«نسلفردا» ماجرای تخریب خانه زن بندرعباسی را پیگیری کرد
تعداد بازدید : 20
دست نوازش برسرمستضعفان یا «جنون خانه خراب کنی»
نویسنده : دریا وفایی
انگار مرض مسری حمله و آوارسازی سرپناه مستضعفان که به جان برخی از متصدیان دستگاهها از جمله شهرداریها افتاده، واقعاً علاجی ندارد. گویی عدهای از سرلجاجت دست به دست هم دادهاند تا مملکت و نظام را به بدترین وجه ممکن سرزبانها بیندازند و خوراک معاندان را فراهم کنند. یک روز قصه تلخ تخریب آلونک آن زن سالمند در کرمانشاه، روز دیگر آواره کردن 300 خانوار روستای حضرت ابوالفضل در اهواز و حالا باز هم تراژدی اسفبار تخریب یک کلبه محقر دیگر در بندرعباس.
به نظر میرسد حتی اگر دلیل این خانه خراب کنیها منطقی و کاملاً قانونی هم باشد، یک ایراد اساسی و واضح به این اقدامات به اصطلاح وظیفه شناسانه وارد است. اینکه چگونه است تخریب خانهای غیرقانونی ساخته شده در فلان روستای دورافتاده به سرعت نور و با قلدری هرچه تمامتر انجام میشود اما تصرف اراضی ملی و ساخت و سازهای لاکچری آقازادهها در لواسانات و شمیرانات و... تا سالهای سال از چشم و گوشها پنهان میماند و بعد هم با چند گوشه چشم، مراتب به بهترین شکل ممکن حل و فصل میشود.
جای شکرش باقی است که اخیراً به برکت شبکههای مجازی پس از بروز این نوع افتضاحات که به بهانه اعمال قانون صورت میگیرد دستگاه قضایی وارد میشود تا از عمیقتر شدن فاجعه جلوگیری شود. در پرونده بندرعباس هم ساعاتی پس از انتشار این خبر، دادستانی استان هرمزگان بدون واکنش ننشسته وپس از احضار شبانه شهردار مربوطه و واکنش شدید به این اقدام غیرانسانی، طی تشکیل پرونده قضایی سایر عوامل دخیل در ماجرا را احضار و تعیین تکلیف میکند.
بدون شک دور از انصاف است که این گونه موضعگیریهای به موقع دستگاه قضا در برابر نقض حقوق شهروندی نیز نادیده گرفته شود، اما بهتر آن است قاطعیت و نداشتن مماشات در تمامی موارد مواجه با تخلف و توسط همه افرادی که به نوعی در نهادهای مختلف مسئولیتی به عهده دارند رعایت شود.
در همین رابطه بد نیست اقدام شجاعانه شهردار اسبق شهر خارگ را در مقابله با بروز تخلف مرور کنیم. شعیب بحرینی از نیروهای بومی جزیره خارگ است که تا سال 1391 به مدت پنج سال و نیم در سمت شهردار مشغول خدمترسانی بود. وی پس از خبردار شدن از ساخت غیرمجاز بالکن در خانه بخشدار منطقه، صراحتاً دستور تخریب آن را داده و تا انجام آن، پای کار میایستد تا معنای واقعی برقراری عدالت اسلامی را به همگان تفهیم کند. هرچند پس از مدتی مجبور به استعفای اجباری میشود. تراژدی تلخ بندرعباس بهانهای بود تا پس از پیگیریهای متعدد گفتوگویی کوتاه با او داشته باشیم.
شهردار اسبق خارگ ضمن ابراز تأسف از آنچه برای این خانواده بندرعباسی رخ داده گفت: کاش قبل از اینکه دست به کار تخریب خانه میشدند لحظهای به فکر بازتابهای بعدی آن میافتادند. این دلجویی و سرپناه دادن پس از آواره کردن و بدتر از آن مخدوشسازی چهره کشور نزد افکار جهانی مانند آب برزمین ریخته است.
از وی درباره ماجرای استعفایش و علت دستور تخریب بالکن خانه بخشدار پرسیدیم، بحرینی که در میان همکارانش به مرد سکوت و عمل معروف است، در پاسخ به سوالمان به توضیحات کوتاهی اکتفا کرد.
او گفت: منزل بخشدار «دو بر» بود یعنی یک طرفش رو به خیابان بود و یک طرفش روبه کوچه. با توجه به عرض کوچه طبق ضوابط ساخت و ساز، امکان ساخت بالکن نبود. قبلش هم اطلاعرسانی شده بود منتهی طراحی بالکن را انجام داده بودند اتفاقاً طراح هم گفته بود نمیتوانید بالکن داشته باشید ولی خب گفته بودند شما طراحی کن و کاری نداشته باش. شخصاً هم چندین بار تذکر دادم ولی اعتنایی نشد، نهایتاً بالکن را ساختند. طبق مقررات به کمیسیون رفتیم و اقدامات لازم را انجام دادیم. البته پس از مدتی تاوان برقراری عدالت اسلامی را نیز دادم و مجبور به استعفای ناخواسته شدم.
***
... به راستی چقدر جای بحرینیها در سیستم مملکتداری ما خالی است.