برنامههای رمضانی سیما در چند گفت و گو بعد از پایان ماه مبارک
تعداد بازدید : 3
کرونا فرصتی برای تماشا و تفکر و تدبیر بود
تلویزیون و برنامههای مختلف صداوسیما پس ازشیوع کرونا به یکی ازمهمترین ابزارهای سرگرم ساختن مردم درایام قرنطینه تبدیل شدند؛ موضوعی که باعث شد نقدهایی جدیتر نسبت به این برنامهها شکل بگیرد. به رغم تمام محدودیتهایی که کرونا درماههای گذشته در تمام عرصههای زندگی اجتماعی و دردنیا ایجاد کرد گشایشها و فضاهایی را فراهم آورد که شاید هرگز به این شکل امکان وقوع نداشت. یکی ازاین موارد بحث توجه، دقت و فراهم شدن زمانی آزاد برای بازبینی و نگاهی موشکافانه به بسیاری از حوزهها بود؛ در غیاب اکرانهای سینمایی و اجبار به قرنطینه خانگی بسیاری ازافراد (از مردم عادی گرفته تا منتقدان) فرصت کردند تا نگاهی با تأمل و درنگ به تولیدات و برنامههای تلویزیونی داشته باشند.
نمایش فرهنگ و زبان اقوام؛ جذابیت بالقوه جعبه جادویی
یکی ازمواردی که درروزهای حکومت کرونا درقالب برنامههای تلویزیونی بسیار با اقبال مواجهه شد و به دل مردم نشست سریالهای «پایتخت ۶ » و «نون. خ ۲ » بود. مجموعههایی که کیلومترها دورتر از پایتخت و با فاصله از مجموعههای آپارتمانی ساخته شد و زبان، لباس، فرهنگ و ادبیات اقوام و تنوع فرهنگی آدمهای این سرزمین کهن را به تصویرکشید. پیشتر بابک بهداد مستندساز در گفت و گویی با ایرنا بیان کرده بود: فضاهای طنزوکمدی بسیاری داریم که اگر بهدرستی و با نگاه خلاقانه به ادبیات، اقوام و فرهنگ ایرانی توجه کنیم، میتوانیم آنها را به فضاهای بصری و فیلم بدل کرده و به مردم نمایش دهیم. نمیتوان گفت بودجه شبکه یک، پنجاه برابر شبکه مستند است؛ بالاخره بخشی از بودجه تلویزیون ملی است و این نبود توازن در تقسیم بودجه نشان میدهد مدیران به آن سبک از تولیدات تمایل دارند که دستمزدهای کلانی برای تولید بعضی مجموعهها به فیلمساز و بازیگرمیدهند.
استفاده بهینه از فرهنگ های حاشیه کشور و ایجاد همیت ملی
مهدی فرجی تهیهکننده «نون. خ» نیزدرمراسم گرامیداشت برای عوامل سریال«نون. خ» گفت: چیزی که علاوه بر فضای کمدی و نقشآفرینی هنرمندان باعث رضایت مردم سریال «نون. خ» شد، موسیقی کردی، به تصویرکشیدن مکانها و طبیعت منطقه کردنشین، لباس و مفهوم یکدلی در مواقع بحران بود که کردها را پشتهم و همدل نشان میداد. ضمن اینکه نظرسنجی نشان میدهد که نظر بیش از ۶۰ درصد از مخاطبان پس از این سریال نسبت به قوم کرد بسیار بهتر شده است. ما بهعنوان گروه سازندگان وامدار این فرهنگ هستیم. نه صرف فرهنگ کردی یا مازندرانی که در سریال پایتخت به تصویر درآمد که کل این مملکت سرشار از فرهنگ غنی است.
تکرار یک مجموعه موفق، لزوماً موفق نیست
یکی از گلایههای پرشمارازبرنامههای تلویزیون درماههای اخیرافزایش روند برنامههای تکراری، تاک شوها و ویژهبرنامههای مناسبتی است که بدون ارائه کوچکترین خلاقیتی مدام از رویهم تقلید میکنند و روند برنامهسازی را راکد و مخاطب را دلزده میسازند. رضا درستکارمنتقد معتقد است: تاک شوها (که معمولا ازآنها استفاده مطلوب میشود و آدمهای ویژه وخاص به تلویزیون آورده میشوند که حرفی برای گفتن و تجربهای برای انتقال دارند ومیتوانند برنامه جذاب بیافرینند) درتلویزیون ایران به بدترین شکل ممکن با فخرفروشی بیاندازه مجریان، برنامهای بیات و کهنه را به بیننده ارائه میدهند.وی دراین رابطه و در واکنش به شباهت برنامه ویژه افطار شبکه یک سیما دعوت با برنامه ماهعسل که سالهای گذشته ازشبکه سه سیما پخش میشد، گفت: همه این دست برنامهها کپی است. ما چند چهره داریم (تأییدشان نمیکنم) که نسبت به سایرمجریان مشهورترهستند؛ کسانی چون احسان علیخانی، رضا رشیدپور، فرزاد حسنی و مهران مدیری که مردم اینها را دوست دارند و پای تماشای برنامههای آنان مینشینند اما محدود هستند و تلاش دیگران برای شبیه اینها شدن فایده ندارد و مصداق آن است که نه هرکه سر بتراشد قلندری داند.
هر کسی نمی تواند مجری باشد، این را سازمان باید بداند
شهرام خرازیها منتقد تلویزیونی دیگراست که در نقد برنامهای چون دعوت (ویژهبرنامه افطار شبکه یک سیما) گفت: حضور یک روحانی درجای خود خوب است و نوع آوری و ایده جدید محسوب میشود ولی کارمجریگری کاری ساده نیست و اینگونه نیست فکر کنیم اگر یک مجری حرفهای را از برنامهای حذف کنیم و بهجای آن از یک ستاره سینما مثل گلزار یا بازیگر تلویزیونی مانند سام درخشانی، یک روحانی یا از یک پزشک (در برنامههایی چون شبکه سلامت و ...) بهعنوان مجری استفاده کنیم، موفق بودهایم.
تلویزیون و بازنگریهای لازم
درنهایت امروزه تلویزیون منتقدانی جدی دارد که برنامهها و تولیدات آن را به بوته نقد میکشند. در ماه مبارک رمضان برنامههایی از شبکههای مختلف سیما پخش شد که به دلیل شرایط حاکم بر جامعه (بحث قرنطینه و فرصت تماشای برنامهها از شبکههای مختلف) مخاطبان بیشتری را با خود همراه ساخت. این افزایش مخاطبان البته همانند شمشیری دولبه عمل کرد زیرا همچنان که برای گروهی مثبت، جذاب و قوی بود، ازنظر گروهی دیگر منفی، فاقدجذابیت و ضعیف بود.چنانچه رضا درستکار منتقد تلویزیون گفت: تلویزیون خودش به خودش لقب ملی میدهد و این را بسیار پرطمطراق مطرح میکند اما انصافاً با این تولیدات (برنامههای ضعیف، تبلیغات مغایر با ارزشها و ایرادات عمدهای که این اواخر داشتند) ملی نیستند؛ خود من که اصرار دارم تلویزیونمان را ببینم، وقتی کانالها را عوض میکنم و چیزی درخور پیدا نمیکنم، خسته میشوم. چیزی که در این تلویزیون میبینیم این است که قدرت انتقال و ملی شدن و قدرت پیوند و یکپارچه کردن جامعه را ازدستداده است.
«سرباز» سریالی که مخاطب را فراری می داد
اما شهرام خرازیها معتقد است: برنامههای مناسبتی امسال به قوت ماهعسل نیستند چون در آن دوران که ماهعسل ساخته میشد؛ کرونایی نبود تا همهچیز را تحتالشعاع قرار دهد. کرونا بر برنامههای تلویزیون و حتی قضاوت ما درباره این برنامهها اثر گذاشته است.
درنتیجه فکر میکنم تلویزیون موفق بوده است و برنامههای ماه رمضان امسال حکم آنتن پرکن نداشتند و توانستهاند مردم را پای برنامه نگهدارند؛ البته که در این میان برنامههای بد هم داریم مانند سریال سرباز که بیننده را از پای تلویزیون فراری میدهد.