ایسنا: فاز دو و سه مطالعات بالینی واکسن کوو ایران برکت و پس از تایید نتایج فاز اول کارآزمایی بالینی و صدور مجوز ، با تزریق بر روی داوطلبان آغاز شد. حامد حسینی، مدیر گروه مطالعات بالینی واکسن ایرانی کرونا و مسئول تیم نظارت بر آزمایشات انسانی واکسن کرونا ستاد اجرایی فرمان حضرت امام خمینی(ره) با بیان اینکه فاز یک با ۵۶ داوطلب انجام شد، گفت: خوشحالیم که فاز دو و سه کارآزمایی بالینی آغاز می‌شود. مدیر گروه مطالعات بالینی واکسن ایرانی کرونا افزود: در این مر حله جمعیت ۳۰۰ نفری تحت واکسیناسیون قرار می‌گیرند. چندین مطالعه را همزمان انجام می‌دهیم همچنین تنوع سنی و گروه‌های سنی متفاوت است. مهرناز رسولی‌نژاد استادتمام بیماری‌های عفونی دانشگاه علوم تهران و سینا مرادمند متخصص قلب و عروق و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران دو نفر نخستی بودند که در این مرحله واکسن بر روی آن‌ها تزریق شد.

مهر: مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی گفت: هیچ مشکلی در تأمین منابع نخواهیم داشت. مصطفی سالاری در بیست‌وششمین جلسه بررسی روند اجرای طرح نسخه الکترونیک که با حضور مدیران ستادی و مدیران درمان تأمین اجتماعی استان‌ها به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد، اظهار داشت: نسخه‌نویسی الکترونیک کار بسیار عظیمی است و با تلاش‌های تمامی همکاران در سراسر کشور به خوبی پیش رفته است. وی با بیان اینکه مدیران واحدهای اجرایی تأمین اجتماعی سراسر کشور نقش مهمی در پیشبرد این برنامه ملی دارند، گفت: این برنامه به عنوان اولویت اول سازمان باید مورد توجه تمامی همکاران باشد و پاسخگویی و اطلاع‌رسانی مناسب به جامعه باید مورد توجه قرار گیرد. سالاری گفت: در ایام تعطیلات نوروز، پاسخگویی در مراکز درمانی این سازمان تعطیل نیست و افرادی که ناگزیر هستند به مراکز درمانی مراجعه کنند، با آرامش خاطر و بدون نگرانی خدمات خود را دریافت کنند.

باز هم آخر سال شد و برگزاری یکی از آئین‌های سالانه ایرانیان به نام چهارشنبه‌سوری. ایرانیان آخرین سه‌شنبه سال خورشیدی را با بر افروختن آتش و پریدن از روی آن به استقبال نوروز می‌روند. ظاهراً مراسم چهارشنبه‌سوری برگرفته از آئین‌های کهن ایرانیان است که همچنان در میان آن‌ها و با اشکال دیگر در میان باقی بازماندگان اقوام آریائی رواج دارد. اما متاسفانه امروز بیشتر رسوم زیبای این شب به یاد ماندنی جای خود را به صداهای مهیب داده است. صدای ترقه و نارنجک‌های دست‌ساز که گاهی به قیمت جان سازنده آن تمام می‌شود کافی است فقط یک دما بیشتر از حد مجازش گرم‌تر شود ساختمانی را ویران می‌کند و جان‌هایی را بی‌جان! هر ساله علی‌رغم هشدارهای پلیس مبنی بر اجرای درست مراسم چهارشنبه‌سوری باز شاهد اتفاقات ناگواری در این حوزه بوده‌ایم. برخی از مردم احساس می‌کنند ممنوعیت پلیس در راستای ممنوعیت با فرهنگ است درصورتی که پلیس فقط با رفتارهای پرخطر مقابله می‌کند و مشکلی با مراسم و فرهنگ چهارشنبه‌سوری نداشته و ندارد.

• آتش‌سوزی و کرونا؛ دو تهدید جدی

تمام حرف و حدیث چهارشنبه‌سوری امسال به رفتارهای پرخطر آن تمام نمی‌شود، امسال ویروسی میهمان ناخوانده تمام دنیاست که پیر و جوان، پزشک و مسئول نمی‌شناسد؛ اگر به جان کسی بیفتد به راحتی رهایش نمی‌کند تا جایی که به تازگی پای پلیس را هم به میان کشیده است؛ امروز هشدارهای پی‌درپی از طرف پلیس می‌شنویم مبنی بر اینکه کشور در شرایط بحرانی است با رفتارهای پرخطر آن را بحرانی‌تر نکنید. انتشاردهندگان تجمعات و گردهمایی برای برگزاری این مراسم که در کانال‌ها و گروه‌های شبکه‌های اجتماعی فعال هستند باید به این موضوع توجه کنند که این امر با توجه به شرایط موجود فقط دردسرساز برای شهروندان و دست اندرکاران درمان است. تمام هشدارها تذکرات به اولتیماتوم پلیس ختم نشد تا جایی که جامعه پزشکی هم امروز تذکرات خود را آغاز کردند و از مردم درخواست کرده از حضور در تجمعات و انتشار بیماری خودداری کنند. در شرایط کنونی تمام مراکز درمانی ما درگیر مبارزه با ویروس کرونا هستند نباید مردم با رفتارهای پرخطر در چهارشنبه‌سوری شرایط کشور را بحرانی‌تر کنند. نباید در این شرایط حاد که عده‌ای ناخواسته با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند به خاطر رفتارهای پرخطر تعدادی افراد جانشان را از دست بدهند. تا به امروز تعداد کثیری از مردم نکات بهداشتی و ایمنی که از طرف مسئولان منتشر می‌شود را رعایت کرده‌اند اما هنوز هستند افرادی که علی‌رغم توصیه مسئولان و رسانه‌ها نکات ایمنی را رعایت نمی‌کنند و منجر به خطر انداختن جان خود و دیگران می‌شوند. این بیماری متاسفانه یک اپیدمی همه‌گیر است در شرایط کنونی فرصت انتقام‌گیری نیست، هر گونه گلایه و انتقاد و بی‌اعتمادی از عملکرد مسئولان داریم باید کنار بگذاریم کشور به لحاظ بهداشتی در شرایط مناسبی قرار ندارد.

• نگرانی کادر درمان

همه ساله در زمان برگزاری جشن چهارشنبه‌سوری در ایران عده زیادی از مردم به دلیل سوانح سوختگی ناشی از آتش‌بازی و انفجار ترقه راهی بیمارستان می‌شوند. اما امسال به دلیل شرایط ویژه و اشباع شدن مراکز درمانی از مبتلایان به کووید ۱۹، کارشناسان مسائل بهداشتی ایران توصیه کرده‌اند که مردم با صرف‌نظر از چهارشنبه‌سوری اجازه دهند تا امکانات بیمارستانی بیشتری در اختیار مبتلایان به این بیماری قرار گیرد. همچنین از مردم درخواست دارند از تجمعات و انتقال ویروس کرونا خودداری کنند و زحمات یکساله آن‌ها را بر باد ندهند. علاوه بر خطر انتقال ویروس کرونا در جریان شرکت در تجمع چهارشنبه‌سوری، خطر دیگری که جامعه را تهدید می‌کند سرایت کرونا از بیماران بستری در بیمارستان به سانحه‌دیدگان در جریان جشن چهارشنبه‌سوری است. افزایش حضور بیماران ناشی از حوادث چهارشنبه‌سوری در بیمارستان‌ها، هم بیماران و خانواده‌های آن‌ها را در خطر ابتلا به کرونا قرار می‌دهد و هم کادر درمان خسته را در معرض بار مضاعفی قرار می‌دهد که توان به دوش کشیدن آن را ندارند. مسئله دیگری که باید توجه داشت هزینه بالای درمان سوختگی است. این روزها با توجه به افزایش شدید قیمت‌ها و تأثیر تحریم‌ها بر تأمین اقلام مراقبتی بیماران دچار سوختگی، طبق گفته کادر درمان به طور متوسط برای هر یک درصد سوختگی حدوداً ۱۰ میلیون تومان برای درمان قابل قبول و مراحل حاد بیماری باید در بیمارستان‌های سوختگی هزینه شود که این هزینه به نوبه خود سرسام‌آور است.

• نظارت خانواده‌ها

 نظارت خانواده‌ها بر رفتار فرزندان موجب پیشگیری بسیاری از آسیب‌ها می‌شود که در موضوع چهارشنبه آخر سال باید به این عامل مهم توجه خاصی داشت چون پس از حادثه دیدن فرزندانمان افسوس خوردن دیگر فایده‌ای ندارد. در این میان خانواده‌ها باید اآگاه باشند، عده‌ای از افراد سودجو و فرصت‌طلب اقدام به توزیع مواد محترقه در بین جوانان و نوجوانان می‌کنند و متاسفانه فرزندان نیز از آثار مخرب و آسیب‌های ناشی از آن اطلاع کافی ندارند بنابراین در شب چهارشنبه‌سوری توصیه می‌شود والدین حتماً کنار فرزندان خود باشند و نگذارند آن‌ها وارد محیط‌های پرخطر شده یا از مواد محترقه پرخطر استفاده کنند. لازم است شهروندان در روزهای پایانی سال که منتهی به چهارشنبه‌سوری می‌شود، از قرار دادن اشیا و مواد قابل اشتعال به خصوص ظروف نفت و مایعات سریع‌الاشتعال درمحل روباز و غیرمسقف خودداری کنند چرا که پرتاب فشفشه و افتادن آن بر روی این مواد موجب بروز آتش‌سوزی‌های بزرگ خواهد شد و حتی‌الامکان پنجره‌های منازل نیز باید در این مواقع بسته باشند تا مانع ورود مواد و لوازم آتش‌بازی پرتاب شده به اطراف شود. از طرف دیگر در شرایط کرونایی، اکثر مردم در خانه، ماشین، کیفشان و... اسپری الکل برای ضدعفونی کردن دست‌ها و سطوح دارند؛ این مواد خطر آتش‌سوزی را افزایش می‌دهند زیرا مواد سریع‌الاشتعالی هستند که در تماس با هرگونه ترقه، فشفشه می‌توانند باعث آتش‌سوزی و انفجار شود.

• رسالت دولت و رسانه ملی

دولت باید به فکر باشد و روش‌هایی را به کار گیرد تا حوادث چهارشنبه‌سوری را کاهش دهد و از سوی دیگر با تجهیز بیمارستان‌ها و سازمان آتش‌نشانی و…کمک کند که اگر برای کسی حادثه‌ای رخ داد در کمترین زمان ممکن و با بهترین شرایط درمانش انجام شود. این رسانه ملی وظیفه سنگینی نسبت به سال‌های گذشته دارد؛ وظیفه شاد کردن مردم و زنده نگه داشتن فرهنگ ایرانی در سایه آموزش نکات بهداشتی و آگاه‌سازی و اطلاع‌رسانی پیام‌های مرتبط در قالب برنامه اطفای حریق، تخلیه اضطراری و پناه‌گیری و… تنها رسانه‌ای است که می‌تواند این‌گونه مراسم را در قالب فیلم و نمایش زنده نگه دارد؛ در این بین نوروز و چهارشنبه‌سوری فرصتی طلایی برای رسانه ملی محسوب می‌شود که در شرایط کنونی همراه مردم باشد و با توجه به شرایط بحرانی کشور با عملکرد بهینه خود بتواند اعتماد عمومی مردم را جذب کند.

 (...) حجت‌الاسلام جوانشیر با بیان این که موعودگرایی در مسیحیت نیز برگرفته ازمنجی‌گرایی دین یهود است، گفت: خاستگاه موعودگرایی در مسیحیت را باید از میان تعالیم دین یهود جست‌وجو کرد، ولی منجی باوری در ادبیات مسیحی، تفسیر جدیدی پیدا کرد که آن را از تفسیر یهودی آن جدا کرد. وی اضافه کرد: نجات در مسیحیت به دو گونه تصویر شده است؛ طبق گونه اول آن، عیسی را باید میانجی دانست، نه منجی و آن نجات از «گناه نخستین» است؛ در این نوع نجات، عیسی با فدا کردن خویش، مؤمنان به خود را از بار آن «گناه اصلی» می‌رهاند، در گونه دوم از نجات‌بخشی، مفهوم نجات، یک معنای آخرت شناسانه و موعودباوری دارد و در این نوع از نجات‌بخشی است که عیسی به معنای واقعی کلمه «منجی» است. استاد مرکز تخصصی مهدویت بیان داشت: مسیحیان، هر دو نوع نجات‌بخشی را از رسالت‌های عیسی مسیح می‌دانند که نوع اول نجات، هم اکنون با ایمان آوردن به او محقق می‌شود، اما رسالت منجی‌گرانه عیسی که کاری پیامبرانه و شاهانه را می‌طلبد، در آخرالزمان همراه با تشکیل حکومت و سلطنت الهی رخ می‌نماید که سبب نجات پیروان مسیح از بند ظلم وستم و بی‌عدالتی خواهد شد. وی با تأکید بر این که پیشینه موعود باوری در هر دو آیین اسلام (شیعه) و مسیحیت به تعالیم اولیه آن دو دین برمی‌گردد، خاطرنشان ساخت: موعودگرایی در این دو آیین، امری ساختگی و دروغین نیست، براین اساس، بین منجیان این دو دین، اشتراک فراوانی وجود دارد که زمینه مناسبی را برای مقایسه و بررسی وجوه اشتراک و افتراق بین آن‌ها فراهم کرده است.

ایران خانم همسایه ته کوچمون با اینکه هفتاد و پنج سالش بود.... البته به گفته خودش. همیشه بنده خدا از پا درد می‌نالید ولی خانم مهربون و خوش‌قلبی بود و به خاطر اینکه از تنهایی در بیاد هر غروب بچه‌های همسایه‌ها رو کنار خونش جمع می‌کرد و ما مشغول بازی می‌شدیم. یه چارپایه می‌آورد و روی اون می‌نشست و ماها رو تماشا می‌کرد.

اگر تابستون بود توی یک کلمن شربت آبلیمو و یخ می‌ریخت با چند تا لیوان میذاشت کنار خودش و مرتب بهمون شربت می‌داد و هر پنجشنبه‌ها هم خیرات برای شوهرش یه جعبه شیرینی با شربت آماده می‌کرد. ما هم که دیگه چی می‌خواستیم... زمستون هم که می‌شد یه فلاسک چای با بیسکویت البته نه هر شب فقط دوشنبه‌ها... خونه ایران خانم خیلی بزرگ و قدیمی بود. یه حوض و چهار تا باغچه کوچولو پر از اطلسی و لاله عباسی و شمعدونی بود توی یکی از باغچه‌ها یه درخت انار بود که وقتی گل می‌داد شب‌ها نور لامپ آفتابی تو حیاط که بهش می‌خورد انگار پر از چراغ شب قرمز می‌شد... گاهی ایران خانم شیلنگ آب رو می‌گرفت دستش و یه آواز قدیمی زیر لب میخوند و لنگان لنگان حیاط می‌شست و باغچه‌ها رو آب می‌داد. نزدیک عید که می‌شد هر از گاهی صدای یه مرد که بلند می‌گفت باغچه کَنه باغچه بیل می‌زنم، حوض می‌شورم، قالی می‌شورم یا لحاف‌دوز با کمون حلاجی داد می‌زد آهای پنبه زنم پنبه می‌زنم... اون موقع بود که ایران خانم برای خونه تکونی عید دست به کار می‌شد و باغچه‌ها رو می‌داد براش پر از بنفشه و شب بو می‌کاشتن و اون سرِ حیاط پنبه زن داشت تشک‌ها و بالشت‌ها رو از نو پنبه هاشونو می‌زد و نو نوار می‌کرد. آخه یه فرزند دختر داشت که به شهر دور شوهر کرده بود و برای تعطیلات عید تا سیزده بدر میومدن پیشش ..... آخرین سه‌شنبه سال بود سه روز مونده بود به عید من که اسمم ندا و خواهرم نسیم که فقط یکسال فاصله سنی داشتیم و همه فکر می‌کردن دو قلو هستیم، دو تا چادر نماز گل گلی که مامانم برامون دوخته بود به سر کردیم و یک کاسه و یک قاشق برداشتیم تا بریم قاشق‌زنی... تصمیم گرفتیم بریم زنگ خونه ایران خانم رو بزنیم. با چادر خوب صورتمونو پوشوندیم و رفتیم نزدیک خونه ایران خانم. در خونه باز بود من یک طرف در نشستم و نسیم یک طرف دیگه و قاشق به کاسه می‌زدیم. ایران خانم از ته حیاط صدا کرد کیه!!!!! من و نسیم یک صدا گفتیم اومدیم قاشق زنی. ایران خانم با صدای بلند گفت وایسین الان میام. وقتی اومد من و نسیم از زیر چادر کاسه‌ها رو جلوش گرفتیم و اون با شوخی گفت الهی خوشبخت بشین کاسه‌ها رو بیارین بالاتر نمیتونم دولا بشم. تا کاسه رو بردیم به سمت بالا اون یه مشت کشک و قارا و آجیل مشکل‌گشا ریخت تو کاسه‌هامون و گفت زود باشین بچه‌ها برین بقیه رو خبر کنین میخوام براتون آتیش چهارشنبه‌سوری روشن کنم. ما از خوشحالی سفت چادر رو چسبیده بودیم و تندی رفتیم کاسه‌ها رو تو خونه گذاشتیم و رفتیم بقیه بچه‌ها رو خبر کردیم. خونه ایران خانم ته بن‌بست کوچه بود از دور دیدیم کشون کشون داره یه عالمه شاخه خشک شده و تیر و تخته

روی زمین میکشونه و میاره تو کوچه. یکدستش به عصاش بود و با اون دست دیگه چوب‌ها رو میاورد. با کلی ذوق ما بچه‌ها رفتیم بهش کمک کردیم و کوپه کوپه چوب‌ها رو روی هم گذاشتیم. ایران خانم کمی نفت ریخت روی چوب‌ها و با کبریت آتیش رو روشن کرد و گفت یالا بچه‌ها از روی آتیش بپرید و بگید زردی من از تو سرخی تو از من. چه حالی داد چهارشنبه‌سوری صدای جیغ و داد ما تمام کوچه رو پر کرده بود کم‌کم آقا رضا همسایه بغلی با خانمش اومدن کمی بعد مهری خانم و پسر بزرگش و من هم رفتم زنگ خونه‌مونو زدم و به مامانم گفتم بیاین همه همسایه‌ها دور آتیش جمع شدن. بزرگ‌ترها با آجیل و شکلات دور آتیش جمع شدن و همه از روی آتیش می‌پریدن. انگار اونا هم یاد بچگی خودشون افتاده بودن با شوق فراوان از روی آتیش می‌پریدن و ایران خانم به قدری خوشحال بود از اینکه همه همسایه‌ها رو یکجا میبینه. منو صدا کرد و گفت بیا بریم از توی خونه میوه و شیرینی بیاریم. اون شب خیلی به همه خوش گذشت و تا دیر وقت همه همسایه‌ها و بچه‌ها دور ایران خانم جمع بودیم. امسال با بچه‌ها قرار گذاشتیم بیاد ایران خانم آتیش روشن کنیم و براش خیرات شکلات بدیم و جشن چهارشنبه‌سوری رو برای روشنی و شادی روح ایران خانم به کمک بزرگ‌ترها برپا کنیم یادت بخیر مهربان بانو ایران.....

ایسنا: معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان گفت: تعهدپذیری نسل جوان امروزی به علت کاهش جمعیت و افزایش تک فرزندی در خانواده‌ها کمرنگ شده است؛ به این معنا که خود را باور ندارند و تصور می‌کنند بدون حمایت‌های دولت  و خانواده نمی‌توانند وارد صنعت و اشتغال شوند. محمدمهدی تندگویان با تاکید بر اینکه مشکل جوان امروزی نداشتن مهارت است، اظهار کرد:  جوان اگر مهارت و خودباوری داشته باشد می‌تواند سایر مولفه‌های مورد نیاز زندگی را کسب کند. وی افزود: قبول دارم زیرساخت‌های اشتغال در دوران نسل‌ امروز سخت‌تر شده است اما اگر جوان مهارت و خودباوری داشته باشد و جسورانه و صبورانه پای کار بایستد می‌تواند به مدلی از تامین درآمد برسد. معاون ساماندهی امور جوانان تصریح کرد: حتی اگر زیرساخت‌های توسعه اشتغال فراهم شود ممکن است بسیاری از انتظاراتمان از جوانی که در اشتغال به دنبال کسب جایگاه، رسیدن سریع به امکاناتی که بسیاری از آن‌ها خیالی است و به نوعی به زندگی غیرمتعهدانه عادت کرده است، بر نیاید. وی معتقد است که مشکل اصلی جوانان امروزی نداشتن مهارت و تعهدپذیری است که یقینا آموزش و پرورش باید این خلأ را جبران کند و حداقل ۴۰ درصد زمان آموزشی صرف آموزش مهارت‌های اشتغالی و زندگی شود. تندگویان ادامه داد: نهادهای مختلف اعلام کرده‌اند که آمایش سرزمینی تحصیل به ویژه تحصیلات عالیه انجام داده‌اند در حالی که من تا به امروز این آمایش‌ها را ندیده‌ام. چنین آمایش‌هایی به ما کمک می‌کند تا دریابیم کشور به چه نوع مدارک علمی، چه تعداد و در چه مناطقی و با چه نوع کاربری نیازمند است. اینگونه با تهیه یک نقشه راه، جوان در هر جای کشور تحصیلات خود را با توجه به نیاز منطقه سکونت خود انجام می‌دهد. وی گفت: آمایش تحصیلی باید متصل به آمایش اشتغال باشد و با رویکرد جلوگیری از مهاجرت، نگرش به آینده، نیازهای کشور در صنعت و اقتصاد شکل گیرد.

امروز از همان خیابان همیشگی رد شدم. کارگری لقمه نان‌ها را می‌تپاند توی دهنش و با لهجه‌ای نامعلوم به همکارش دلداری می‌داد: «فوقش می‌میریم همین الان عشقه» همان جا بود که انگار تمام ذرات از تکاپو افتادند. محو شدند توی لحظه لذتی که او لقمه‌ها را توی گلویش می‌داد پایین. عین فیلم‌های جاری زندگی که آدم‌ها مدام در آن در تکاپو هستند. انگاری دنیا واقعی شد، به اندازه یک لحظه لبخندی که تنها مخاطبش یعنی آن کارگر از آن حظ می‌برد. حس چشم‌های امیدوارشان به آینده مرا مسخ کرد. حالا بعد از گذشت درست یک سال و اندی از سکوت نابهنگام و دائمی از اتفاقی که نامش شد کرونا؛ آدم‌ها تند تند مردند. جهان عزا گرفت. ما در حصر خانگی پشت قاب پنجره‌هایمان افسوس روزهای عادی زندگیمان را خوردیم. حالا بعد از بیشتر از 300 روز، دیدن کارگری که به همان لحظه امیدوار بود، مرا در چارچوب همان یک آن، ساکن کرد: مردمی که راه می‌رفتند، می‌خندیدند و آماده نو شدن بودند را بعد از چند ماه دوباره دیدم. برای اولین بار بعد از قتل عامی که تیک تیک کرونا برایمان به جا گذاشته بود، محو سر و کله زدن آدم‌ها با دنیای نویی شدم که به آن عادت کرده بودیم. دیگر نه ترسی بود و نه خستگی از آن زندگی روتین، نه معنای هرج و مرج و چند پارگی در عرصه‌های اجتماعی. انگار این بار به دور از همیشه، مردم پشت آن ماسک‌های شفاف لبخند می‌زدند. شاید همان موقع بود که آوایی، نه از جنس چهچهه قناری، سوت جیرجیرک یا ضرب آهنگ فوق موسیقایی، بلکه یک ملودی آرام و رام کننده، شنیدم. درست همان موقع شد که آغوش‌ام پرشد از خلسه‌ای از ثانیه‌ها، دقیقه‌ها و دلتنگی‌هایی که قرار است یک روز خاطره شود. حالا حتی اگر هم بخواهند و 365 عقربک، متحد هم بشوند تا از لحظه‌هایم جان بگیرند، نمی‌توانند. ما زنده‌ایم، چون بیداریم! ما زنده‌ایم، چون می‌خوابیم و رستگار و سعادتمندیم، زیرا هنوز بر ویرانه وجودمان، پانشینی برای گنجشک عشق باقی گذاشته‌ایم. بگذار از همین شروع کردن‌ها برایت بگویم. از تنظیم احوالاتم که به دنیای کوچک آن کارگر ساختمانی وصل شد و لحظه‌هایم را تغییر داد. درست آن لحظه در برهه‌ای از زمان بین بودن و نبودن. در زمانی کوتاه عواطفم به من تلنگر زدند که صحنه‌های واقعی را بازسازی کنم، بی هیچ دروغی بی هیچ مشقتی قدر فاصله‌ها را بدانم. کودک شوم در دنیای بازیگر ویروسی که می‌خواهد به بازیمان بگیرد و ادامه بدهم تمام روزهایی که برای من ساخته شده. می‌دانی رفتم میان دفتر و اوراقم. رفتم میان اعتبار خودساخته دفترچه خاطراتم و لمس آن تیله‌های رنگی سرد. می‌دانی نازنین! یادم آمد؛ پیش‌ترها بهار که می‌شد. توی قاب لحظه جا می‌گرفت. بوی نویی می‌داد. یک خلسه آنی می‌افتاد به جانت و تو را به هرجا که دلش می‌خواست می‌برد. انگاری حس ساکن شدن عکس‌های بهار جا می‌گرفت بین گذشته وآینده. می‌ماند برایت تا زمستانی دیگر. نگاهش که می‌کردی مشامت پر می‌شد از پیچ‌های امین‌الدوله و نرگسی‌های زرد خانه مادربزرگ. دلت عاشقانه‌های تازه می‌خواست. تصمیم گرفتم روح همان کارگر شندری‌پوش را جامه کنم و بی هوا گفتم: همین الان عشقه...

شهر خبر: سخنگوی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران از آماده‌باش ٣۵٠٠ آتش‌نشان و استقرار نیروها در ١٠٠٠ نقطه در شب چهارشنبه آخر سال خبرداد. سیدجلال ملکی، درباره تمهیدات ایمنی سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی شهرداری تهران در شب چهارشنبه‌سوری اظهار کرد: به روزهای پایانی سال و شب چهارشنبه‌سوری نزدیک شده‌ایم، البته حسنی که در سال‌های اخیر متاسفانه دستخوش تغییرات بسیاری شده است. وی ادامه داد: با ورود وسایل محترقه‌ای که جایگاهی در اصل این جشن ندارد، مراسم حال شادی خود را از دست داده است. به همین دلیل همه ساله در این شب شاهد مصدومیت و حتی تلفات جانی هستیم. ملکی اظهار کرد: از همه هموطنان تقاضا می‌کنیم که به دلیل بیماری کرونا که تمام دنیا را فرا گرفته مراعات کنند. اگر سال‌های گذشته نگران مصدومیت بر اثر حوادث بودیم امسال علاوه بر آن نگران تجمعات و بیماری نیز هستیم. وی افزود: از همه تقاضا می‌کنیم برای قطع زنجیره بیماری و کاهش شیوع آن شهروندان مراعات کنند و مثل سال گذشته که همکاری بسیار خوبی داشتند جشن به صورت محدود در کانون خانواده و با رعایت ایمنی برگزار شود. سخنگوی سازمان آتش‌نشانی تهران اظهار کرد: سازمان آتش‌نشانی تهران مثل سال‌های گذشته تمهیداتی را در نظر گرفته است، بر همین اساس در شب چهارشنبه آخر سال ٣۵٠٠ آتش‌نشان عملیاتی در حال خدمت‌رسانی به هموطنان خواهند بود که نیمی از این افراد شیفت همان روز خواهند بود و سایر افراد به خدمت فراخوانده می‌شوند. در واقع دو سوم از کل پرسنل عملیاتی در آماده‌باش خواهند بود.

وی ادامه داد: در ١٠٠٠ نقطه از شهر نیروها مستقر خواهند شد که این نقاط با احتساب ایستگاه‌های آتش‌نشانی است. سایر استقرارها در میادین، معابر شلوغ و پرتردد و بازار صورت خواهد گرفت.