«مصطفی کیایی» نویسنده و کارگردان، برای مرحله تصویربرداری فیلم جدیدش با نام «مطرب» به استانبول رفته است. این فیلم‌نامه درباره یک خانواده ایرانی است که به نوعی وارد شهر استانبول ترکیه می‌شوند. فیلم‌نامه «مطرب» قبل از «چهارراه استانبول» نوشته شده و قرار بود اتفاقات آن در لندن اتفاق بیفتد، اما پس از تکمیل متن تصمیم گرفته شده داستان در کشوری که از لحاظ فرهنگی نزدیک به ایران است، ادامه داشته باشد.
به گفته کیایی، در کنار بازیگران ایرانی چون پرویز پرستویی، الناز شاکردوست، محسن کیایی و مهران‌احمدی بازیگرانی از ترکیه نیز در این اثر ایفای نقش می کنند.

«علی ضیا» مجری و تهیه کننده «فرمول یک»، ویژه برنامه نوروزی خود را از ۲۵ اسفندماه روی آنتن شبکه یک می برد. براساس برنامه‌ریزی اعلام شده برنامه «فرمول یک» به تهیه کنندگی و اجرای علی ضیا، تا هشتم اسفندماه روی آنتن خواهد بود و سپس در بازه‌ای دو هفته ای روی آنتن نخواهد بود.
همچنین ویژه‌ برنامه نوروزی «فرمول یک» از ۲۵ اسفندماه آغاز می‌شود که تا موقع تحویل سال ادامه خواهد داشت.  این ویژه‌برنامه ساعت ۲۳ از شبکه یک پخش می‌شود.

«رامتین لوافی» بعد از ساخت دو فیلم «آرام باش وتا هفت بشمار» و «برلین منفی7» فیلم سینمای «هت‌تریک» را بعد از پنج سال کارگردانی کرده است. هت‌تریک در سی و ششمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر، به نمایش درآمد و با استقبال همراه شد. این فیلم در چین و یونان نیز به نمایش درآمده است. در ادامه این مطلب بخشی از مصاحبه «لوافی» را به‌مناسبت اکران عمومی این فیلم آورده ایم.
بین فیلم «برلین منفی7» و «هت‌تریک» فاصله زمانی زیادی وجود دارد. دلیل این فاصله چیست؟ چه‌ چیزی اولویت اصلی شما در فیلم‌نامه است؟
 واقعیت این است که برای من فیلم‌نامه اولویت نخست است. اگر مسئله فقط فیلم ساختن و بودن در چرخه تولید بود، امکان فیلم ساختن وجود داشت؛ اما ترجیح می‌دادم صرفا به ساختن فیلم فکر نکنم. در زمان نوشتن فیلم‌نامه، شخصیت‌ها برای من مهم‌تر از موقعیت و پلات داستان هستند. این شخصیت‌ها هستند که موقعیت را پیش می‌برند و قصه برای من همیشه بعد از شخصیت‌ها قرار دارد. فیلم‌نامه هت‌تریک از یک تصویر در داخل تونل شروع شد. یک روز در یکی از سفرها دو دختر را دیدم که سر خود را از شیشه ماشین بیرون کرده بودند و در داخل تونل از همدیگر عکس می‌گرفتند. ابتدا فقط همین تصویر بود و کم‌کم شخصیت‌های آن شکل گرفتند و قصه قوام پیدا کرد. فیلم، قصه زندگی شخصیت‌هایی را مطرح می‌کند که به نوعی هر کدام، داستانی برای پنهان‌کردن دارند. اتفاقی که در زندگی واقعی نیز رخ می‌دهد و این پنهان‌کاری، گاه ما را به سمت دروغ‌گویی می‌برد. هرکدام از ما به صورت طبیعی بخش‌هایی از زندگی خود را جار نمی‌زنیم. همه ما چیزهایی در زندگی داریم که دیگران از آن خبر ندارند؛ هرچند شاید چیزهای بدی نباشند. زمانی که بخشی از اطلاعاتی که نخواستیم دیگران متوجه شوند، افشا می‌شود، ناگهان جایگاه ما در نزد افراد و جایگاه دیگران در نزد ما تغییر می‌کند.
 این شرایط مختص ایران است؟
 این مسئله در همه جوامع وجود دارد؛ اما در جامعه ما به دلایل مختصات فرهنگی و اجتماعی پدیده‌ پررنگ‌تری است. همه ما دوست داریم همان‌طور که‌ می‌خواهیم دیده شویم، نه آن‌گونه که هستیم و برای آنکه بهتر دیده شویم، دائم یک بخش‌هایی از زندگی خود را از دید افراد پنهان می‌کنیم و همیشه سعی داریم موفقیت‌های هرچند کوچک خود را بزرگ جلوه دهیم و حتی برای رسیدن به این موفقیت، از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کنیم. یکی از کلیشه‌ای‌ترین پیشوندهایی که در مورد شرایط چرک‌ و بد به‌کار برده می‌شود، این جمله «ما ایرانی‌ها...»ست؛ درحالی‌که انسان‌ها در همه جای دنیا به ذات، یک شکل هستند. تقریباً تمام رفتارهای بد و خوب در همه جای دنیا شبیه هم هستند. غیبت کردن، فضولی کردن، سرک کشیدن در زندگی دیگران و رفتارهایی از این دست در همه ملت‌ها و جوامع وجود دارد؛ اما گاهی این مسئله در فرهنگ‌های مختلف غلظت‌ بیشتری پیدا می‌کند و گاهی در برخی کشورهای دیگر مدیریت به شکلی است که اجازه نمی‌دهد جامعه آن‌ها با این اخلاقیات زشت شناخته شود. اما قطعاً چنین رفتارهایی در همه جوامع وجود دارد.
در «هت‌تریک» بین مردان و زنان که در یک موقعیت قرار می‌گیرند، تفاوت رفتاری وجود دارد؟
 در جهان ذهنی من به‌واسطه تجربه شخصی و زن‌هایی که‌ می‌شناختم، زنان ضریب اخلاق‌گرایی و تمایل‌شان به رفتار اخلاقی، بیشتر از مردان است و تلاش کرده‌اند در عین کنش‌گر بودن، چارچوب‌های اخلاقی را نیز رعایت کنند و زنان جهان ذهنی من در قبال اتفاقات، محافظه‌کار نیستند؛ بلکه تلاش دارند در چهارچوب‌های که باور دارند، رفتار
 کنند.
یکی از شخصیت‌های فیلم وقتی به صورت منطقی بررسی می‌شود، یک بازنده تمام عیار است؛ حداقل با عادت‌های کلیشه‌ای ما این تصور شکل می‌گیرد؛ اما زمانی که فیلم جلوتر می‌رود متوجه می‌شویم زندگی لزوماً آن چیزی نیست که ما همیشه پیش‌بینی کرده‌ایم و طبیعت و جهان هستی، شوخی‌های بسیاری دارد و شوخ‌طبع‌تر از آن است که بخواهد همه چیز را براساس منطق عقلانیت و آنچه یاد گرفته‌ایم، پیش ببرد.جهان به ما می‌گوید که زیاد همه چیز را جدی نگیریم مخصوصا منطق و عقلانیت خودت را.
 اگر این حرف درست باشد پس چرا ما به وضعیت امروز خود راضی نیستیم؟
 در جامعه امروز ایران، میل به پیمودن مسیرهای میان‌بر بسیار دیده می‌شود. استفاده‌ از مسیرهای میان‌بر همیشه در جوامعی رخ می‌دهد که شایسته‌سالاری به معنای واقعی و درست آن وجود ندارد و آدم‌ها در سطوح مختلف جامعه به این نتیجه می‌رسند که هرگز نمی‌توانند با تلاش و صبر و بهتر بودن رشد کنند و احساس می‌کنند که افراد خوش‌شانس و زرنگ، بیشتر موفق می‌شوند.
وقتی مردم یک جامعه اعتماد خود را به «شایسته‌سالاری» از دست بدهند، از هر مسیری برای رسیدن به موفقیت استفاده می‌کنند. در جامعه‌ای که شایسته‌سالاری وجود ندارد، پدیده‌ای خطرناک‌تر از سرخورگی افراد شایسته ظهور می‌کند و آن توهم شایسته بودن است.
بسیاری از افراد تصور می‌کنند جایگاهی که دارند در شان‌شان نیست و شایسته جایگاه‌های بالاتری هستند؛ به همین دلیل برای رسیدن به آن جایگاه هر کاری می‌کنند به طور مثال امروز ما در ادارات مختلف می‌بینیم که معاون یک اداره حق خودش می‌داند که جای رئیس بنشیند. رئیس می‌خواهد جای وزیر بنشیند و وزیر نیز ....
مخاطبانی که «هت‌تریک» را دیده‌اند براساس آمارهایی که در سایت‌ها منتشر شده و جامعه آماری، از آن راضی هستند اما به نظر می‌رسد که فیلم در زمان مناسب خودش اکران نشد
این اتفاقی‌ است که من‌ به عنوان آخرین نفر باید جواب بدهم؛ چون بیش از هر کسی توقع داشتم فیلم در زمان خوب یا حداقل زمان نه چندان بد  اکران شود. تقریباً در سینمای ایران شانس فیلم‌هایی که از کمدی‌های مرسوم تبعیت نمی‌کنند، کم است؛ زیرا امروز در سینمای ایران گروهی هستند که برای مخاطب تصمیم می‌گیرند و اجازه نمی‌دهند که مخاطب خودش فیلمش را انتخاب کند. به همین دلیل فیلم‌ها از فرصت‌های برابر در اکران و نمایش برخوردار نیستند.
متاسفانه فیلم ما در شرایطی اکران شد که جشنواره فیلم فجر تمام شده و به نوعی مخاطبان از دیدن فیلم‌های سینمایی ایران اشباع شده‌اند؛ به همین دلیل آوردن مخاطب در این مقطع زمانی به سینما بسیار سخت است؛ هرچند بعد از تماشای فیلم از سالن راضی خارج می‌شوند. مسئله دیگر اینکه تبلیغات درباره یک فیلم بسیار اهمیت دارد و ما به جز چند تبلیغ محدود در فضای مجازی هیچ‌گونه تبلیغ دیگری تا امروز نداشته‌ایم. به همین دلیل بسیاری از تماشاگران مخاطبان جدی سینما حتی اطلاع ندارند که هت‌تریک اکران شده است. تبلیغات باید به گونه‌ای باشد که مخاطبان معمولی در جریان نمایش یک فیلم قرار بگیرند.‌ وظیفه کارگردان راضی کردن بیننده‌ای‌ است که به سالن سینما آمده است. کشیدن تماشاچی به سالن، وظیفه‌ مجموعه‌ دیگری  است.

فروش نزدیک به دوازده میلیارد تومانی سومین حراج باران بیش از هر چیزی، نشانه‌ای مثبت از بازار هنرهای اصیل ایرانی اسلامی است.‎ اتفاق ویژه حراج سوم اسفند باران، ثبت رکورد گران‌‌ترین اثر به فروش رسیده در یک حراجی هنری در ایران است؛ وقتی اثر هنری حکاکی شده ‏مصحف شریف قرآن کریم هفت میلیارد و هفتصد میلیون تومان چکش خورد. فروش سیزده ‏اثر بالای یکصد میلیون تومان و ارتقای رکورد «میرعماد الحسنی» و دیگر بزرگان خوشنویسی، ‏از دیگر دستاوردهای این دوره بود؛ اما به حتم نکته مهم، توجه بازار به خط و خوشنویسی ا‏ست که نه فقط بازیابی هویت و اصالت این مرز و بوم است بلکه نوید رونق اقتصادی این ‏هنر آبا و اجدادی و امید به بهبود فرصت شغلی برای بزرگ‌ترین خانواده هنر ایران را می‌دهد.‌‎ ‎
حراج باران که توسط «محبوبه‌کاظمی‌دولابی» بنیان‌گذاری و مدیریت می شود، با محوریت خط ‏و خوشنویسی و هنرهای ایرانی اسلامی، شامگاه جمعه سوم اسفند سومین دوره خود را در ‏سالن همایش‌های بین‌المللی رایزن برپا کرد و با فروش ۴۶ اثر هنری در مجموع به قیمت فروش یازده میلیارد و ۷۶۹ میلیون تومان به پایان رسید.‌‎ ‎
در این حراج دو اثر از« محمدحسین‌عمادالکتاب» ارائه شد. خوشنویس دوره قاجار که به خاطر ‏حضور در کمیته مجازات به پنج سال ‏حبس محکوم شد و برخی از آثارش را در دوره حبس ‏خلق کرد. اثر اول وی به قیمت ۲۴ میلیون تومان و اثر دوم این خوشنویس ‏که در ماه هجدهم ‏حبس‌اش خلق شده بود، به قیمت ۳۰ میلیون تومان چکش خورد.‏ اما «صحیفه‌سجادیه» اثری کم‌نظیر و نایاب از سال ۱۰۷۱ هجری قمری که ۱۴۰ تا ۱۵۰ ‏میلیون تومان قیمت‌گذاری شده بود ‏به قیمت ۱۹۰ میلیون تومان فروش رفت.‏ خط کوفی سده پنجم هجری قمری نیز به قیمت ۳۸ میلیون تومان، اثر طلانویسی دوره قاجار ‏به قیمت ۲۰ میلیون تومان، خط نسخ به ‏قلم «میرزاعباس‌آقا» از دوره قاجار به قیمت ۲۵ ‏میلیون تومان و اثری از «ابوالحسن‌خان» که تمثالی از حضرت علی (ع) را نیز نقش ‏کرده بود ‏به قیمت ۱۱۰ میلیون تومان فروش رفت.‏ در این حراج فرمان قاجاری (متن فرمان حقوق و مستمری میرزا سیدکاظم خوشنویس دربار ‏ناصرالدین شاه) به قیمت ۱۳ میلیون ‏تومان، عقدنامه قاجاری که ترکیبی از خطوط نستعلیق، ‏نسخ و شکسته نستعلیق بود، به قیمت ۴۶ میلیون تومان، فرمان قاجاری ‏دیگری به قیمت ۶۱ ‏میلیون تومان، وقف نامه قاجری( موضوع وقف در آمد حاصل از قنات وقف تهیه روغن ‏چراغ های حرم ‏امام هشتم(ع) شود) به قیمت ۲۰۰ میلیون تومان و همچنین قطعه‌ای از پرده ‏خانه خدا به قیمت ۱۵۰ میلیون تومان فروش رفت.‏ در ادامه اثری از «میرزاغلامرضااصفهانی» که حراج سوم باران به او تقدیم شده است، به ‏قیمت ۴۸ میلیون تومان چکش خورد. همچنین از «حسن ‌زرین‌قلم» اثری درخشان و ۱۰۸ ساله ‏روی میز حراج رفت و ۲۵۰ میلیون تومان فروش رفت.

یازده نفر به‌عنوان چهره‌های برگزیده به مرحله نهایی انتخاب چهره سال برنامه تلویزیونی «فرمول یک» راه پیدا کردند. این یازده نفر از بین ۴۰ گزینه مرحله نیمه‌نهایی این برنامه و با رای هیئت انتخاب و آرای مردمی توانستند بیشترین رای را کسب کنند و به مرحله پایانی برسند. بیش از ۳۰ نفر از چهره‌های شناخته شده حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی، هنری، سیاسی، علمی و دانشگاهی اعضای هیئت انتخاب چهره‌های برگزیده بودند که در روزهای گذشته با آرای خود گزینه‌های پیشنهادی‌شان به عنوان یازده چهره برگزیده را مشخص کرده‌اند. وظیفه انتخاب و اعلام نظر در مرحله نیمه‌نهایی انتخاب چهره برگزیده سال در حوزه اجتماعی را چهره‌هایی از جمله سورناستاری معاون علمی رئیس‌جمهور، نرگس‌آبیار و محمدحسین‌مهدویان کارگردانان سینما، علی‌مطهری، طیبه‌سیاووشی، بهروزنعمتی و الیاس‌حضرتی از نمایندگان مجلس، محمدحسین‌رنجبران رئیس کل روابط عمومی سازمان صدا و سیما، محمددرویش کارشناس محیط‌زیست، علیرضافغانی داور بین‌المللی فوتبال، آرش‌خوشخو روزنامه‌نگار، سعیداوحدی رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری، مرتضی‌برزگر نویسنده و... بر عهده داشته‌اند. علاوه بر رای هیئت انتخاب، بخش اصلی آرای تعیین کننده این مرحله، رای و نظر مستقیم مردمی بود که از طریق شبکه‌های اجتماعی مختلف جمع‌آوری و اعلام شد و در تعیین گزینه‌های برگزیده نقش اصلی را ایفا کرد. پس از شمارش مجموع آرای ثبت شده، یازده چهره برگزیده که بیشترین رای را به دست آوردند، به این شرح مشخص شد. ترتیب اعلام اسامی براساس حروف الفباست.
اسماعیل آذری ‌نژاد: روحانی قصه‌گو و فعال در حوزه کودکان مناطق محروم در کهگیلویه و بویراحمد، عصمت احمدیان: مادر شهید کارآفرین برای زنان اهوازی، یوسف‌اصلانی: فعال حوزه توان‌بخشی و کارآفرینی برای معلولان، طنازبحری: پزشکی که با مهاجرت معکوس از هلند به ایران برگشته است، نورالدین‌توسلی: چوپان اهل ایلام که حین مراقبت از گوسفندان اقدام به کاشت درخت می‌کند، زیباعزیزی: چهارمین زن موفق روستایی جهان در سال ۲۰۱۸ اهل قصرقند سیستان و بلوچستان، محمدرضاعموزاده‌: قاضی اهل گلستان که به جای صدور حکم زندان احکام فرهنگی صادر می‌کند، حاج‌کاظم‌کبیر‌صابر: چای فروش با انصاف تبریزی که حتی وزن پاکت کاغذ را از وزن چای کم می‌کند و می‌فروشد، نرگس‌کلباسی: زن جوانی که زندگی خود را وقف کمک به زلزله‌زدگان کرمانشاه کرده است، لعبت‌گرانپایه: معروف به «جراح نیازمندان» که ۵۴هزار ویزیت و ۱۵۰۰جراحی رایگان انجام داده است، مجتبی‌محمدی: سرباز خوزستانی که در حادثه تروریستی اهواز جان چند نفر را نجات داد.
«علی‌ضیا» مجری و تهیه‌کننده برنامه «فرمول‌یک» در این رابطه گفت: ایده و استراتژی اصلی ما برای پیگیری و ساخت برنامه‌ای با هدف انتخاب چهره برگزیده سال با رویکرد اجتماعی، تلاش برای دیدن افرادی در بطن جامعه است که با وجود کارهای بزرگ و مهم‌شان تاکنون به هر دلیلی آن‌طور که باید یا دیده نشده‌اند یا کمتر دیده شده‌اند. دوربین‌ها و رسانه‌ها معمولا چه در طول سال و چه در ایام خاص، به‌خصوص شب‌های عید تمرکزشان روی مسئولان یا چهره‌های شناخته شده حوزه‌های فرهنگی، ورزشی، سیاسی و ... است. ما می‌خواهیم سنت‌شکنی کنیم و این بار از بین مردم عادی و افرادی که به صورت خیرخواهانه و داوطلبانه گامی در راستای اعتلای فرهنگ جامعه برمی‌دارند، چهره سال را انتخاب کنیم. افراد منتخب نهایی از بین بیشتر از ۲۰۰۰ گزینه برگزیده شده‌اند که در مرحله نخست، تیم تحقیق و پژوهش برنامه «فرمول یک» آن‌ها را پایش و انتخاب کرد و در نهایت طی فرآیندهایی به ۵۰۰ نفر و در ادامه ۴۰ نفر و حالا به  یازده نفر رسیده‌اند. خوشحالیم که گزینه‌های مرحله نهایی هم به لحاظ جنسیتی تقریبا هم اندازه هستند و رقابت این مرحله بین شش آقا و پنج خانم خواهد بود و هم افراد برگزیده از مناطق و استان‌های مختلف در چهارگوشه کشور هستند. به نظر من همین مسئله نشانه‌ای از انتخاب درست و عادلانه آرای مردمی برای انتخاب چهره‌های برگزیده است.
براساس برنامه‌ریزی اعلام شده، «فرمول یک» تا هشتم اسفندماه روی آنتن خواهد بود. ویژه‌برنامه نوروزی نیز از ۲۵ اسفندماه آغاز می‌شود که تا زمان سال تحویل ادامه خواهد داشت. این ویژه‌برنامه ساعت ۲۳ از شبکه یک پخش می‌شود. از امروز و با اعلام ۱۱ گزینه نهایی منتخب، تا روز ۲۵ اسفندماه رأی‌گیری از طریق پیامک رایگان، اپلیکیشن و همچنین حضوری با مراجعه به فرهنگسراهایی چون رسانه، اشراق،‌ ارسباران و... مردم می‌توانند به این افراد رای بدهند تا در نهایت کسی که بیشترین آرای مردمی را کسب کرد به عنوان چهره برتر سال معرفی شود.
 

فیلم‌برداری پروژه سینمایی «آینده» به نویسندگی و کارگردانی «امیرپورکیان» پس از ۶۰ جلسه فیلم‌برداری در بام سعادت‌آباد تهران به پایان رسید. مضمون این اثر مانند آثار قبلی کارگردان، اجتماعی بوده و در خلاصه داستان  آمده است: «آینده جنین مادری است به نام امروز...» پانته‌آبهرام، امیرجعفری، کامبیزدیرباز، نیماشعبان‌نژاد، شهرام‌قائدی و... از بازیگران این اثر هستند.

آیین اختتامیه هشتمین دوره برگزاری جایزه سینمایی «ققنوس» در مجموعه شهدای سرچشمه برگزار و طی این آیین، فیلم‌ها و فیلم‌سازان برگزیده این جایزه معرفی و تجلیل شدند. در این دوره از جایزه «ققنوس» دو فیلم سینمایی «۲۳ نفر» به کارگردانی مهدی‌جعفری و «ماجرای نیمروز؛ رد خون» به کارگردانی محمدحسین مهدویان به‌عنوان فیلم اول و دوم تجلیل شدند و نشان ققنوس دریافت کردند و محمدحسین مهدویان نیز به‌عنوان چهره سال سینمای انقلاب معرفی شد.
 

«مهرداد فرید» تهیه‌کننده فیلم‌سینمایی «جن زیبا» با انتقاد از سانسور تیزرهای تلویزیونی این فیلم بیان کرد: آنچه دردآور است، این است که به دلیل عدم‌شناخت، ممیزهای صدا و سیما در دستورات خود از «نورگل‌یشیلچای» به عنوان بازیگر شبکه‌های «جم» یاد می‌کردند. درباره تبلیغات تلویزیونی این فیلم سینمایی، متاسفانه به‌رغم برنامه‌ریزی‌های بلندمدت، به دلیل مشکلاتی که از قدرت و حوزه تصمیم‌گیری ما خارج بود، مجبور شدیم فیلم را بعد از جشنواره فیلم فجر و بدون هیچ تبلیغات محیطی آغاز کنیم و در ابتدای اکران، فقط چند تیزر تبلیغاتی از صدا و سیما پخش شد که همگی تیزرهای سانسور شده بودند که به تبلیغات فیلم هم چندان کمکی نمی‌کرد. با این حال تلویزیون با افزایش تعداد تیزرها موافقت نکرد و به همین میزان اندک با تیزرهای بیحال و کم‌اثر، قناعت کردند تا بعد مدعی باشند که ما از این فیلم حمایت کرده‌ایم. درحالی‌که این نوع حمایت کمک چندانی به فیلم‌های سینمای ایران نمی‌کند. چیزی که دردآور است، اظهارات ممیزان صدا و سیماست که در دستورات‌شان به ما از «نورگل‌یشیلچای» به عنوان بازیگر شبکه‌های جم یاد می‌کردند که این ناشی از عدم شناخت آن‌هاست. شاید هم درصدد تحقیر این بازیگر و فیلم‌ساز بوده‌اند. به نظرم این نوع گفتمان میان مسئولان میانی صداوسیما و فیلم‌سازان، شکل و شمایل حمایت از فرهنگ و هنر را ندارد و بیشتر شانه خالی کردن از ادای تکلیف را القا می‌کند. در صورتی که اطمینان دارم مدیران ارشد آن سازمان چنین قصد و نیتی ندارند.
«نورگل‌یشلیچای» بازیگر باسابقه و شناخته شده‌ای در دنیاست که در حدود هشتاد کشور جهان طرفدارانی دارد و اکنون سریال‌ها و فیلم‌های وی از بسیاری از شبکه‌های مختلف در دنیا از چین تا برزیل پخش می‌شود و شبکه تلویزیونی «جم»، تنها یکی از صدها شبکه‌ای است که در این کشورها مشغول فعالیت‌اند. حضور این بازیگر در فیلم «جن زیبا» برای سرمایه‌گذاران ترکیه‌ای فیلم به اندازه‌ای مهم بوده است که طی روزهای آینده اکران گسترده این فیلم در ترکیه آغاز می‌شود.

فیلم سینمایی «قرارمون پارک شهر» به نویسندگی و کارگردانی «فلورا سام» امروز  ۵ اسفندماه ۱۳۹۷ ساعت ۱۸ در فرهنگسرای ارسباران نمایش داده و پس از آن با حضور عوامل نقد و بررسی می‌شود.
«قرارمون پارک شهر» با نام پیشین «نیمکت» مضمونی اجتماعی دارد و داستان زندگی نویسنده‌ای را روایت می‌کند که در حین نوشتن آخرین رمان‌اش، پرده از حقایق زندگی‌ او برداشته می‌شود. «فلوراسام» نویسنده و کارگردان، مجیداوجی تهیه‌کننده، ابراهیم‌اصغری تهیه کننده، کورش‌جاهد کارشناس سینما و جمعی دیگر از عوامل و بازیگران فیلم، میهمانان چهارصد و نود و نهمین نشست باشگاه فیلم تهران هستند.

پروژه «باند ۲۵» که ممکن است پس از آنکه گفته شد تاریخ اکرانش به تعویق افتاده است، بار دیگر نیز تاریخ اکرانش به تعویق بیفتد.  خبر دیگر اینکه سرانجام یک نام رسمی برای این پروژه پیدا شده و «شاترهَند»  عنوان انتخابی فیلم در زمان فیلم‌برداری اعلام شده است.
بنا به شنیده‌ها، فیلم‌برداری فیلم قرار است ششم آوریل در استودیوهای پاینوود لندن آغاز شود و پس از آن، گروه به شهر «ماترا» ایتالیا عظیمت خواهد کرد. این قسمت فرنچایز «جیمز باند» آخرین حضور دنیل کریگ در نقش مامور ۰۰۷ نیز خواهد بود.
عنوان «شاترهند» از نام مستعاری گرفته شده است که پیش از این توسط شخصیت بلوفِلد (کاراکتری که توسط کریستوف والتز در آخرین قسمت باند بازی شد) در رمان «تو فقط دوبار زندگی می کنی» استفاده شد.