![](/Resource/images/titrbullet.png)
نسل فردا بررسی میکند؛
تعداد بازدید : 1
2 نکته در مورد آینده سیاست خارجی ایران
نویسنده : سامان سفالگر / گروه سیاست
به گزارش خبرنگار بین الملل نسل فردا؛ در شرایطی که زمان کمی از واقعه شهادت "آیت الله رئیسی" رئیس جمهور فقید کشورمان و هیات همراه در جریان یک سانحه هوایی در استان آذربایحان شرقی می گذرد، با این حال، هنوز هم جریان های رسانه ای و تحلیلگران مختلف در کشورمان و البته جهان به این رویداد و تبعات و پیامدهای آن برای ایران می پردازند. تقریبا اغلب ناظران و تحلیلگران به این نکته اشاره داشته اند که نظام اسلامی در کشورمان به چنان قدرت و استحکامی دست یافته که می بینیم وقوع رویدادی شوکه کننده نظیر شهادت رئیس جمهور کشورمان، نتوانسته خلل جدی در روند عادی رویه ها و فعالیت های منظومه حکمرانی کشور ایجاد کند. رویدادی که شاید اگر در کشور دیگری رخ می داد، می توانست ایجاد کننده بحران های جدی و قابل توجهی باشد. با این حال، یکی از نکاتی که برخی ناظران و تحلیلگران سعی در واکاوی آن دارند این مساله است که آیا با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در تاریخ هشتم تیرماه سال جاری و روی کار آمدن دولتی جدید، به طور خاص بایستی انتظار وقوع تغییرات قابل توجهی در حوزه سیاست خارجی کشورمان را داشته باشیم؟ به نظر می رسد در پاسخ به این پرسش می توان از بنیادهای علم سیاست و البته عرصه روابط بین الملل بهره برد. اولا، باید توجه داشته باشیم که در حوزه سیاست خارجی کشورها در عرصه روابط بین الملل، متغیرهای ساختاری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند. این بدان معناست که ساختارهای حکمرانی در کشورهای مختلف و البته چهارچوبهای نظام های سیاسی و اصول و هنجارهای حاکم بر آن ها، همه و همه سبب می شوند تا دولت ها در قالب های مشخصی قرار گرفته و رویه های تا حد زیادی قابل پیش بینی را در عرصه سیاست خارجی خود به نمایش بگذارند. اساسا به همین دلیل است که در عرصه روابط بین الملل گفته می شود که سیاست خارجی کشورها در عینِ تجربه تغییراتِ گاه و بیگاه، از ثبات و داوم برخوردار است. اگر از این منظر به ماجرا بنگریم، بعید است که سیاست خارجی دولت آتی نیز با توجه به ریل گذاری منطقی و خوبی که در ساست خارجی دولت سیزدهم مشاهده کردیم، دستخوش تغییرات جدی شود. با این حال، نکته دومی که در این رابطه باید مد نظر داشته باشیم این است که حوزه سیاست خارجی عاری از تغییراتی که افراد بر آن تحمیل می کنند نیز نیست. در واقع، متغیر کارگزار را نیز باید مد منظر داشته باشیم. از این رو، اینکه رئیس جمهور آتی کشورمان کیست و از چه منظومه و گفتمان فکری بهره می برد نیز در شکل دهی به سیاست خارجی آتی کشورمان از اهمیت فراوانی برخوردار است. به بیان ساده تر، اگرچه متغیرهای ساختاری و سیستمی در شکل دهی به سیاست خارجی دولتها موثر هستند با این حال، نباید از نقش کارگزاران در حوزه سیاست خارجی نیز غافل شد. با این همه، با توجه به تعامل دو حوزه ساختار-کارگزار و البته تداوم روند تنش های جاری در عرصه سیاست بین الملل، وقوع تغییرات جدی و عمیق در عرصه سیاست خارجی ایران چندان محتمل به نظر نمی رسد.