«گاندو» زمینهساز تحریم ظریف
نویسنده : زهرا کریمی
سریال گاندو پخش شد تا به زعم کارگردان، نویسنده و عوامل فیلم چهره اقتدار امنیتی ایران به بهترین شکل نشان داده شود، اما نه تنها این مهم محقق نشد بلکه بسیاری از مسئولان دولت و تحلیلگران سیاسی گاندو را یک فیلم ضدامنیت ملی دانستند که قصدی جز تخریب تیم دیپلماسی ایران نداشته است؛ این برداشت مورد توافق است و اگر کارگردان این سریال صدها بار این موضوع را تکذیب کند باز هم از محتوای ضدملی گاندو نمیکاهد.
محوریت داستان گاندو
سریال گاندو با محوریت داستان «جیسون رضائیان»، یکی از متهمان جاسوسی که در سال 94 به جاسوسی از طریق جمعآوری تصمیمات کشور در خصوص مسائل سیاست داخلی و خارجی و قراردادن آن در اختیار افراد غیرصالح متهم شد، واکنشهای متعددی را به همراه داشت. این سریال ادعا میکند که وزارت امورخارجه در آزادی «رضائیان» نقش مؤثر داشته است که چنین ادعایی چندی پیش با مخالفت «عباس موسوی»، سخنگوی این وزارتخانه روبهرو شد. سریال گاندو در خلال این بحث به نوع رویکرد مسئولان وزارت خارجه میپردازد و آنها را افرادی سست، زبون و بیاراده معرفی میکند و کار را تا جایی پیش میبرد که حتی «محمدجواد ظریف» را هم در امان نمیگذارد و طوری القا میکند که گویی «ظریف» شیفته بیاراده دول غربی است.
البته چنین دیدگاهی فقط مربوط به سازندگان این سریال نیست بلکه در تمام این سالها هجمههایی که به «حسن روحانی»، «جواد ظریف» و تیم دیپلماسی دولت وارد شده است، حکایت از آن دارد که تفکری بنای برچیدن عنصر مذاکره را دارد همانطور که حتی پس از امضای برجام همان تفکر با اصرار بر این که نکند مواضع ایران در هیچ سطحی نسبت به گذشته تغییر نکرده است، زمینه عهدشکنی آمریکا را فراهم کرد.
گاندوسازان که از جریان فکری خاص پیروی میکنند درحالی «ظریف» را شخصیتی متزلزل نشان دادند که اخیراً خزانهداری آمریکا وزیر امور خارجه کشورمان را تحریم کرد. میدانیم و احتمالاً سازندگان گاندو هم میدانند که آمریکا در 40 سال اخیر شخصیتها و نهادهایی را تحریم کرده است که در مقابل زیادهخواهیها ایستادگی کرده باشند و تحریم «ظریف» مثال خوبی برای اثبات ایستادگی او پای منافع ملی است. در واقع در نگاه آمریکا «قاسم سلیمانی» و «ظریف» مانند یکدیگرند و هر دو برای منافع ایران زیر بار خواستههای فراقانونی آمریکا نمیروند؛ از اینرو هر دوی اینها مشمول تحریمهای دولت آمریکا قرار گرفتهاند. جالب این است که آمریکا این موضوع را متوجه شده است، اما برخی از نیروهای داخلی هنوز بر طبل لجاجت میکوبند و مانند منش پیشین خود، منافع ملی را قربانی منافع جناحی، سیاسی و گروهی میکنند. افزون بر چنین مسائلی اخیراً یک مقام آمریکایی در کنفرانس تلفنی با گروهی از خبرنگاران گفت که سریال گاندو یکی از عوامل تحریم «ظریف» بوده است. او اشاره کرده است که با دیدن سریال گاندو به این نتیجه رسیدهاند که «ظریف» گزینه مناسبی برای برقراری تماس و گفتوگو نیست. این سخنان نشان میدهد که گاندو برخلاف ادعای سازندگانش که میگفتند برای نشان دادن حقایق ساخته شده، وزیر امور خارجه را در ابعاد جهانی یک انسان بیاختیار و سست معرفی کرده است که بر اساس آن آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که «ظریف» از پایگاه اجتماعی قابل قبولی برخوردار نیست و به راحتی میشود او را تحریم کرد.
آنهایی که اکنون در لباس هنر با هدف تخریب دولت به صداوسیما آمدهاند بد نیست سخنان رهبر انقلاب درباره «ظریف» و همراهانش را در دیدار با مسئولان نظام در تاریخ دوم تیر 94 بازخوانی کنند. به یاد بیاورند که ایشان به صراحت «ظریف» را سربلند از آزمون ملی دانستند یا فراموش نکنند که رهبر انقلاب چگونه از وجدان و احساس مسئولیت «ظریف» در دیدار با مسئولان نظام در 22 خرداد 96 سخن گفتند. سخنان صریح، آشکار و بیپرده رهبری درباره شخصیت دکتر «ظریف» و تیم همراهانش فصلالخطاب است. «ظریف» در آخرین واکنش خود به خلاف واقعگوییهای گاندوسازان به رهبری نامه نوشت و ابراز گلایه کرد که حتی اگر بخشی از این حجم تخریب درست باشد، ادامه خدمت وی در سمت وزارت امور خارجه شرعاً جایز نیست. رهبری هم در پاسخ به او گفتند که «من مطلقاً راضی نیستم که به شما کمترین اهانتی بشود». این تازهترین اظهار نظر عالیرتبهترین شخصیت نظام درباره وزیر امور خارجه و سازندگان سریال گاندو است و علاوه بر این، موضع ایشان درباره سریال گاندو نیز تلقی میشود؛ بهنحوی که به نظر میرسد ایشان هم از توهینهای رایج خاصه در سریال گاندو بهشدت آزردهخاطر هستند. با دانستن تمام اینها بد نیست به سخنان «جواد افشار»، کارگردان سریال گاندو توجه کرد؛ او درباره تعریف واژه گاندو گفته است: «گاندو موجودی است که میتواند مدتها با صبر و حوصله زیاد به کمین شکارش بنشیند و در لحظه مناسب، ضربه خودش را بزند که بر همین اساس به شکارچی کمینگر هم مشهور است». با این تعریف باید از حامیان معنوی و فکری این سریال پرسید که چه کسانی گاندوهای واقعی هستند؟ از قضا همین ویژگیها بر کسانی که شرایط حساس فعلی را درک نمیکنند یا شاید نمیخواهند درک کنند نیز صادق است. تردیدی وجود ندارد که سیستم اطلاعاتی-امنیتی کشور باید مترصد شناسایی جاسوسان خارجی باشد، اما اقدامات ضدملی تخریبگران دولت نیز مشابه همان گاندوهایی است که مورد انتقاد سریال است؛ از این رو صاحبان تفکر ضد دولت باید پاسخ دهند که چه کسانی گاندوهای واقعی هستند.
چرا پس از مواضع رهبری هنوز عدهای به صورت غیرواقعی علیه «ظریف» و نوع دیپلماسی دولت روحانی میتازند؟ این پرسش را میتوان به چندشیوه پاسخ داد؛ نخست آنکه گفته شود مخالفان سرسخت «ظریف» خود را جلوتر از رهبری میدانند و تصور میکنند که رهبری از سر مصلحت عمومی با دولت مدارا میکند که بیتردید چنین نیست زیرا رهبری نشان دادهاند بر اساس مصلحت، حقیقت را نفی نمیکنند و اگر به این جمعبندی برسند که «ظریف» با امثال او خائن به ملت و کشور ایران هستند، بیدرنگ موضع صریح خود را بیان میکنند. دومین احتمال این است که تخریبکنندگان اساساً به نظرات رهبری باور ندارند که اگر داشتند دستِکم یکبار هم که شده در سخنان رهبری دقت میکردند نه آنکه به طور کامل خلاف منویات ایشان حرکت کنند.
حالت سوم هم این است که شاید خود ایشان گاندوهای سیاست ایران باشند که برای فرافکنی هرکسی به غیر از خود را خائن میدانند تا مبادا روزی نوک پیکان علیه آنان شود. به هر حال هر یک از سه حالت فوق در راستای منافع ملی نیست و منتقدان دولت باید بدانند که در صورت استمرار این عداوتها امنیت ملی ایران به خطر میافتد؛ خاصه آنکه در مقطع کنونی اتحاد آمریکا، اسرائیل، بریتانیا و عربستان میتواند برای ایران مخاطرهانگیز باشد و ضرورت دارد در چنین شرایط سختی که دشمنان همهجانبه علیه ایران فعالیت میکنند اتحاد داخلی به شکلی مطلوب حفظ شود.