعی از تاریخ کشورمان که خیلی هم دور نیست و همین چندسال پیش را دربرمیگیرد، «برجام» تبدیل به عهدنامهای شد بدتر از ترکمانچای! عدهای مخالف برجام؛ روحانی و دولتش را بدتر از پادشاهان قاجار معرفی کردند و حتی آنها را به خیانت به میهن و دادن امتیاز به بیگانه متهم میساختند! ایران بهگفته مسئولان، در قدرتمندترین دوران آمادگی دفاعی و توانمندی نظامی خود بهسر میبرد. ازسویی حتی «ترامپ» هم اعتراف کرد؛ ایران کشوری است که هیچگاه بازنده جنگی نبوده است؛ اما مشخص نیست چرا عدهای مدام نگران «ترکمانچای»های دیگر هستند. نگران اینکه مبادا بازنده جنگی باشیم یا دولت و حکومت ما برای تضمین قدرتش به حمایت قوای نظامی یک کشور خارجی نیازمند باشد! همه این نگرانیهایی (که باید امیدوار باشم از سر «میهندوستی» واقعی است)، با کلیدواژه «وطن» و «وطندوستی» و البته گاهی با چاشنی اغراق و سیاسیکاری ابراز میشود.
این روزها دوباره داستان «تقسیم دریای خزر» مطرح شده است تا دلواپسان در داخل و خارج، بازهم یاد «ترکمانچای» کنند. حتی پسر شاه مخلوع، از لسآنجلس پیام میفرستد که چرا مردم در ارتباط با کاهش سهم ایران در دریای خزر کاری نمیکنند و عکسالعملی نشاننمیدهند؟! او مدعی شده؛ سهم ایران درحال از دست رفتن است و مردم باید از طریق فشار آوردن به مجلس، جلوی تصویب کنوانسیون را بگیرند. این جنجال از هفته گذشته و پس از آن آغاز شد که ظریف، وزیرخارجه کشورمان به منظور پاسخ به پرسش چند تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی درباره این موضوع، به بهارستان رفت. اگرچه نمایندگان طرحکننده سؤال درنهایت از توضیحات ظریف قانع شدند، اما همین امر کافی بود تا افکار عمومیِ حساس نسبت به مسئله خزر، درمعرض تحریکات رسانهای خارجی قرار بگیرد. اگرچه وزارت خارجه کشورمان، تاکید کرده؛ هیچگونه تحول جدیدی در این عرصه روی نداده است، اما بازهم جنجال رسانهای جدیدی در اینباره شکل گرفته که همچنان هم ادامه دارد. در سطح خارج از کشور، موج ضدیتها با کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر با ایراد ادعاهایی همچون از دست رفت سهم ۵۰درصدی ایران، عقبنشینی وزارتخارجه ایران از منافع ملی و حتی خیانت به تمامیت ارضی کشور طرح شده است. در داخل هم باردیگر شبهههایی در اینباره مطرح شده و عدهای مدعی هستند در پنجمین اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر، ایران از حق حاکمیت خود عقبنشینی کرده است یا مقامهای سیاسی ایران برای جلب رضایت روسها، حاضر به پذیرش کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر شدهاند؛ یا اینکه سهم ایران به کمتر از 20 درصد رسیده است و شبههها و شایعههای زیاد دیگری که در اینباره مطرح میشود.
سیدعباس موسوی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان میگوید: «هیچ اتفاق تازهای در موضوع خزر رخ نداده» و تأکید کرده: هر پنج کشور تلاش کردهاند به راهحلی برسند که مستلزم کار فنی و حقوقی بسیار دقیق است و حرفهایی که در این زمینه مطرح میشود، فاقد مبنا و ناموجه است. ظریف در جریان پاسخ به پرسش نمایندگان در مجلس گفته بود: «در این کنوانسیون، ما در زمینه پهنه یا بستر دریای خزر به نتیجه نرسیدهایم و قرار شد براساس قراردادهای دوجانبه، مذاکره صورت گیرد. درمورد سطح آب قرار شد تنها قوانینی وضع شود که مورد تأیید هر پنج کشور باشد. سواحل دریای خزر در بخش ایران مناسب نیست و برخلاف سایر کشورهای حوزه دریای خزر، ایران سواحل مناسبی ندارد؛ لذا قرار شد در ترسیم خط مبدأ موردی تصویب شود که همه کشورها آن را تأیید کنند.»
بنا بر تاکید ظریف و برخلاف نگرانیهای موجود در عرصه عمومی، در کنوانسیون خزر بههیچوجه به موضوع تحدید حدود بستر و زیربستر، همچنین تعیین خطوط مبدأ پرداخته نشده و این موضوعِ چالشی که سالهاست مورد توجه ایران قرار داشته، همچنان مسکوت مانده است و در نشستهای بعدی قرار است به این مسائل پرداخته شود.
آنچه مشخص است، اینکه ایران قرار نیست در بحث رژیم حقوی دریای خزر، از تمامیت ارضی خود بگذرد. جمشیدممتاز، استاد حقوق بینالملل در این باره میگوید: «کشورها دربستر و زیربستر دریاها از حاکمیت ملی برخوردار نیستند. ما در اینجا حقوق حاکمه و حق بهرهبرداری از منابع داریم؛ بنابراین قرار نیست [با توافق یا بدون آن] چیزی به خاک کشورها اضافه یا از آن کم شود.»
در حال حاضر تقریباً ۹۰درصد کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر نهایی شده که در «آکتائو» به امضا رسیده و تنها دو مورد تعیین خطوط مبدأ و تحدید حدود بستر و زیربستر دریا باقی مانده که نیاز به مذاکره بیشتر و تعامل بین کشورهای عضو دارد. ابتدا باید مذاکرات درباره روشهای ترسیم خط مبدأ مستقیم نهایی شود، سپس برمبنای آن، رژیم حقوقی تحدید حدود در قالب یک موافقتنامه پنج جانبه تدوین شود. پس از آن، لایحه مربوط به آن برای تصویب نهایی به مجلس شورای اسلامی ارائه شود که هنوز هیچکدام از این مراحل طی نشده است. عدهای در خارج از کشور پیشاپیش نگران ازدست رفتن سهم ایران شدهاند! جالب اینکه این دلواپسان لسآنجلسنشین، یادشان رفته بازماندگان رژیمی محسوب میشوند که صاحبان آن، متهم به جدا کردن «بحرین» از ایران هستند!