بعد از صحبت‌های آقای احمدی‌نژاد برخی می‌گویند چرا احمدی‌نژاد را سر جایش نمی‌نشانند؟ متأسفانه این از سوی برخی از اصلاح‌طلبان نیز مطرح شده است و آنان می‌گویند چرا احمدی‌نژاد تحمل می‌شود و دیگران نه؟ درصورتی‌که این نگاه بسیار غلط است. من به‌عنوان یک اصلاح‌طلب یا طرفدار دموکراسی باید بیشتر از سهم خودم برای احمدی‌نژاد تقلا کنم. این نگاه غلط است که، چون زیباکلام نمی‌تواند صحبت کند احمدی‌نژاد هم نباید صحبت کند. ما باید با تمام وجود از حرف‌زدن احمدی‌نژاد و آزادی آقایان مشایی و بقایی حمایت کنیم؛ همچنان‌که درباره دیگران هم این نظر را داریم؛ اگرنه ما با دست خودمان خفقان را اشاعه می‌دهیم.
 

سیدحسین موسویان، دیپلمات سابق کشورمان: یک کشوری مثل آلمان را با ایران مقایسه کنید. آلمان هیچ‌یک از ذخایر استراتژیک ایران مثل نفت، گاز و معادن عظیم را ندارد، تمدن و تاریخ ایران را ندارد، موقعیت استراتژیک جغرافیایی ایران را ندارد، وسعت خاکش حتی از یک‌چهارم خاک ایران هم کمتر است، جمعیتی مساوی ایران دارد، از نظر نبوغ نیروی انسانی هم به ایران هیچ برتری ندارد، اگر کمتر نباشد. هیچ‌وقت هم دم از مدیریت جهان نزده است؛ اما امروز اقتصاد آلمان کجا و اقتصاد ایران کجا؟ باید بپذیریم که ایران در دویست سیصد سال گذشته دچار ضعف‌های مدیریتی فوق‌العاده اساسی شده است. حالا در خبرها، به راست یا دروغ، موضوع «نفت در برابر غذا» یا «نفت در برابر کالا» مطرح شده است. خدا نکند که چنین اتفاقی بیفتد؛ زیرا که لکه ننگی تاریخی برای ایران خواهد بود.
 

 یمن تبدیل به آزمایشگاه تست سلاح‌های غربی برای سعودی‌ها شده و جهان سکوت کرده است. عربستان در یمن در حال کشتن کودکان است و رسانه‌های غربی از کلمه مردن استفاده می‌کنند! بیش از ده‌ها کودک بی‌گناه در یمن قطعه‌قطعه شدند و آمریکا از ریاض خواسته است کمیته‌ای برای بررسی کشتار فجیع اخیر در یمن تشکیل دهد!
ریاض قرار است درباره علت زنده سوختن 50 کودک در اتوبوسی که به دست خودشان و با همراهی آمریکایی‌ها تبدیل به خاکستر شد، تحقیق کند و این دردناک‌ترین طنز بشری است!
ساکنان شهر «ضحیان» استان صعده یادشان نمی‌رود آن صبح دلخراشی را که با صدای مهیب یک حمله نظامی از خواب پریدند. گردوخاک‌ها که نشست، عمق فاجعه تازه مشخص شد. اتوبوس آتش گرفته بود و کودکان می‌سوختند. نه از انصاراله یمن حرف می‌زنیم و نه از حکومت یمنی. از چندین و چند بچه بی‌گناه حرف می‌زنیم که قربانی ماجراجویی‌های سه‌ساله سعودی‌ها در یمن شده‌اند، قربانی قدرت‌طلبی‌ها و خط‌ونشان‌کشیدن‌ها در خاورمیانه.
حالا دبیرکل سازمان ملل طبق معمول خواستار انجام «تحقیقات مستقل و فوری درباره این حادثه» شده و اصولاً سازمان ملل کاری جز این نمی‌کند: صدور بیانیه‌هایی که هیچ ارزشی ندارد و درخواست تشکیل کمیته‌های حقیقت‌یابی که برخی‌هایشان کارشان پنهان‌کردن حقیقت است! سازمان ملل البته با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد هرگونه‌ حمله‌ای که مستقیماً غیرنظامیان را هدف قرار می‌دهد، جنایت جنگی است و گوترش شاید تازه فهمیده در یمن چه خبر است؛ چون قریب به سه سال است که در این کشور جنایت جنگی صورت می‌گیرد، همان اتفاقی که کمی آن سوتر در سرزمین‌های اشغالی و سوریه هم سال‌هاست رخ می‌دهد. جالب اینکه بیانیه سازمان ملل مثل همیشه مملو از محافظه‌کاری است، بیانیه‌ای که در آن، از طرف‌های درگیر خواسته شده است به قوانین بین‌المللی احترام بگذارند!
خب، عجیب هم نیست؛ عربستان هم پول دارد، هم سلاح و هم پشتیبانی بین‌المللی. فعلاً هم سلاح‌های آمریکایی در دست زنگی مستی چون بن‌سلمان با آرزوهایی دورودراز است؛ اما این آرزوها به قیمت قطعه‌قطعه‌شدن کودکان تمام می‌شود. شاید برای بن‌سلمان مهم نیست؛ اما حتی سناتوری همچون «برنی سندرز» آن‌قدر از انسانیت و شرافت بو برده که پس از فاجعه کشتار کودکان در یمن، از دولت آمریکا خواست حمایت از حملات به یمن را پایان دهد. تماشای به خاک سپردن تن سوخته و بی‌دست و پای بچه‌ها به خاک، صحنه‌ای نیست که بشود به آسانی آن را دید و از کنارش گذشت... .
 

بالاخره سهم ایران از دریای خزر 50درصد است یا 11درصد؟ شنیده‌ها و گفته‌ها متناقض و متفاوت است. یکی از بحث‌هایی که در سالیان اخیر دراین‌باره بر سر زبان‌ها افتاده این است که ایران و شوروی سابق، هرکدام 50درصد از این دریا را صاحب بودند؛ ولی بعد از فروپاشی شوروی، سهم ایران به 11درصد کاهش یافت و دولتمردان ایرانی نتوانستند از مالکیت ایران بر خزر حراست کنند. مخالفان این ادعا اما می‌گویند نقشه خزر و کشورهای ساحلی‌اش را مقابلتان بگذارید. فارغ از اینکه در آن‌سوی خزر یک کشور (شوروی سابق) قرار دارد یا چهار کشور (روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان)، تلاش کنید با یک خودکار، خزر را طوری تقسیم کنید که 50درصدش به ایران برسد. آیا با توجه به نقشه و موقعیت طبیعی دریاچه و کشورهای اطرافش چنین تقسیمی اساساً امکان‌پذیر است؟ شاید عده‌ای هستند که می‌گویند دو کشور بوده و یک دریا در میانشان قرار داشته و لابد باید 50 - 50 بینشان تقسیم شود!
این عده حتی می‌گویند معاهده‌ای که در سال‌های 1921 و 1940 بین ایران و شوروی سابق امضا شد و طبق آن معاهده‌ها، مالکیت خزر را بین خودشان بالمناصفه تقسیم کرده بودند هم به این قرار است که هیچ کجای این دو معاهده، مالکیت خزر بین ایران و شوروی تقسیم نشده است؛ بلکه هر دو کشور توافق کرده‌اند در آب‌های خزر به‌طورمساوی «حق کشتیرانی» داشته باشند، از معافیت‌هایی برخوردار شوند و بتوانند تا ده میل دریایی از سواحل خود ماهیگیری کنند.
استدلال‌هایی هم در رد این ادعاها مطرح می‌شود، ادعاهایی که خیلی پایه و اساس ندارد؛ به‌عنوان‌مثال، اینکه کاربری نوشته بود: «خزر روزگاری در زمان پادشاهی هخامنشیان، ساسانیان و اشکانیان بیش از 500 سال 100درصد مال ایران بوده است!» و کاربر دیگری نوشت: «ایران هم روزگاری جزو قلمرو حکومت عربی‌اسلامی بوده، با این استدلال تمام ایران متعلق به عربستان است.» و کاربر دیگری هم مشابه چنین نظری را داشت: «مقدونیه هم 300 سال بر ایران حکومت کرده، الان ما باید جزئی از یونان و مقدونیه باشیم؟!»
اما نظرهای کارشناسانه‌تری هم دراین‌باره وجود دارد؛ به‌عنوان‌مثال، سال گذشته «ابراهیم رحیم‌پور»، معاون آسیا، اقیانوسیه و مشترک‌المنافع وزارت امور خارجه با انتقاد از برخی القائات به افکار عمومی مبنی بر اینکه نصف دریای خزر سهم ایران است یا اینکه سهم کشورمان از این دریا 20درصد است، تأکید کرد که سهم ایران از این دریا حتی 20درصد هم نیست!
این مقام مسئول گفت: روسیه با وسعت هفده‌میلیون کیلومترمربع در جریان توافقی که بین این کشور و قزاقستان به‌صورت دوجانبه انجام شد، سهمش از بستر و زیربستر این دریا حدود 18درصد و قزاقستان حدود 32درصد در نظر گرفته شده است.
■ ■ ■
روز گذشته، بندر آکتائوی قزاقستان در ساحل شمال شرقی دریای خزر در حالی میزبان پنجمین نشست سران کشورهای ساحلی خزر بود که مهم‌ترین خواسته افکار عمومی مردم ساحل خزر در 21 سال گذشته، یعنی امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر را در دستور کار خود قرار داد. رئیس‌جمهور کشورمان برای شرکت در این نشست به قزاقستان رفت تا شاید با همراهی همتایان روسی، ترکمنستانی، آذربایجانی و قزاقستانی خود برای نخستین‌بار سندی را امضا کنند که کنوانسیونی بی‌نظیر را برای بزرگ‌ترین دریاچه دنیا به‌همراه دارد.
پیش از رئیس‌جمهور، «محمدجواد ظریف»، وزیر خارجه کشورمان بعدازظهر شنبه در نشست وزیران امور خارجه پنج کشور ساحلی خزر، گفته بود: امضای کنوانسیون رژیم حقوقی دریای خزر گام بسیار مهم و حائز اهمیتی است که به مذاکرات ۲۱ساله در این خصوص خاتمه می‌دهد.
■ ■ ■
اما کارشناسان و تحلیلگران سیاسی درباره این کنوانسیون و سهم ایران چه نظری دارند؟
«الهه کولایی»، استاد دانشگاه تهران و متخصص امور دریای خزر می‌گوید: «ما به‌دلیل بی‌توجهی به نقش مهم معادلات قدرت و نحوه امتیازگیری در روابط بین‌الملل، از 19درصد دوران خاتمی به 13 و 11درصد دوران احمدی‌نژاد رسیدیم.»
هرمیداس باوند، استاد علوم سیاسی دانشگاه معتقد است: «اگر بتوانیم 20درصد را در شرایط موجود حفظ کنیم، یک دستاورد نسبی خواهد بود.»
میثم آرایی، مدیر موسسه بین‌المللی مطالعات دریای خزر هم پیش از اعلام نتایج حاصل‌شده در نشست خزر گفته بود: «اگر موادی که فعلاً در این کنوانسیون ظاهراً گنجانده شده است، تصویب شود، بعید می‌دانم سهم ما به آن چیزی که ٢٠درصد می‌گوییم، برسد و بسیار کمتر از آن خواهد بود؛ البته ١١درصد هم نخواهد شد.»
همه این‌ها به کنار؛ توییت «محمود صادقی»، نماینده مردم تهران در مجلس بسیار جالب‌توجه بود. این نماینده خبرساز روز گذشته در توییتی نوشت: «رئیس‌جمهور در حالی عازم آکتائو شده که مفاد توافق‌ها درباره رژیم حقوقی دریای خزر در هاله‌ای از ابهام است؛ آیا راست است که سهم ۵۰درصدی ایران به ۱۱درصد سقوط کرده؟! آیا ترکمانچای دیگری در راه است؟ مردم بدانید! نمایندگان مجلس اصلاً در جریان توافق‌های پشت‌پرده نیستند.»!!
 

نسل‌فردا : سال‌ها پیش ایران مسئولی داشت که فامیلش «آقازاده» بود. او از سال ۱۳۶۴ تا ۱۳۷۶ وزیر نفت بود و از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۸ رئیس سازمان انرژی اتمی شد. بعد هم استعفا داد و رفت. آن روزها فامیل این وزیر داستان‌های زیادی در پی داشت و هر کس که می‌خواست با بعضی‌ها شوخی کند از این فامیل استفاده می‌کرد. حالا بعد از دهه‌ها، کار به جایی رسیده که آقازادگی برای برخی شغل شده و به آن می‌بالند و درآمد خوبی هم از آن دارند. عبارت «ژن خوب» هم به آن اضافه شد تا «آقازادگی» و «ژن خوب» پسوند غیرشناسنامه‌ای خیلی‌ها بشود.
حالا این روزها با بالاگرفتن یک‌سری دعواها انتشار تصاویری از برخی از فرزندان مسئولان با لباس و وسایل شخصی و ماشین‌های خارج از عرف در شرایط اقتصادی حال حاضر کشور، گله‌مندی مردم را به‌دنبال داشته است؛ چرا که نشانی از بی‌عدالتی است که به‌سبب رابطه نسبی به‌وجود آمده است.
این ماجراها داغ‌شدن بحث آقازادگی و ژن خوب را در فضای مجازی در پی داشت و مردمان «دست به کمپین» کمپین تازه‌ای راه انداختند؛ کمپینی با عنوان «#فرزندت_کجاست؟»
مردم می‌خواهند بدانند فرزندان رئیس‌جمهور، وزرا، مدیران، وکلا و سایر مسئولان کجا هستند و آیا فرزندان مسئولان نیز به مانند سایر فرزندان خانواده‌های این کشور درد و دغدغه جوانان را درک کرده‌اند؟! نکته جالب در این فقره پاسخگویی برخی مسئولان است.
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین وزیری بود که در راستای شفاف‌سازی فعالیت فرزندان خود در حساب کاربری خود در پاسخ به پرسش این کمپین نوشت:
«دو پسر و یک دختر دارم. پسر اول فوق‌لیسانس دانشگاه تهران است. در تهران زندگی می‌کند. شغل ثابت ندارد. در حوزه‌های پژوهشی به‌صورت پروژه‌ای کار می‌کند. پسر دوم خرداد امسال کارشناسی‌اش را از دانشگاه اصفهان گرفته است. دخترم کلاس چهارم را گذرانده است.»
مسعود پزشکیان، نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی در صفحه اینستاگرام خود در رابطه با زندگی شخصی و فرزندانش نوشت: «من چهار فرزند داشتم که یکی از آنان فوت کرده است و سه فرزند دیگر دارم. همچنین سه نوه دارم که به‌زودی چهار نوه می‌شوند. یکی از فرزندانم مدرک PHD فیزیک خود را با معدل بالای هفده از دانشگاه شریف اخذ کرده و اکنون عضو هیئت علمی دانشگاه سهند است. یکی دیگر از فرزندانم در حال گذراندن پایان‌نامه در مقطع PHD در رشته برق کنترل است که بورسیه خارج بود، ولی اکنون در ایران است. دخترم نیز مدرک کارشناسی ارشد شیمی خود را از دانشگاه شریف اخذ کرده و کارمند جم است که این همه دادوبیداد کردند! دخترم حدود شش سال پیش کارمند جم شده و حدود چهارمیلیون تومان حقوق دریافت می‌کند. ایشان نه رئیس است و نه عضو هیئت‌مدیره، آیا این شغل دختر من خارج از عرف است؟!» همچنین مصاحبه‌ای از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه در رابطه با فرزندان در فضای مجازی منتشر شده است که در ادامه مشاهده می‌کنید:
«پسرم لیسانس برق و فوق‌لیسانس مدیریت بازار دارد و با همسر و دخترش در تهران زندگی می‌کنند و استخدام هیچ جایی نیست و در حوزه مدیریت بازار، کار مشاوره‌ای انجام می‌دهد. دخترم طراح داخلی است و با همسر و دخترش در تهران زندگی می‌کنند و بیشتر به تربیت فرزندش مشغول است و برخی اوقات طراحی داخلی برای دوستان و اقوام انجام می‌دهد. دامادم فوق‌لیسانس مدیریت دارد و مدیر یک شرکت خصوصی است. عروسم دکترای نانوتکنولوژی دارد و بیشتر به تربیت فرزندش مشغول است و به‌طور پاره‌وقت در دانشگاه فعالیت دارد. خدا را شاکرم که فرزندانم به‌دنبال خاتمه مأموریت من در سازمان ملل متحد، تحصیلاتشان را فوراً به اتمام رسانده و بیش از شش سال است که به ایران بازگشته‌اند و همراه خانواده‌هایشان در تهران ساکن و مشغول به کار هستند.»
مصطفی هاشمی‌طبا، معاون رئیس‌جمهور دولت اصلاحات و وزیر سابق صنایع در پاسخ به پرسش کمپین #فرزندت_کجاست؟ در رابطه با فرزندانش توضیح داد: «بنده سه فرزند دارم که دوتا دختر و یک پسر و همگی تحصیل‌کرده هستند. یکی از دخترانم لیسانس آی تی و دیگری لیسانس مامایی دارد که هر دو خانه‌دار هستند و شغلی ندارند و من هم هیچ وقت سفارشی برای کار برایشان انجام ندادم.»
حسام‌الدین آشنا، استاد دانشگاه امام‌صادق و مشاور رئیس‌جمهور در پاسخ به پرسش کمپین #فرزندت_کجاست؟ در حساب کاربری‌اش در رابطه با فرزندانش نوشت: «دو پسر دارم: اولی، مهندسی عمران شریف و ارشد حمل‌ونقل امیرکبیر؛ هر دو بدون سهمیه؛ عقد کرده و به‌دنبال ادامه تحصیل است. دومی، کلاس یازدهم ریاضی است.»
 

 پس از اینکه «حیدر العبادی»، نخست‌وزیر عراق اعلام کرد عراق با تحریم‌های آمریکا علیه ایران مخالف است و برای حفظ منافع ملتش مجبور به همراهی با این تحریم‌هاست(!) محمود صادقی، نماینده مجلس کشورمان در توییتی به این اظهارات واکنش نشان داد و خواستار پرداخت غرامت و خسارات جنگ تحمیلی به ایران شد. صادقی نوشته بود: «دولت عراق مطابق ماده ۶ قطعنامه ۵۹۸، ۱۱۰۰ میلیارد دلار بابت غرامت خسارات مستقیم جنگ تحمیلی به ایران بدهکار است؛ دولت ایران با لحاظ تنگناهای مردم عراق در مطالبه این غرامت تعلل کرده است؛ اکنون نخست‌وزیر عراق به‌جای جبران، با تحریم‌های ظالمانه علیه مردم ایران همراهی می‌کند!» حالا یک نماینده مجلس عراق هم در واکنش به همتای ایرانی خود در توییتی شگفت‌انگیز، خواستار پرداخت غرامت به کشته‌شدگان عراقی به دست القاعده از سوی ایران شده است! فائق الشیخ علی، نماینده مجلس عراق و رهبر «حزب مردمی اصلاح» در حساب توییتر شخصی خود مدعی شد: به نام خانواده قربانیان ترور از شما و دولت شما می‌خواهم یازده‌میلیارد دلار آمریکا به‌عنوان غرامت کشته‌شدن یک‌میلیون عراقی از زمانی که القاعده را به بهانه جنگ با آمریکا از سال ۲۰۰۳ وارد کشور ما کردید، بپردازید! اما اخیراً در فضای مجازی کمپینی با عنوان «فرزندت کجاست؟» ویژه مسئولان کشورمان راه‌اندازی شده که هدف خود را «شفاف‌سازی درباره نحوه فعالیت آقازاده‌ها» عنوان کرده است. سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با پیوستن به این کمپین در زیر حساب توییتری یکی از رسانه‌ها توضیح داد: «دو پسر و یک دختر دارم؛ پسر اول فوق‌لیسانس دانشگاه تهران است. در تهران زندگی می‌کند. شغل ثابت ندارد. با برخی از مؤسسات در حوزه‌های پژوهشی به‌صورت پروژه‌ای همکاری می‌کند. پسر دوم خرداد امسال کارشناسی‌اش را از دانشگاه اصفهان گرفته است. دخترم کلاس چهارم را در دبستان دولتی گذرانده است.»
 

روزنامه کیهان که چند وقتی است پا در کفش سلبریتی‌ها کرده، این‌بار به‌سراغ «مهراب قاسم‌خانی» رفته و نوشته است: یک فیلم‌نامه‌نویس از تیترهای کیهان درباره لزوم اعدام مفسدان اقتصادی و تهدید انصاراله یمن به مقابله‌به‌مثل با آل‌سعود و رژیم امارات ابراز ناخرسندی کرد. گل‌کردن عواطف این فیلم‌نامه‌نویس درباره مفسدان اقتصادی و قاتلان مردم بی‌گناه یمن، این پرسش را به ذهن متبادر می‌کند که امثال وی، طرف ملت‌ها هستند یا مفسدان زالوصفت و جنایتکاران جنگی؟!
 

علیرضا رحیمی، نماینده مردم تهران در واکنش به انتخاب «محسن بندپی» به‌عنوان سرپرست وزارت کار در توییتر خود نوشت: بخشی از گلایه نمایندگان به وزیرکار به نارضایتی و ابهام‌های مدیریت سازمان بهزیستی بود. در انتخاب سرپرست وزارت تعاون هوشمندی لازم از سوی رئیس‌جمهور دیده نشد و به نوعی این انتخاب تعریضی است به استیضاح‌کنندگان!. گفتنی است، بندپی همان کسی است که نماینده کرمان در جلسه استیضاح ربیعی مدعی شد می‌خواسته 500 میلیون تومان رشوه به نماینده بدهد!
 

درحالی‌که برخی رسانه‌ها در یکی‌دو روز گذشته از سفر نخست‌وزیر عراق به ایران خبر دادند، «ایسنا» نوشت که بهرام قاسمی، سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشورمان، در گفت‌وگو با این خبرگزاری، درباره اخبار منتشرشده از سوی رسانه‌های عراقی مبنی بر سفر حیدر العبادی به تهران طی روزهای آینده اظهار بی‌اطلاعی کرده و گفته است: من تاکنون درباره این سفر هیچ‌گونه اخبار و اطلاع رسمی دریافت نکرده‌ام!
 

ابوالقاسم رئوفیان، دبیرکل حزب اسلامی ایران‌زمین گفت: اگر محسن رضایی بعضی جوانب کار را توجه کند و مشاوران امین و اهل تشخیص در کنار خود داشته باشد، این پتانسیل و قابلیت را دارد که هم در عرصه انتخابات مجلس ورود کند و هم بتواند در اداره امور مجلس جایگاه ریاست را به خود اختصاص دهد. رئوفیان این را هم گفته که لاریجانی، محسن رضایی، محمدباقر قالیباف و سیدابراهیم رئیسی برای قرارگیری در جایگاه ریاست قوه مقننه برنامه‌ریزی دارند.
 

اندیشکده شورای آتلانتیک نوشت: مکالمه تلفنی بین پرزیدنت حسن روحانی و باراک اوباما در سال 2013، مذاکرات متعدد میان جان کری و محمدجواد ظریف طی دو سال مذاکرات هسته‌ای و یک نشست چندجانبه سال گذشته که در آن ظریف و تیلرسون حضور داشتند، حاکی از این است که تابوی ارتباط مستقیم بین ایران و آمریکا از بین رفته است.در ادامه این مقاله می‌خوانیم: مخالفت ترامپ درباره برجام بیشتر برگرفته از اغراض شخصی است تا استراتژیک. واقعیت این است که آمریکا تعهدات خود بر طبق مفاد برجام را نقض کرده و تحریم‌های یکجانبه غیرقانونی علیه ایران را تحمیل کرده است. حل و فصل منافع متعارض بین طرفین نیازمند روشی مشارکتی است که پیش‌نیاز آن گفت‌وگوهای ملموس و مؤثر است.زهیر أندراوس در رأی‌الیوم نوشت: پس از اینکه نخست‌وزیر اسرائیل اعلام کرد در صورت بسته‌شدن تنگه هرمز توسط ایران، اسرائیل به یک ائتلاف نظامی برای مقابله با ایران می‌پیوندد، مشخص شد که عربستان سعودی و اسرائیل منافع مشترکی در دشمنی با ایران دارند و تشکیل ائتلاف می‌تواند این مسئله را علنی کند.این رسانه عرب‌زبان ادامه داد: از طرفی، استقبال نتانیاهو و لیبرمن از اجرایی‌شدن دوباره تحریم‌های آمریکا علیه ایران، تحلیلگران اسرائیلی را بر آن داشت تا به دقت پیامدهای این اقدام برای اسرائیل را نیز بررسی کنند؛ در همین رابطه، تحلیلگر مسائل خارجی پایگاه خبری «والا» اسرائیل تصریح کرد: تحریم‌های ایران دردناک خواهد بود؛ اما برخلاف انتظارها باعث فروپاشی سریع تهران نمی‌شود.البناء نوشت: با توجه به اینکه ایران حامی اصلی هرگونه جنبشی از سوی نیروهای مقاومت، در برابر اسرائیل است، عراقی‌های محور مقاومت نمی‌توانند درباره دو مسئله با یکدیگر اختلاف داشته باشند؛ اول اینکه، ایران- صرف‌نظر از وجود اختلاف‌هایی درباره طبیعت روابط دوجانبه آن با طرف‌های عراقی- در عمق استراتژیک هر حرکت ملی عراقی برای مقابله با طرح سیطره آمریکا بر منطقه قرار دارد و دوم اینکه، ایران امروز به‌دلیل همین موضع‌گیری‌ها، با تحریم‌های ظالمانه آمریکا مواجه شده است.
 

هشدار شورای نگهبان به پارلمان‌نشینان، پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رئیس ‌قوه قضائیه درباره مجازات مفسدان اقتصادی، اعتیاد آمریکا به تحریم، چشم‌انداز دعوی ایران در لاهه، ابلاغ قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم توسط روحانی، خواب سنگین در برابر سیل نقدینگی، تحریم ناخواسته نت‌ها!، همه تلاش‌های دولت در حوزه مسکن، پیام‌های سازش اردوغان در پوشش خشن تهدید، جای خالی نظارت بر افزایش قیمت پرواز‌های داخلی، بحران نفتی بیخ گوش پایتخت و توافق خزر پس از دو دهه مذاکره از مواردی بود که موضوع گزارش‌های خبری و تحلیلی روزنامه‌های دیروز قرارگرفت.روزنامه‌های دیروز در حالی چاپ شدند که پاسخ رهبر معظم انقلاب به نامه رئیس قوه قضائیه درباره مجازات مفسدان اقتصادی، ابلاغ قانون مبارزه با تأمین مالی تروریسم FATF توسط رئیس‌جمهور و توافق خزر عناوینی بودند که در صفحات نخست آن‌ها برجسته‌تر از سایر اخبار منعکس شده بود.روزنامه کیهان عنوان مجازات مفسدان اقتصادی سریع و عادلانه انجام شود را از پاسخ رهبری به نامه رئیس قوه قضائیه به عنوان تیتر یک انتخاب کرد. روزنامه اعتماد با چاپ تصویری از اردوغان و ترامپ در نیم‌صفحه نخست خود با توضیح اینکه اردوغان رفتار ترامپ را تشبیه به کودتا کرد و آن را جنگ اقتصادی خواند عنوان اعتیاد آمریکا به تحریم را تیتر یک کرده بود. روزنامه ایران نیز پیشنهاد رئیس قوه قضائیه درباره برخورد با اخلالگران اقتصادی را با عنوان محاکمه ویژه مفسدان اقتصادی در صفحه اول خود برجسته کرده و در گزارشی دیگر با عنوان بین کودتا و تحریم هیچ فرقی نیست واکنش‌های اردوغان را به مسئله تحریم‌های آمریکا بررسی کرده بود.روزنامه شرق عنوان هشدار به پارلمان‌نشینان را از سخنان اخیر سخنگوی شورای نگهبان استنباط و به‌عنوان تیتر یک انتخاب کرد. روزنامه همدلی در شماره دیروز خود بخشی از گفت‌وگوی غلامرضا تاجگردون را منتشر کرد که طی آن گفته است: امروز احمدی‌نژاد و رضا پهلوی هر دو یک حرف را می‌زنند!