علاقه‌مند است به ایران بیاید؛ علاقه‌ای که به نظر می‌رسد خیلی هم دوطرفه نیست! این بار توئیت کرد: «ایران درخواست مصاحبه با من را رد کرد چون می‌ترسد!»
نخستین‌بار در جریان سفر اخیر ظریف به نیویورک بود که برای سفر به تهران ابراز تمایل کرد و گفت: همان‌طورکه این فضا برای ظریف فراهم است که با رسانه‌های آمریکایی مصاحبه کند، او هم باید بتواند با ایرانی‌ها مصاحبه داشته باشد و اگر تلویزیون ایران از او دعوت به‌عمل آورد، قبول می‌کند!
البته در ایران کسی این پیشنهاد را چندان جدی نگرفت و در حد چند پیشنهاد و واکنش از سوی برخی چهره‌ها از جمله علی مطهری به آن نگاه شد. مطهری گفت: اگر «مایک‌پمپئو» می‌خواهد مصاحبه کند، بد نیست صداوسیما این شرایط را برای او فراهم سازد؛ البته به شرط‌ها و شروط‌ها. او شرط مفیدبودن این مصاحبه را وجود یک خبرنگاری دانسته «که بتواند پاسخ حرف‌های پمپئو را هم بدهد و او را به چالش بکشد.» درواقع مطهری گفت: اگر این مصاحبه بخواهد با صداوسیما انجام شود، باید مصاحبه‌کننده به صورت «کاملاًمسلط»، بتواند این گفت‌وگو را تبدیل به مناظره کند و «ضعف منطق» آمریکا و «درستی منطق» ایران را به دنیا نشان دهد. این بحث ادامه داشت تا این‌که علی ربیعی سخنگوی دولت، در نشست خبری روز یک‌شنبه خود گفت: حاضریم این اقدام صورت گیرد و از طرف ایران، مرضیه هاشمی، خبرنگار ما می‌تواند با «پمپئو» گفت‌وگو داشته باشد.
این حرف سخنگو یعنی ایران باصراحت پیشنهاد گفت‌وگو با «مایک‌پمپئو» را پذیرفته است؛ اما درعین‌حال پیمان جبلی رئیس شبکه‌پرس‌تی‌وی، در واکنش به اظهارات سخنگوی دولت گفت: این شبکه تصمیم و برنامه‌ای برای گفت‌وگو با مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا ندارد. اما «پمپئو» هم‌چنان در انتظار پاسخ مثبت مانده است. او در یادداشت توئیتری خود با انتشار قطعه‌ای از مصاحبه خود با شبکه خبری «بلومبرگ» که خواستار سفر به تهران شده بود، نوشت: به‌تازگی پیشنهاد دادم به تهران سفر و به‌طورمستقیم با مردم ایران صحبت کنم. وزیرخارجه آمریکا گفت: ایران از چه می‌ترسد که درخواست مرا رد می‌کند؟!
وزیر امور خارجه آمریکا که به طور مشخص از دیپلماسی ایرانی به ستوه آمده است، نوشت: ما از آمدن ظریف به آمریکا «که از آزادی بیان لذت می‌برد»! نمی‌ترسیم. البته این اظهارات «پمپئو» درحالی است که احتمالاً فراموش کرده این دولت آمریکا بود که از درخواست مصاحبه رسانه‌های آمریکایی با ظریف انتقاد داشت و آن را «تصمیم بد» نامید و ظریف را به حضور در سه نقطه محدود ساخت!
وزیرخارجه آمریکا در ادامه این یادداشت توئیتری خود، با لحنی گستاخانه نوشت: آیا واقعیت‌های «رژیم» بد است که نمی‌توانند به من اجازه دهند تا کار مشابهی را در تهران انجام دهم؟ چه می‌شود اگر مردم حقیقت را بدون فیلتر و بی‌واسطه بشنوند؟! وزیر امورخارجه آمریکا گفت اگر با رسانه ملی ایران مصاحبه کند، با مردم ایران درباره حمایت دولت آمریکا از آن‌ها و ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی صحبت خواهد کرد! جالب است که وزیرخارجه ایالات متحده توقع دارد ایران تریبون در اختیار او قرار بدهد تا درباره آنچه او «ناکارآمدی نظام جمهوری اسلامی» می‌نامد، با مردم ایران صحبت کند! و جالب‌تر این‌که به کنایه می‌پرسد: «ایران از چه می‌ترسد؟» درحالی‌که رفتار دولت آمریکا با وزیرخارجه ایران در جریان سفر اخیر ظریف به این کشور، نشان داد این آمریکاست که بیش از هرچیز از دیپلماسی رسانه‌ای ظریف ترسیده است و حالا جای ترسوها عوض شده است!
 ایران به گفته سخنگوی دولت، از مصاحبه با «مایک‌پمپئو» استقبال می‌کند.
شاید هم «کامران نجف‌زاده» از نیویورک مسئول مصاحبه شود؛ حالا که رئیس پرس‌تی‌وی، مصاحبه مرضیه هاشمی با وزیرخارجه آمریکا را رد کرده و از آن استقبال نکرده است. نجف‌زاده، شاگرد مکتب 20:30 است و اگر هیچ چیز هم بلد نباشد، به «چالش‌کشیدن» آمریکا را خوب بلد است!
 

مصطفی داننده:آیت‌اله یزدی، عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس سابق قوه قضائیه می‌گوید: «برخی نمایندگان فلان وزیر را صدا می‌زنند و از آنان می‌خواهند «فلان معدن را به من یا به فرزند و داماد من بده»، تا آن‌ها را استیضاح نکنند یا به خاطر سؤال به مجلس نکشانند.»
محمدرضا خباز،  نماینده چهار دوره مجلس نیز می‌گوید: «برخی نمایندگان کارچاق‌کن شده‌اند» و مثال می‌زند در ماجرای استیضاح وزیر آموزش و پرورش، یکی از نمایندگان استیضاح‌کننده، شرط پس گرفتن امضایش را عضویت همسرش -با مدرک لیسانس- در دانشگاه فرهنگیان اعلام کرده بود!
احمد توکلی، وزیر و نماینده سابق مجلس و عضو فعلی مجمع تشخیص هم می‌گوید: «برخی برای باقی‌ماندن در قدرت، تابع خواست نمایندگان می‌شوند.» او  بی‌هیچ پرده‌پوشی‌ای تصریح می‌کند: این افراد باج را به نمایندگان مجلس فرصت‌طلب، رانت‌خوار و زیاده‌خواه می‌دهند. تمام این حرف‌ها در صورت اثبات، نشان می‌دهد در رفتار برخی از آقایان فساد و زد و بند وجود دارد. مردم حق دارند بعد از شنیدن و خواندن این حرف‌ها بگویند فساد مملکت را برداشته است.
مردم به نماینده‌های خود رأی دادند که مشکلات‌شان را حل کنند نه این‌که از صندلی‌های سبز پارلمان برای خود برج و بارویی بسازند. حالا نهادهایی که وظیفه رسیدگی به این رفتار را دارند، باید وارد عمل شوند تا مشخص شود چقدر این حرف‌ها راست است.  بازداشت یک وزیر، یک نماینده مجلس و هر مقام دیگری به جرم فساد اشکالی ندارد. اتفاقاً این رفتار با استقبال گسترده مردم روبه‌رو و زمینه ساز اعتماد بیشتر به نظام خواهد شد.هرچه زودتر باید مشخص شود که حرف‌های زده شده توسط برخی از چهره‌های سیاسی، اتهام است یا جرم. اگر جرمی اتفاق افتاده است، باید سریع و صریح با آن برخورد شود.
ممکن است خیلی از این حرف‌های زده شده درست نباشند و برای رسیدن به مقاصد سیاسی مطرح شده باشد. روشن شدن ابعاد این ماجرا می‌تواند برای بسیاری هم حکم رفع ابهام و اتهام را داشته باشد.
البته وقتی نمایندگانی از هر دو جریان سیاسی به یک موضوع اشاره می‌کنند، نشان از یک خبر است. به قول قدیمی‌ها: «تا نباشید چیزکی، مردم نگویند چیزها» اگر اتهامات مطرح شده راست باشد، وای بر ما و اگر راست نباشد باز وای بر ما. اگر راست باشد که باید به حال خودمان گریه کنیم که عنان کار به دست کسانی افتاده است که به جای دغدغه مردم، دغدغه جیب خود و اطرافیان را دارند. شاید شورای نگهبان باید پاسخ بدهد که چرا با این همه نظارت و رد کردن آدم‌های بزرگ و کوچک بنا بر دلایل مختلف، چنین تخلف‌های بزرگی در پارلمان در حال افتادن است. اگر راست نباشد هم باید به حال خود افسوس بخوریم که به خاطر رقابت‌های سیاسی، چنین اتهام‌های بزرگی رد و بدل می‌شود.
عصرایران
 

رئیس قوه قضائیه گفت: نفرت و کینه ملت ایران از حکام ایالات متحده آمریکا به‌واسطه جنایت‌های این کشور در نقاط مختلف دنیا روز به روز در حال افزایش است. سیدابراهیم رئیسی، در جلسه شورای عالی قضائی با تسلیت ایام شهادت نهمین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت حضرت جوادالائمه (ع)، تصریح کرد: لازم می‌دانم به نیروهای امنیتی و همکاران قضائی خود به خاطر اقداماتی که در شناسایی، کشف و دستگیری جاسوسان آمریکایی داشتند خسته نباشید بگویم و به سهم خود از این عزیزان تقدیر و تشکر کنم.
رئیس قوه قضائیه ادامه داد: آنچه استکبار جهانی در سر می‌پروراند و برای تحقق اهدافش افرادی را جهت جمع‌آوری اطلاعات به کشور ما گسیل می‌کند، خیال باطلی است که بارها آن را تجربه کرده‌اند. از جمله نخستین تجربه‌های آن‌ها مأمور کردن منافقان در عملیات‌هایی نظیر مرصاد بود که می‌توان از آن به عنوان یکی از قله‌های پیروزی جبهه انقلاب در برابر استکبار یاد کنیم.
رئیسی، با اشاره به ایام سالروز عملیات غرورآفرین «مرصاد»، یاد و خاطره شهدای گران‌قدر این عملیات را گرامی داشت و افزود: منافقان، سربازان بدون یونیفورم آمریکا هستند که در مقاطع گوناگون از جمله در عملیات مرصاد، با اقدام عبرت آموز فرزندان این ملت مواجه شدند و ما همواره لعنت ابدی را برای منافقان بر زبان جاری می‌کنیم. رئیس قوه قضائیه ادامه داد: چه آن روز که استکبار جهانی، منافقان را علیه ایران مأمور کرد و چه امروز که افرادی را در پوشش‌های مختلف به عنوان جاسوس و برای اقدام علیه امنیت ملی ایران مأمور می‌کنند، یا با کمک برخی کشورها در منطقه دست به جنایت می‌زنند، همواره دست تفوق وبرتری با جبهه انقلاب اسلامی بوده است. رئیسی، با بیان این‌که طبق آمارهای سازمان ملل، امروز بیشترین میزان کشتار کودکان در یمن توسط آل‌سعود و در فلسطین به دست رژیم صهیونیستی ثبت شده است، آمریکا را مسئول مستقیم این جنایات دانست و یادآور شد: براساس تاریخ حیات ملت‌ها و آنچه قرآن کریم نوید داده است، روحیه استکباری دوامی نخواهد داشت و بر همین مبناست که امروز ایران اسلامی با وجود همه فتنه‌ها بیش از هر مقطع دیگر امنیت و آرامش دارد و این امنیت به مدد حضور پرصلابت مردم و تلاش‌های نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی تحت رهنمودهای رهبر معظم انقلاب روز به روز در حال افزایش است.
رئیس قوه قضائیه با بیان این‌که کینه ملت ایران به دلیل جنایات آمریکا نسبت به هیئت حاکمه این کشور همواره در حال افزایش است، بار دیگر از تلاش‌های سربازان گمنام امام زمان (عج) و همکاران خود در دستگاه قضائی به دلیل وارد آوردن ضربه سنگین به شبکه جاسوسی آمریکا در کشور، قدردانی و ابراز امیدواری کرد که بیش از پیش با هوشیاری و بصیرت خود، فضا را رصد کنند تا مانع از هرگونه اقدام علیه امنیت ملی توسط دشمنان شوند.

ادامه از صفحه یک ...
و یک خسارت به اقتصاد می‌زند.
خسارت دوم، صرف شدن برق برای کشف این رمزهای بهادار است که باید برای چرخاندن موتورهای تولید و تأمین رفاه جامعه استفاده می‌شد.
 خسارت سوم، تبدیل‌شدن کارخانه‌های کشور به مزارع بیت‌کوین و تعطیلی تولید است که پیوسته گزارش‌های متنوعی از این روند به گوش می‌رسد. خسارت چهارم، افزایش بیکاری به سبب تبدیل کارخانه‌های مولد به سوله‌های کشف رمز است. خسارت پنجم که بزرگ‌ترین ضربه این فرآیند به اقتصاد ملی است، تبدیل بیت‌کوین به ریال است. یعنی شما وقتی با صرف منابعی به ارزش حدود 6 هزار دلار یک بیت‌کوین به دست آوردید، آن را به یک صرافی فروخته و حدود 150 میلیون تومان دریافت می‌کنید.
 به فرآیند دقت کنید: شما هزار دلار ارزی که از طریق صادرات کالا (بخوانید نفت) به دست آمده، صرف خرید ماینر کرده‌اید. پنج‌هزار دلار دیگر منابع کشور (به‌ویژه برق که از محل نفت تولید می‌شود) صرف کشف رمز شده است. اینک 150 میلیون تومان هم پول دست شماست که قصد دارید با آن نیازمندی‌های خود را به خوراک، پوشاک، خودرو، مسکن و... تأمین کنید. به عبارت دقیق‌تر، پولی که باید «ابزار مبادله» یک کالا با کالای دیگر باشد، از طریق از بین بردن یک سری کالای با ارزش به دست آمده است و خودش هیچ کاربرد مصرفی ندارد.
نتیجه این فرآیند، کاهش شدید ارزش پول ملی است؛ زیرا نه تنها به‌ازای پولی که خلق می‌شود، کالایی تولید نمی‌شود بلکه کالاهای با ارزشی از بین می‌رود. می‌دانیم اگر تناسب میان موجودی کالا و پول در یک بازار به هم بخورد و پول بیشتر از کالا شود، ارزش پول کاهش می‌یابد. یک خسارت ششم نیز وجود دارد که درباره همه ابزارهای مبادله ازجمله یورو، دلار و... صادق است و آن، تبدیل رمزهای بهادار به کالای سرمایه‌ای است؛ یعنی مردم این رمزها را برای حفظ ارزش پول خود یا با انگیزه سود از محل نوسان قیمت آن تهیه کنند که خسارات آن در حوزه ارز (و سایر دارایی‌های نقد شونده مانند سکه، مسکن و خودرو) در سال‌های گذشته به انحای مختلف نمایان شده است. با این همه اما این پرسش کماکان باقی است که با رمزهای بهادار چه باید کرد؟
با رمزهای بهادار چه باید کرد؟
رمزهای بهادار، در دو حالت می‌توانند در راستای منافع ملی به‌کار گرفته شوند؛ نخست ایجاد رمزهای بهادار با پشتوانه بانک مرکزی به‌عنوان ابزار مبادلاتی (توضیح این‌که ایجاد رمز بهادار کار پیچیده‌ای نیست و چنان‌که چندین هزار عنوان در دنیا ایجاد شده، در کشور ما نیز ایجادشده و می‌شود)؛ به‌نحوی که بانک مرکزی به پشتوانه دارایی‌های واقعی رمز بهادار خلق کند و آن را با احراز هویت اشخاص به‌عنوان ابزار مبادلاتی در سطح داخلی و بین‌المللی قرار دهد. تراکنش‌های رمز بهادار به‌هیچ‌وجه قابل ردیابی و تحریم نیستند. اگر این اتفاق بیفتد ما خواهیم توانست بدون استفاده از نظام بانکی بین‌المللی که تحت اشراف اطلاعاتی و مورد تحریم دشمن است، به مبادله کالا با کشورهای طرف تجارت خود بپردازیم. حتی می‌توان در پیمان‌های پولی دوجانبه نیز از این ابزار بهره برد.
 طبیعتاً چنین رمز بهاداری نباید برای کشف یا همان استخراج باز باشد. این رمزها اصطلاحاً باید pre-mine شده و سپس عرضه شوند. دوم، درباره کشف رمزهای بهادار موجود مانند بیت‌کوین، آنچه قطعی است و درباره آن تردید نباید کرد این است که فرآیند تبدیل بیت‌کوین به ریال و ریال به بیت‌کوین، یک خسارت محض به اقتصاد کشور است. بانک مرکزی می‌تواند و باید این اقدام را سریعاً انجام دهد. اگر نقصی در سامانه‌های رهگیری ریال و تحلیل اطلاعات تراکنش‌ها داریم، به‌سرعت باید این نقص برطرف شود. به تعبیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی، فعالیت اقتصادی در اسلام آزاد است، اما برای اشراف و نظارت دولت مرزی وجود ندارد. آنچه می‌تواند به‌عنوان یک راهکار مورد مطالعه و بررسی دقیق قرار گیرد، این است که خریدار انحصاری رمزهای بهادار کشف شده، دولت باشد و دولت مانند ارز آن را به واردات اقلام مورد نیاز کشور تخصیص دهد. اگر راهبرد ما این باشد، می‌توان تدابیری اندیشید که مزارع کشف رمز بهادار در موقعیت‌های خاص تأسیس شود و هزینه‌های انتقال برق کاهش یابد. به‌عبارت دقیق‌تر، افراد در سوله‌هایی که دولت در نزدیکی نیروگاه‌ها در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد، ماینرهای خود را فعال کنند، هزینه اجاره مکان، برق و سایر هزینه‌های جاری را پرداخت کرده و رمز کشف‌شده را به صرافی تعیین‌شده از سوی بانک مرکزی بفروشند.
درحال‌حاضر، چند صرافی ارز بهادار مانند دیجی‌اکسچنج در حال خرید و فروش رمزهای بهادار در کشور هستند و ابعاد خساراتی که به اقتصاد می‌زنند، پیدا نیست. جالب این‌که وب‌سایت این صرافی فیلتر است، اما هویت مشتریان خود را از طریق دریافت سلفی به همراه کارت ملی و کارت بانکی احراز و از طریق شبکه بانکی از مردم پول دریافت می‌کند.
 

به گزارش وب‌سایت رسمی اتحادیه اروپا، نشست وین به درخواست کشورهای ایران، انگلیس، آلمان و فرانسه به‌منظور بحث درمورد نیاز به اجرای کامل و مؤثر توافق هسته‌ای در تمام جوانب برگزار شد. شرکت‌کننده‌ها بر تدوام تعهد خود به حفظ «برجام» تاکید و یادآوری کردند؛ تعهدات هسته‌ای و رفع تحریم‌ها دو بخش اساسی توافق هستند. شرکت‌کننده‌ها در این نشست، برحمایت قاطع و مسئولیت جمعی اعضا برای تداوم پروژه‌های هسته‌ای (به‌طورخاص پروژه اراک و فردو) که بخشی اصلی از برجام به منظور حصول اطمینان از ماهیت کاملاً صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران است، تاکید داشتند.
 

شبکه تلویزیونی «اسکای‌نیوز» عربی گزارش داد: انگلیس قصد دارد، نظامیان بیشتری راهی خلیج (فارس) کند. به گزارش این شبکه تلویزیونی اماراتی، این اقدام انگلیس برای حمایت از آنچه دریانوردی اعلام شده، انجام می‌شود. اسکای‌نیوز، به زمان و تعداد دقیق نیروهای اعزامی انگلیس به منطقه خلیج فارس اشاره‌ای نکرده است. این خبر پس از آن اعلام می‌شود که دومین ناو انگلیس برای همراهی کشتی‌هایی با پرچم این کشور روز یک‌شنبه با گذر از تنگه‌هرمز وارد آب‌های خلیج فارس شد. توقیف نفت‌کش متخلف انگلیس توسط ایران روابط ایران و انگلیس را با تنش روبه‌رو کرده است.
 

مدیر اطلاعات ملی آمریکا، به‌طوررسمی با ارسال نامه‌ای برای «دونالد ترامپ»، تصمیم خود را برای کناره‌گیری از این سمت اعلام کرد. ترامپ، با انتشار پیامی در توئیتر اعلام کرد؛ «دن‌کوتس»  قصد دارد پانزدهم آگوست از سمت ریاست اطلاعات ملی آمریکا کناره‌گیری کند. رئیس‌جمهور آمریکا همچنین «جان راتکلیف» نماینده ایالت تگزاس را به عنوان گزینه ریاست اطلاعات ملی آمریکا معرفی کرده است. راتکلیف، از طرفداران سرسخت ترامپ به شمار می‌رود و در نشست اخیر کنگره با حضور «رابرت مولر» بازپرس ویژه پرونده دخالت روسیه در انتخابات 2016 میلادی، به سختی مولر را به چالش کشیده است.

 قیچی به دست نگیرید
 نایب‌رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در واکنش به عدم دعوت علی‌لاریجانی به جلسات شورای وحدت گفت: گاهی نمایندگان منتقد دولت انتظار دارند رئیس مجلس نیز به دلیل آنکه در اردوگاه اصول‌گرایی تعریف می‌شود، از نظر تاکتیک مثل آن‌ها عمل کند؛ اما این عملی نیست. نباید سریع قیچی به دست گرفت.

خوب است اما کافی نیست
مدیرمسئول «کیهان» در سرمقاله خود نوشت: پیش‌قدم شدن انگلیس در رفع توقیف نفت‌کش ایران اگرچه به مطلوب نزدیک‌ است و از عقب‌نشینی روباه پیرحکایت‌دارد، اما باید با عذرخواهی انگلیس و تضمین کافی که دیگر دست به دزدی دریایی نخواهد زد، همراه باشد.
 

«بحث نحوه سؤال نمایندگان از وزرا» و پیشنهاد علی مطهری در این‌باره، به محل بحث میان نمایندگان تبدیل شد. مطهری گفت: «در زمان سؤال از وزیر همیشه این مشکل را داریم که بعد از گزارش کمیسیون، وزیر باید جواب بدهد و بعد سؤال‌کننده صحبت می‌کند. این رویه فعلی از حالت طبیعی خارج است. طبیعت سؤال و جواب این است که اول سؤال و بعد جواب مطرح شود؛ ولی الان برعکس است. رویه فعلی موجب شده که وقتی موضوع سؤال از وزیر در دستور کار مجلس است، با حالت گنگ و ابهامی مواجه شویم. در همین راستا پیشنهاد دادم؛ اول سؤال نماینده و بعد پاسخ وزیر مطرح شود که حقی از وزیر ضایع نشود.»
نماینده تهران با تاکید به این‌که ما نمایندگان نباید قانون را به نفع خودمان بنوسیم، گفت: نباید قانون را طوری بنویسیم که به نفع مجلس و نماینده شود. این موضوع چندسالی است که مطرح شده و گفته می‌شود این شکل فعلی درست نیست. پیشنهاد می‌کنم سؤال کننده اول حرف بزند؛ البته می‌توانند وقت خودشان را به دو بخش تقسیم کنند. محمدحسین فرهنگی، در مقام مخالفت با این پیشنهاد برآمد و گفت: «موضوعی که آقای مطهری مطرح کردند یعنی ما حق نماینده را بگیریم و به وزیر بدهیم؛ این معنای دیگری ندارد. این جلسه سؤال برای طرح سؤال نماینده است برای این است که نماینده بگوید چه اشکالی در چه بخشی از کشور وجود دارد؛ بعد بیاییم او را مسلوب‌الاختیار کنیم؟ این‌جا در خود مجلس و با رأی و اراده خودمان تصمیم بگیریم که حق نماینده را ضایع کنیم و آخرین فردی که صحبت می‌کند، نماینده‌ای نباشد که سؤال را مطرح کرده است. این پیشنهاد یعنی اختیار را به وزیر بدهیم که هرچه خواسته بگوید و فضا را برای رأی نیاوردن سؤال آماده کند.» جهانبخش محبی‌نیا، نماینده میاندوآب اما از موافقان پیشنهاد علی مطهری بود و گفت: روش فعلی دور تسلسل است. این انتقادها را بینی‌وبین‌اله، برای ادای دین می‌گویم؛ نه نمایش دادن. سؤالات مطرح شود و وزیر جوابش را بدهد، قانون‌گذار هم با حکمت برخورد کند و درنهایت، نتیجه به نمایندگان واگذار شده و تصمیم نمایندگان ملاک و اعتبار یک اقدام می‌شود. روش فعلی موجب سیاسی‌کاری‌هایی می‌شود که در شأن نظام جمهوری اسلامی نیست. درنهایت، پیشنهاد مطهری به رأی گذاشته شد ولی نتوانست دو سوم آرای نمایندگان را کسب کند.