سردار سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران تصریح کرد: ارتش، امروز در یک هم افزایی، هماهنگی و همدلی شکوهمند با سپاه حصار مستحکم ایران اسلامی قرار گرفته است.  سرلشکر حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با صدور پیامی به مناسبت روز ارتش ، ۲۹ فروردین، ارتش را حصار مستحکم ایران اسلامی و پناهگاه مطمئن و افتخار آفرین ملت در کنار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دانست.

مدت زمان زیادی تا برگزاری دور دوم مذاکرات اتمی ایران و آمریکا در مسقط پایتخت عمان باقی نمانده است. رویدادی که با بازتاب‌های بین المللی گسترده‌ای همراه شده و تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد نتیجه نهایی این مذاکرات و چشم اندازهای مطرح در قالب آن ارائه می‌شود. برخی از صاحب نظران معتقدند که با توحه به جو مثبت دور اول مذاکرات،؛ کاملاً محتمل است که در ادامه راه شاهد تسهیل روند انعقاد یک توافق جدید با محوریت پرونده اتمی ایران میان تهران و واشینگتن باشیم. با این همه، به تازگی و تنها اندکی قبل از آغاز دور دوم مذاکرات در مسقط، «استیون ویتکاف» نماینده ویژه دولت ترامپ در مذاکرات با ایران، موضع گیری قابل تاملی را ایراد کرده است. ویتکاف که پیشتر تاکید کرده بود ایران باید سطح غنی سازی اورانیوم خود را کاهش دهد، اکنون به صراحت گفته که ایران باید برنامه غنی سازی اورانیوم خود را نابود کند و آن را کنار بگذارد! این تغییر لحن آن هم در شرایطی که تهران تاکید کرده تداوم غنی سازی اورانیوم خط قرمز کشورمان است، با پالس‌ها و پیام‌های معناداری همراه است. در این رابطه به طور خاص می‌توان دو نکته را مورد اشاره قرار داد. اول اینکه به نظر می‌رسد ویتکاف پس از موضع گیری اول خود در مورد ضرورت کاهش سطح غنی سازی اورانیوم توسط ایران، از سوی دولت ترامپ و حتی صهیونیست‌های متحد آن، تذکر گرفته و همین مساله او را واداشته تا موضع خود را اصلاح کند. به بیان ساده‌تر، جریان‌های تندرو در آمریکا به ویتکاف فهمانده‌اند که حتی غنی سازی حداقلی توسط ایران را نیز برنمی تابند و اصل مطرح از سوی آن‌ها این است که ایران به کل برنامه غنی سازی اورانیوم خود را کنار بگذارد. گزاره‌ای که ایران پیشتر بارها اعلام کرده خط قرمز این کشور است و به هیچ عنوان حاضر به نقض آن نیست. نکته دوم اینکه در روزهای اخیر شاهد بوده‌ایم که تریبون‌های تبلیغاتی و بعضاً برخی چهره‌های سیاسی در آمریکا نظیر جان کری وزیر خارجه سابق این کشور، به صراحت مدعی شده‌اند که اکنون آمریکا باید شروط بیشتری را به ایران در قالب هرگونه توافق جدید تحمیل کند. در حقیقت، این طیف‌ها سعی داشته‌اند این نکته را جا بیندازند که رسیدن به یک توافقی نظیر برجام با محوریت پرونده اتمی ایران، به هیچ عنوان در راستای منافع آمریکا نیست و این کشور باید به توافقی برسد که گسترده‌تر از برجام باشد و بیش از همه کفه منافع آمریکا در قالب آن سنگین باشد. دست به همین دلیل است که ویتکاف مجبور به تغییر موضع‌گیری‌اش با محوریت دیدگاه دولت آمریکا در مورد غنی سازی اورانیوم از سوی ایران شده است.
 

در روزهایی که اکثر رسانه‌های جهان اخبار مرتبط با مذاکرات ایران و آمریکا در کشور عمان را پوشش می‌دادند، در آن سوی جهان تنش‌های دیگری در حال ظهور است. تیم ترامپ دوران مماشات را با برخی کشورها به ویژه چین پایان داده و با افزایش تعرفه واردات از این کشور به 145 درصد، عزم خود را برای تغییر روابط تجاری با اژدهای اقتصاد دنیا نشان داده است.
آمریکا و تعرفه گذاری بر کالاهای چینی
آمریکا در سال‌های اخیر با مسئله تراز تجاری منفی مواجه بوده است. این یعنی میزان واردات آمریکا بیشتر از صادرات آن است و به عبارت ساده‌تر،‌ کشورها بیشتر به آمریکا می‌فروشند و کمتر از آن می‌خرند. این مسئله در درازمدت، تا حدودی منجر به سرکوب نیروی کار و صنایع در آمریکا شده است. یکی از وعده‌های ترامپ در زمان انتخابات، ارائه راهکار برای حل این مسئله اقتصادی در آمریکا بود راهکار اصلی او هم همواره تعرفه‌های سنگین بوده است. سرانجام ترامپ با برنامه تعرفه‌گذاری خود به میدان آمد و اعلام کرد که هر کشوری برای کسری تجاری‌اش با آمریکا، باید تعرفه‌ای بپردازد. هر چقدر میزان کسری آن کشور با آمریکا بیشتر باشد، میزان تعرفه هم بیشتر خواهد شد. یکی از مهم‌ترین این کشورها، چین بود. از نظر کارشناسان حوزه اقتصادی، برای ایالات متحده فراتر از برنامه تعرفه‌ها، راه‌های دیگری نیز وجود دارد که می‌توانند به چین آسیب برساند. مثلاً این کشور می‌تواند تلاش کند محاصره فناوری چین را که توسط جو بایدن آغاز شده است، از طریق سخت‌تر کردن واردات نوعی ریزتراشه‌های پیشرفته به چین که برای کاربردهایی مانند هوش مصنوعی حیاتی هستند تشدید کند که پکن هنوز نمی‌تواند خودش تولید کند. گویا مشاور تجاری ترامپ هم این هفته پیشنهاد کرده است ایالات متحده می‌تواند بر سایر کشورها ازجمله کامبوج، مکزیک و ویتنام فشار وارد کند تا در صورت تمایل به ادامه صادرات به ایالات متحده، با چین تجارت نکنند.
پاسخ متقابل پکن به واشنگتن
واقعیت این است که تعرفه‌های ترامپ در زمان بدی برای اقتصاد چین اعمال می‌شود. مصرف داخلی چین نسبتاً ضعیف بوده و صادرات همچنان عامل اصلی رشد اقتصادی دومین غول اقتصاد جهانی است. ماهیت گسترده تعرفه‌های ترامپ همچنین باعث شده کسب‌وکارهای چینی برای تعدیل زنجیره‌های تأمین خود به تکاپو بیفتند. شرکت‌ها می‌گویند یافتن راهی برای خروج از این بلاتکلیفی سخت است، زیرا اکثر کشورها تحت تأثیر تعرفه‌های ترامپ قرار گرفته‌اند.  در این راستا با اعمال تعرفه‌های از سوی ترامپ، چین نیز اعلام کرد که در مقابل تهدیدهای رئیس جمهور آمریکا سر خم نخواهد کرد و پکن هم متقابلاً به این افزایش‌ها پاسخ می‌دهد. طبق اخبار رسیده چین تعرفه کالاهای وارداتی از آمریکا را به ۱۲۵ درصد افزایش داده و این تعرفه از هفته جاری اجرایی می‌شود. باید گفت چین در گذشته (در سال‌های 2018 تا 2019) نیز در پاسخ به تعرفه‌های آمریکا، اقدامات متقابل انجام داده است. البته کارشناسان پیشنهاد می‌دهند که پکن می‌تواند...