به انگیزه تولید و پخش مستند «قاتلان مدفون» از شبکه پرستیوی
تعداد بازدید : 0
انفجارمین و مهمات زیر پای حقوق بشر
نویسنده : محمدپارسا نجفی
اعلام پایان هر جنگی، ظاهراً نویدبخش آن است که دیگر کسی در میدان جنگ کشته نخواهد شد، اما از جنگ جهانی اول به بعد، سلاحی آرام و مخفی همیشه در کمین انسانها نشسته تا هر کس که به شهرها و روستاهای جنگزده سری بزند به گزند این سلاح ممنوعه جان ببازد یا برای همیشه معلول شود. گویا برای مناطقی که روزی میدان نبرد بودهاند هرگز تلفات جنگی را پایانی نیست.
مینهای کاشته شده در زمین که برای انفجار فقط منتظر یک لمس هستند، بمبهای خوشهای و گلولههای عمل نکرده که هر لحظه امکان انفجارشان هست و به مانند تیراندازی در کمین جان مردمی نشستهاند که مجبورند در زمینهای آبا و اجدادی خود این قاتلان را تحمل کنند.
برای آنکه چشمان مردم جهان به این جنایت مستمر و ادامهدار باز شود شبکه پرستیوی، مستندی با عنوان «قاتلان مدفون» را تولید کرد و 20 میلیون مین و مهمات عمل نکردهای را مورد توجه قرار داد که رژیم جنایتکار صدام در ایران و مناطق مرزی دو کشور به جاگذاشته است.
صدام در زمان جنگ برای جلوگیری از تحرک نیروهای مدافع ایرانی، میادین مین و موانع متعدد در خاک ایران ایجاد کرده بود. نکته متمایز این مستند، بررسی پیامدهای این مینها و گلولههای عمل نکرده باقی مانده از جنگافروزی بعثیهای عراق ضد کشورمان است. علاوه بر آنکه اصولاً بمبهای خوشهای که صدام به وفور در نواحی مرزی فرو ریخت زمانی عمل میکنند که به موجودی زنده برخورد کنند. سی سال از پایان جنگ عراق علیه ایران گذشته است، اما این سلاحهای مرگبار همچنان تلفات میگیرد.
چرا مین زدایی نمیشود
نخستین سوالی که به فکر متبادر میشود این است که چرا مناطق آلوده به مین کاملاً پاکسازی نمیشود؟ حال آنکه سالهاست نهادهای نظامی در حال انجام این فعالیت سخت و طاقت فرسا هستند.
چالش بزرگ در مسیر مینزدایی از مناطق جنگی این است که مینها و مهمات عمل نکرده به مرور زمان و بر اثر توفان و باران به عمق خاک فرو میروند ولی دوباره بر اثر تغییرات اقلیمی مانند رانش زمین، سیل و ... جابهجا شده و گاه به روی زمین باز میگردند، از این رو مناطق پاکسازی شده دوباره آلوده میشود. در نتیجه قربانیان مین اکثراً در مناطقی آسیب میبینند که انتظارش نمیرود. به همین خاطر این سلاح همیشه در حال تلفات گرفتن است. گویی هرگز از کار نمیافتد.
اینجاست که پرستیوی شرایط دردناک قربانیان برخورد با مین و بمبهای خوشهای را به تصویر میکشد و نشان میدهد که چگونه انسانهای غیرنظامی حتی کودکان در حال بازی بخشهای زیادی از بدنشان را از دست میدهند. این بخشی از جنگ است که اغلب مردم و رسانهها آن را فراموش میکنند انگار که آن آدمها بخشی از تلفات جنگ نیستند.
تا اینجا به ابعاد انسانی و عاطفی این مشکل اشاره شد، اما نکته مهم ابعاد حقوقی و تاریخی است که نه تنها برای مردم ایران بلکه برای همه انسانها حتی مردم کشورهایی که جنگ را تجربه نکردهاند نیز میتواند مهم باشد.
مینهای ضد نفر، بمبهای خوشهای و فسفری مانند بمبهای شیمیایی که به دستور صدام علیه مردم ایران و سپس بخشهایی از خاک عراق مانند کردستان به کار گرفته شد، طبق کنوانسیونهای بینالمللی ممنوع شده و حتی ساخت و نگهداری آنها نیز به عنوان جنایت طبقهبندی میشود چه رسد به استفاده مکرر و گسترده از آنها.
اما سوالی که با تماشای چنین مستندهای ارزشمندی بر افکار عمومی متبادر میشود این است که صدام چگونه به این تسلیحات دست یافته و چنین سلاحهایی که حتی تولیدشان ممنوع است از کجا در این مقیاس وسیع و کثرت تعداد در اختیار ارتش عراق قرار گرفته است. پاسخ را میتوان در همان کشورهایی جستوجو کرد که موشکهای دوربرد کوندور (اسکاد سی) و جنگندههای پیشرفته روز را در اختیار این جانی قرار داده بودند، اما بعد از دو دهه معترض شدند و به بهانه همین سلاحها در سال 2003 به عراق لشکرکشی کردند و جنگهای جدیدی را به راه انداختند و تلفات مجددی بر مردم کشورهای غرب آسیا تحمیل کردند.
کارخانههای آلمانی، فناوری آمریکایی، بازرگانان هلندی، سرمایههای عربستانی و اماراتی و... مسیرهایی بودند که برای تجهیز صدام به انواع سلاحهای ممنوعه مانند تسلیحات کشتار جمعی در عرصه بینالمللی فعالیت میکرد.
ابعاد تلخ و تکرارپذیر بخش دردناکتر که البته در این مستند بررسی نمیشود این است که در سایر جنگها نیز ردپای شرکتهای اسلحهسازی غربی در تولید و فروش این سلاحهای ممنوعه دیده میشود. در جنگ بوسنی و هرزگوین در دهه 1990 میلادی صربها برای نسلکشی مستمر مسلمانان و کرواتها از مین و بمبهای خوشهای مکرر استفاده کردند. بعد از جنگ مشخص شد این تسلیحات محصول کارخانههای غربی به ویژه فرانسوی و آمریکایی بوده است و این درحالیست که صربها از دوران جنگ سرد بخشی از اردوگاه شرق محسوب میشدند و انبار اسلحه آنها باید سلاح روسی ذخیره میکرد نه تسلیحات کلاس ناتو، اما برای کشتار بیشتر این سلاحها در اختیار جنایتکاران صرب به رهبری رادوان کارادزیچ قرار گرفته بود. ماجرا وقتی افشا شد که کرواسی به عضویت اتحادیه اروپا درآمد و سازمانهای مردم نهاد مسئله را پیگیری کردند و مشخص شد صربها علاوه بر مناطق مسلماننشین در مناطق مسکونی کرواتنشین بوسنی و کرواسی هم از مینهای ضد نفر به وفور استفاده کرده بودند. مینها و تلههای انفجاری بررسی و اثبات شد که محصول کدام کشورها بودند.
نمونه دیگر آن را میتوان در بمباران روزانه مردم یمن توسط ارتش سعودی دید. سلاحهایی مانند بمبهای خوشهای و گلولههای توپ با ماسوره تاخیری چهار سال است که بر سر مردم مظلوم یمن میبارد. قطعاً آل سعود توانایی ساخت این سلاحهای ممنوعه که بر سر مردم یمن میریزند را ندارد، اما همین دولت عربستان از مشتریان ثابت شرکتهای اسلحهسازی آمریکا و اروپاست. نکتهای که ترامپ بارها به آن اشاره کرده است.
اگر غرب به راستی در پی مجازات صدام به دلیل استفاده از سلاحهای کشتار جمعی بود دستکم باید مانع تولید و فروش این سلاحها به دیگر کشورها میشد و در نتیجه تجربههای دردناک بوسنی را شاهد نبودیم که چند دهه بعد همان جنایتها توسط دولت سعودی در یمن تکرار شود.
البته روسها هم کارنامه خوبی ندارند و دولت شوروی سابق تا جایی که میتوانست از مینهای ضد نفر به ویژه از نوع پروانهای و بمبهای خوشهای علیه مردم افغانستان در دهه 1980 میلادی استفاده کرد. تاکنون هیچ مرجع قضایی و جهانی روسیه را به جبران خسارتهای حملاتش به افغانستان مجبور نکرده و بدتر اینکه کشورهای ناتو به رهبری آمریکا به بهانه سرکوب طالبان همان جنایتها را در آن کشور تکرار کرده حال آنکه انتظار میرفت با آن همه ادعا برای آزادی مردم افغان اقدام به پاکسازی این کشور با توجه به فناوریهای پیشرفته خود بکنند که هیچ اقدامی نکردند.
جالب اینجاست که همین کشورهای اروپایی و آمریکا که ادعای دفاع از حقوق بشر را دارند، هیچ تلاشی برای جبران این جنایت ادامهدار یا کاهش آلام مردم ساکن در نواحی آلوده به مین و تله انفجاری نمیکنند. به بیان بهتر پرستیوی به نکتهای اشاره کرده که مردم جهان آن را سریع فراموش میکنند و رسانههای بزرگ هم به آن نپرداختهاند، اما در هر دهه، این قاتل مدفون بلای جان و سلامتی مردم غیر نظامی در کشوری میشود. این نقض حقوق بشر به حدی وسیع است که میطلبد پرستیوی فصلهای دیگری برای کشورهای قربانی دیگر را هم تولید کند و مهمتر اینکه بر تولیدکنندگان این سلاح ممنوع هم بیشتر تمرکز کند.