2 محرک اصلی تنشزایی جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی چیست؟
نویسنده : سامان سفالگر / گروه بینالملل
در مدت اخیر ، بار دیگر شاهد تشدید فعالیت های تنشزای جمهوری آذربایجان در جوار مرزهای مشترک با ارمنستان بوده ایم. در این راستا، تصاویر و ویدئوهای مختلفی از گسیلشدن ادوات زرهی و نظامیِ جمهوری آذربایجان به مناطق مرزی با ارمنستان منتشر شده و البته که ارتش ارمنستان نیز مقابله به مثال کرده و در حال تقویت استحکامات نظامی و دفاعی خود در برابر جمهوری آذربایجان است. بسیاری از ناظران و تحلیلگران بر این باورند که وقوع درگیری میان دو کشور دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد و البته که طرفهای مختلف منطقه ای به ویژه ایران در حال رایزنی با جمهوری آذربایجان جهت کاستن از سطح تنش ها هستند. با این حال، یک سوال عمده و محوری در این رابطه مطرح است: محرک های اصلی جمهوری آذربایجان در تنش زایی علیه ارمنستان چه هستند؟ به نظر می رسد جهت پاسخ به این پرسش به طور خاص می توان به دو مولفه عمده و محوری اشاره کرد. اولا، جمهوری آذربایجان به تنهایی اقدام به تنش زایی علیه ارمنستان نمیکند و تا حد زیادی دلگرم به حمایت های پشت پرده انگلستان، رژیم صهیونیستی، ترکیه و تشکیلات ناتو از خود است. البته رفت و آمدهای فراوان مقام های نظامی و سیاسی کنشگران مذکور به باکو در روزها و ماه های اخیر نیز گواهی روشن بر این ادعا است. اگرچه که اساسا وزن راهبردی جمهوری آذربایجان در معادلات منطقه ای نیز به نحوی نیست که بتواند به صورت یک جانبه دست به تنشزایی منطقه ای بزند. از این رو، جمهوری آذربایجان صرفا مهره میدانی بازیگران مذکور است و کمک های فراوانی را از آن ها دریافت می کند و البته که جاه طلبیهای خاص خود را نیز دنبال می کند. مسائلی که همگی در کنار هم باکو را به تشدید تنش زایی در قفقاز جنوبی سوق داده اند. درست به همین دلیل هم است که می بینیم کشوری نظیر ایران به صراحت به باکو هشدار می دهد که در برابر تغییر مرزهای ژئوپلیتیک در منطقه می ایستد. ریشه اصلی این استدلال در این نکته نهفته است که در واقع ایران جلوی طرح و برنامه های محورِ مخالف با خود به ویژه رژیم اشغالگر قدس، ناتو و انگلستان(علیه منافع ملی خود) ایستادگی خواهد کرد. دوم اینکه جمهوری آذربایجان امید دارد که بتواند از طریق احداث دالان تورانی در خاک ارمنستان و متصلکردن بی واسطه خود به ترکیه، زمینه های مساعدی را جهت تقویت موقعیت ارتباطیاش به عنوان حلقه اتصال ناتو به آسیای مرکزی فراهم کند و البته که راه را برای صادرات انرژی خود به کشورهای اروپایی نیز فراهم کند. در این مسیر، هم رژیم اشغالگر قدس و هم ترکیه، از جمله شرکای میدانی مهم باکو هستند و آن ها نیز سعی در تحقق ایده مذکور دارند. البته که در صورت تحقق طرح مذکور، جمهوری آذربایجان سعی دارد تا نقشی گسترده تر از حوزه انرژی را در چهارچوب تقویت بنیان های اقتصادی خود و به واسطه همکاری با طیفی از کنشگران منطقه ای و فرامنطقه ای کسب کند. از این منظر، اینکه شاهدیم جمهوری آذربایجان گاه و بیگاه اقدام به طرح ادعاهای تاریخیِ مبهم مختلف و مستند کردن تحرکات منطقه ای اش به این ادعاها می کند، بیش از آنکه گزاره ای واقعی باشد، صرفا بهانه هایی جهت پیشبرد منافعش است.