
چرا در مقابل فیلترینگ میایستیم؟
تعداد بازدید : 2
اینترنت زیرساخت حیاتی، نه کالای لوکس
نویسنده : علی محمد نمازی / فعال سیاسی
این روزها، بحث فیلترینگ و رفع محدودیتهای دسترسی به اینترنت، یکی از محوریترین و حیاتیترین گفتمانهای پیش روی جامعه ایران است. سخن گفتن در باب این ضرورت، دیگر صرفاً یک کنش سیاسی نیست، بلکه ورود به قلمرو منافع استراتژیک ملی، رشد اقتصادی و حفظ کرامت شهروندان در عصر جهانیشدن است. این موضعگیری که در مقابل تداوم فیلترینگ میایستیم، ریشه در درکی عمیق از تحولات تکنولوژیک و نیازهای بنیادین زندگی مدرن دارد.
وعده رئیس جمهور محترم مبنی بر رفع فیلترینگ، یقیناً با درایت و آگاهی کامل نسبت به واقعیتهای جاری جهان و نیازهای کشور بیان شده است. با این حال، صرف این وعده کافی نیست؛ ما باید دلایل بنیادینی که هرگونه فیلترینگ را ناموجه میسازد، به صورت شفاف تبیین کنیم.
اینترنت زیرساخت حیاتی، نه کالای لوکس
مهمترین نکتهای که باید در نظر گرفت این است که اینترنت دیگر یک کالای مصرفی یا لوکس نیست؛ اینترنت، زیرساختی حیاتی برای زندگی مدرن، حکمرانی بهروز و اداره علمی امور در قرن بیست و یکم محسوب میشود. در هیچ عرصهای از مدیریت شهری، خدماترسانی دولتی، آموزش عالی، تا تعاملات تجاری، نمیتوان اثری از تأثیر اینترنت و فناوریهای مبتنی بر آن نیافت.سرعت و دقت، شاهبیت پیشرفت در هر زمینهای است. اینترنت این سرعت و دقت را در اطلاعرسانی، محاسبات و اجرای فرآیندها به ارمغان میآورد. محدود کردن دسترسی به آن، در واقع فلج کردن موتور محرک بهرهوری در تمام سطوح است.
خدشه در اعتماد و پیامدهای اجتماعی
فیلترینگ، تأثیری مستقیم بر اعتماد عمومی نسبت به نهادهای رسمی و حاکمیتی دارد. وقتی مسیرهای رسمی اطلاعات مسدود یا تضعیف میشوند، میل طبیعی انسان به حقیقت، او را به سمت منابع غیررسمی و زیرزمینی هدایت میکند. این امر، در بلندمدت، جامعه را به سمت چندپارگی در روایتها و درگیری با اخبار تأییدنشده سوق داده و پیامدهای اجتماعی پیشبینی نشدهای به همراه خواهد داشت. ایجاد خدشه در استقلال فکری و اعتماد شهروندان، بزرگترین زیان اجتماعی فیلترینگ است.
ضربه مهلک بر اقتصاد دیجیتال
فیلترینگ مستقیمترین و خشنترین ضربه را به موتور اصلی اقتصاد نوین، یعنی اقتصاد دیجیتال، وارد میکند. کسبوکارهای نوپا، فریلنسرها، صادرکنندگان خدمات فنی و مهندسی و میلیونها نفری که معیشتشان به ارتباطات بینالمللی وابسته است، با این مانع روبرو هستند. محدود کردن اینترنت، یعنی حبس استعدادها و محروم کردن نسل جوان از رقابت برابر در بازارهای جهانی. اینترنت آزاد، مهمترین ابزار برای یادگیری مستمر، آگاهی و ارتباطات در دنیای امروز است.
ناکارآمدی در بلندمدت؛ آب در هاون کوبیدن
تلاش برای مقابله با علم و تکنولوژی از طریق مسدودسازی، در میانمدت و بلندمدت، صرفاً مصداق “آب در هاون کوبیدن” است. فناوریهای ارتباطی هر روز پیشرفتهتر میشوند و روشهای عبور از فیلترینگ نیز توسعه مییابند. حکومتی که در صدد پیشرفت است، باید حداکثر استفاده را از علوم و فنون روز دنیا ببرد، نه آنکه با استفاده از ابزارهای قدیمی، سعی در مسدودسازی جریان طبیعی اطلاعات داشته باشد. راه حل، اصلاح رفتار و استفاده هوشمندانه از تکنولوژی است، نه مسدودسازی آن.
محاسبه هزینه-فایده و شفافیت
البته پذیرفتهایم که ابزارهای تکنولوژیک ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرند. اما مبنای هر تصمیم حاکمیتی باید قاعده شفاف “محاسبه هزینه-فایده” باشد. پروژهای که زیانها و عواقب آن (اقتصادی، اجتماعی، سیاسی) چندین برابر فواید بالقوهاش باشد، باید از دستور کار خارج شود.
در مقابل، پرسشگری بدون هزینه، آزادی نقد و انتقاد، و جریان آسان تبادل اطلاعات، از لوازم اصلی مبارزه با مفاسد و تضمین سلامت امور هستند. شفافیت، اعتماد عمومی را تقویت میکند و همدلی بین دولت و ملت را به ارمغان میآورد. نادیده گرفتن این ضرورتها، تنها به افزایش نارضایتی منجر خواهد شد.
بنابراین، عدم فیلترینگ در ایران، نه یک انتخاب، بلکه یک ضرورت استراتژیک برای حفظ منافع ملی و فراهم کردن امکان رشد برابر شهروندان با استانداردهای جهانی است.