وزیر امور خارجه کشورمان راهی آفریقا شد
تعداد بازدید : 1
جای پای ایران در قاره سیاه
نویسنده : مریم عمادی / گروه سیاست
حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان روز دوشنبه 31 مردادماه، بعد از یک سال از حضورش در مسند ریاست دستگاه دیپلماسی کشور برای بازدید و رایزنی با تعدادی از مقامات کشورهای آفریقایی (مالی، تانزاتیا و همچنین زنگبار جمهوری متحد تانزانیا) راهی قاره آفریقا خواهد شد، تا قدمهای دیگری از سوی ایران در راستای گسترش تعاملات سیاسی و اقتصادی با این قاره برداشته شود. گفتنی است بررسی رخدادهای نوظهور در عرصة بین المللی در چند سال اخیر همچنین ویژگیهای ذاتی ژئوپلیتیکی و مؤلفههای جدید ژئواکونومیکی قاره آفریقا، گویای این حقیقت است که رفته رفته قاره آفریقا به عرصهای تعیین کننده در افق شناسی معادلات جهانی و بازیگران فعال فرامنطقه ای همچون ایران تبدیل گردیده است.
-
چالشها و مشکلات تعامل با آفریقا
واقعیت این است که در هیچ دورهای پس از انقلاب، جمهوری اسلامی ایران برای رابطه با کشورهای آفریقایی استراتژی نداشته است. بررسی اجمالی دورههای مختلف سیاست خارجی ایران نسبت به آفریقا حکایت از آن دارد که با وجود ویژگیها و جایگاه روبه رشد آفریقا در معادلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، همچنان فاصلة زیادی میان اهداف ترسیمی در اسناد بالادستی ایران با وضعیت موجود در روابط با آفریقا وجود دارد. برخی از مهمترین آسیبها عبارتاند از:1- وجود نگاه مقطعی و گذرا: به اذعان اغلب متصدیان کار با آفریقا، تعاملات ایران عموماً متناسب با راهبردهای کلان با این قاره کهن نبوده است. درواقع این امر تا حدود زیادی ناشی از عدم شناخت جامع طرفین از یکدیگر بوده که منجر به تکیه بر شناخت ناقص و پیش فرضهای منفی نسبت به هم شده است. 2-شکنندگی ساختارهای سیاسی، اقتصادی در آفریقا: نباید این واقعیت را فراموش نمود که آفریقا به دلایلی نظیر سابقه طولنی استعمار همچنان از زیرساختهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مناسب برخوردار نیست که این نیازمند بررسیهای کارشناسی و طراحیهای لازم در حوزه وضعیت شناسی محیطی آفریقا خواهد بود. 3- ضعف تفکر راهبردی و عدم تدوین نقشه راه در برقراری مناسبات: با وجود تلاشهای بسیار در حوزة کار با آفریقا و برگزاری نشستها و جلسات متعدد و همچنین انعقاد توافقات و تفاهمنامه های همکاری در زمینههای مختلف، اما در عمل بی توجهی به ملاحظات راهبردی به این قاره موجب عدم طراحی و تدوین نقشه راه جامع و منسجم گردیده است و لذا مناسبات با آفریقا در دورههای مختلف دچار افت وخیزهای پراکنده گردیده است و در مواقعی حتی رویکردهای متعارض نسبت به یکدیگر را همراه داشته است. همین موضوع سبب شده تا در عمل اولویت بندیهای راهبردی و متناسب با هدف گذاریها صورت نگرفته و لذا سیاستها، برنامه ریزیها از استمرار و ثبات لازم برخوردار نباشد.
جایگاه آفریقا در عرصه سیاست خارجی دولت سیزدهم که بر تمرکز بر ایجاد روابط متوازن در عرصه بین المللی قرار دارد جایگاه خاصی است. دیدارها و اظهارات رئیس جمهور ایران با مقامات آفریقایی در ماههای گذشته و اکنون سفر رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان به این قاره درواقع تلاشی برای از سرگیری روابط با این قاره پس از غفلت هشت ساله دولت قبل از این قاره کهن است. رئیسی برخلاف روحانی که درتمام دوره هشت ساله ریاست جمهوریاش به آفریقا سفر نکرد، ممکن است آفریقا را بیشتر در اولویت قرار دهد. در یک نظام بینالمللی که ظاهراً هیچ دوستی یا دشمنی دائمی ندارد، زمان نشان خواهد داد که آیا رئیسی میتواند روابط ایران را با متحدان دیرینه و شرکای تجاری برتر در قارهای که به دلیل بیتوجهی سلفش و همکاری و کمک عربستان قطع شده است، احیا کند یا خیر. فراتر از امضای توافق هستهای جدید با گروه پنج بعلاوه یک و کاهش تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی، دستیابی به این هدف سیاست خارجی مستلزم آن است که رئیسی به این متحدان و شرکا نشان دهد که میتواند منافع دیپلماتیک و تجاری ملموسی را به صورت گفتمانی و عملی به آنها برساند؛ چراکه کشورهای آفریقای نیز در جهان امروز بر طبق منافع خود عمل میکنند و زمانی که کمکهای برخی کشورهای بسیار قابل توجه است، به سوی آن کشورها سوق پیدا میکنند. ضمن اینکه اکنون رقبای ایران نسبت به حضور ایران در قاره سیاه بسیار هوشیار هستند. ضروری است در اینجا مقایسهای داشته باشیم میان میان عملکرد کشورمان با کشورهای موفق و پیشرو در این قاره. بیشترین مقایسه را میتوان میان ایران و چین یا ایران و ترکیه داشت. هر چند که مقایسه چین با ایران در آفریقا ممکن است از نظر بسیاری از کارشناسان چندان متجانس نباشد اما در مقایسه بحث روشها مد نظر است. استراتژی چین در آفریقا در چند سال اخیر بی توجهی به مسائل داخلی کشورهای آفریقایی و تمرکز بر توسعه روابط اقتصادی با انهاست. همچنین قراردادهای سرمایهگذاری و آموزشی ترکیه و آفریقا در سالهای اخیر درحال افزایش است. هند هم در بخش نرم افزاری و اینترنتی در آفریقا بسیار قوی است و در بخش تقویت زیرساختهای آموزشیهای اینترنتی و دولت الکترونیکی فعالیت دارد. پس طبیعی است که این قدرتها برای ایران که اکنون درصدد پیداکردن جای پایی در آفریقا است، چالشهایی ایجاد کنند.
-
ضرورت درس عبرت دولت سیزدهم از دولتهای قبلی
دولت سیزدهعم باید در ارتباط با کشورهای آفریقایی دو درس از دولتهای قبل بیاموزد. نخستین درس، رفتار کردن به گونهای است که فضا جهت پیگیری روابط نزدیکتر با ایران برای این کشورها فراهم شود و این کشورها بتوانند این کار را بدون دور شدن از غرب و خطر از دست دادن کمک، سرمایه گذاری و تجارت غرب انجام دهند. درس دوم، اجرای یادداشت تفاهم و دیگر توافقنامههای دوجانبه و بررسی کردن نیازها و محدودیتهای مالی، اقتصادی و فناوری ایران است. برخی از کشورهای آفریقایی پس از امیدهای فراوان در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد، از وعدههای بی عمل و تعهدات محقق نشده ایران در زمینه همکاری در زمینه تجارت، بازرگانی، علم، انرژی، بهداشت و زیرساخت ناامید شدند و این ناامیدی با بی توجهی روحانی به این کشورها بدتر شد. بنابراین عمل به این تعهدات میتواند گام مهمی در بهبود روابط با کشورهای آفریقایی باشد.