printlogo


درباره مهم‌ترین دالان منطقه؛
«زنگزور»؛ دالانی که با آتش روشن دارد!
زینب کیانی / کارشناس روابط بین الملل

ادامه از صفحه یک:

اما سیاست در داخل منطقه و بین قدرت‌های همسایه آن به دلیل کمبود اعتماد همچنان دشوار است.

ارمنستان همواره در تکاپو برای رفع انسداد حمل و نقلی و خروج از انزوا است. این کشور با چهار کشور ایران، آذربایجان، ترکیه و گرجستان همجوار است. اما بعد از استقلال به دلیل اشغال قره باغ مرزهای ترکیه و آذربایجان به روی این کشور بسته بوده و تنها دو مسیر ارمنستان و گرجستان به روی ایشان باز بوده که هر یک از این دو مرز نیز برای خود چالشهای خاصی دارند. به همین خاطر ارمنستان مخالف کریدور زنگه زور نیست چرا که حتماً خود نیز در این قضیه زینفع خواهد بود اما با صورتبندی مسئله مشکل دارد.

علاوه بر این موارد گشایش دالان زنگزور به عادی شدن روابط میان ترکیه و ارمنستان نیز کمک خواهد کرد. رهبران دو کشور آمادگی خود را برای بهبود مناسبات دو جانبه اعلام کرده‌اند. حمایت ترکیه از جمهوری آذربایجان در جنگ دوم قره باغ که به بازپس گیری این منطقه از ارمنستان انجامید روابط میان آنکارا و ایروان را که تیره بود تیره‌تر ساخت. اما از زمان پایان درگیری گام‌هایی در جهت بهبود روابط دو کشور برداشته شده است. مقامات ترکیه ترجیح می‌دهند به جای سخن گفتن از عادی شدن روابط این کشور با ارمنستان از گام برداشتن در مسیر اعتمادسازی بین دو طرف سخن بگویند.

پروژه دالان زنگزور به گسترش روابط ترکیه و جمهوری آذربایجان از لحاظ اقتصادی کمک خواهد کرد. در این میان ترکیه بزرگ‌ترین منتفع دالان زنگزور تلقی می‌شود. این کشور بدون در اختیار داشتن منابع نفت و گاز، انتقال انرژی از منطقه دریای خزر را در اختیار می‌گیرد و با این برگ برنده، در سطح منطقه و جهان بازی‌ها خواهد کرد. در چهارچوب این طرح تقریباً تمام گاز دریای خزر به سمت ترکیه و از آنجا به اروپا و مدیترانه متصل می‌شود. بنابراین اهداف و دستاوردهای بدیهی اقتصادی، سیاسی و استراتژیک برای آنکارا و باکو در پی دارد.

اتحادیه اروپا هم از این پروژه استقبال می‌کند. در حقیقت یکی از مهم‌ترین خواست‌های اروپا، تنوع‌بخشی به منابع تأمین گاز و انرژی است. در اتحادیه اروپا، تنها یونان از این تحولات و تقویت نقش ترکیه نگران است و بقیه کشورهای اروپا قطعاً از شکل‌گیری این کریدور استقبال می‌کنند.

در واقع تفکیک منافع هر یک از کشورها، از این کریدور شاید چندان آسان نباشد. سرعت تحولات ژئواستراتژیک منطقه و جهان به حدی زیاد است که مزایا یا معایب، و چالش‌ها و فرصت‌ها ممکن است دائم تغییر کنند، در یکدیگر ترکیب و یا تفکیک شوند. جمهوری آذربایجان با تمام قوا می‌کوشد تا به عنوان یک کشور اروپایی شناخته شود و متعاقباً برای عضویت در ناتو، اقدام کند. از طرف دیگر ترکیه می‌کوشد تا وارد پیمان شانگهای شود و همراه چین، هند و روسیه به عنوان یک قدرت مسلط مورد توجه و حمایت قرار گیرد. ترکیه و آذربایجان هر دو بنا دارند از زوایای منافع خود با غرب و شرق هماهنگی ایجاد کنند. امریکا و اتحادیه اروپا، حامی گسترش ناتو به مرزهای جنوبی روسیه و تنگ کردن حلقه حصار خود در منطقه آسیای میانه و قفقاز هستند. اسرائیل هم طبعاً منافع ویژه‌ای دارد، از یک طرف در پی تقویت حوزه امنیت عرضه و حمل و نقل انرژی در مدیترانه است و از سویی می‌خواهد که سهم ویژه‌ای از منابع انرژی حوزه دریای خزر به دست آورد. بنابراین هر یک از طرف‌ها منافع خود را دارند و بر پایه آن اهداف مسیر خود را در منطقه تنظیم می‌کنند

از آنجایی که چندین بازیگر در کریدور زنگزور منافع متفاوتی دارند، منافع متضاد نیز باعث تنش در منطقه می‌شود. گشایش این کریدور اتصال همه کشورهای منطقه و سایر مناطق را آسان‌تر می‌کند و تنش‌ها با روابط اقتصادی جدید و همچنین تقویت رونق با تقویت روابط تجاری و لجستیکی جایگزین تنش‌ها می‌شود..

 


Page Generated in 0.0045 sec