آنچه برای طرفین مذاکره کننده اهمیت دارد:
تعداد بازدید : 1
صبر و زمان مولفههای وین
نویسنده : سامان سفالگر / گروه بینالملل
دستِ پُر ایران در چهارچوب مذاکرات جاری در وین و در عین حال اختلاف و تنش در جبهه غرب، عملاً اتخاذ «صبر» در جریان مذاکرات را به مؤلفهای اساسی در چهارچوب راهبرد مذاکراتی ایران تبدیل کرده است. در این میان نباید فراموش کرد که مؤلفه «زمان» نیز تا حد زیادی در جبهه ایران، و علیه غرب قرار دارد که از این مساله تا جای ممکن باید بهره برداریهای لازم را انجام داد.
به گزارش خبرنگار بین الملل نسل فردا؛ همزمان با ازسرگیریِ مذاکرات هستهای وین از تاریخ 29 نوامبر (هشتم آذرماه)، بار دیگر معادله هستهای ایران به تیتر یکِ بسیاری از رسانههای معتبر بین المللی تبدیل شده و رسانهها و تحلیلگران برجسته بین المللی، دیدگاههای مختلفی را در رابطه با سرنوشت احتمالی مذاکرات جدید مطرح میکنند. در این راستا، گمانه زنیهای مختلفی در مورد ماهیتِ مذاکرات جاری، حوزه کاری آن، دغدغههای طرفهای مختلف مذاکره و همچنین نتایج احتمالی و سناریوهای جایگزین در صورت شکست مذاکرات مطرح میشود.
با این همه، اغلبِ تحلیلگران منطقهای و فرامنطقه ای، در جریان مذاکرات جاری و تحلیل آن، توجه ویژهای را به دو مؤلفه «صبر» و «زمان» معطوف میکنند. در این راستا، تحلیلگران معتقدند تحولات چند ماهه اخیر در منطقه خاورمیانه به طور خاص دستِ ایران در مذاکرات هستهای وین را تا حد زیادی تقویت کردهاند. در این چهارچوب، «مارکو کارنِلوس» دیپلمات سابق ایتالیایی در مقالهای برای «پایگاه خبری میدل ایست آی» مینویسد: تحولات جاری در عراق، سوریه، لبنان، افغانستان و یمن، همه و همه نشان میدهند که قدرت منطقهای ایران رو به فزونی و درعین حال نفوذ و قدرت آمریکا در خاورمیانه، تا حد زیادی رو به افول و کاهش است. همین مساله عملاً موجب شده تا تهدیدات آمریکا و اسرائیل علیه ایران مبنی بر اینکه در صورتِ به نتیجه نرسیدن مذاکرات، اقدام به انجام حمله نظامی علیه تهران خواهند کرد، چندان واقع بینانه به نظر نرسد و حتی تمسک آنها به یکچنین سناریویی، با نتایجی هولناک و فاجعه بار همراه باشد.
جدای از اینها، ایران در مدت اخیر تا حد زیادی بر شدت و دامنه پیشرفتهای اتمی خود افزوده است و اقدام به افزایش سطح غنی سازی خود به بیش از 60 درصد کرده و در عین حال، تولید و عملیاتی کردنِ سانتریفیوژهای پیشرفته IR9 و همچنین تولید اورانیوم فلزی را در دستورکار قرار داده که تمامی این رویهها، در واکنش به بدعهدیهای طرفهای غربی اتخاذ شدهاند. این مساله نیز در نوع خود موجب شده تا طرفهای غربی جهت حصول توافق با ایران، بیش از این کشور تمایل و عجله داشته باشند (با هدفِ متوقف کردن پیشرفتهای هستهای ایران). در واقع از منظر غربیها، حتی یک روز تأخیر در حصول توافق جدید با ایران، به معنای پیشرفتِ بیشتر توانمندیهای هستهای تهران است که این مساله به هیچ عنوان برای آنها خوشایند نیست. در این چهارچوب، «هانی حبیب» تحلیلگر پایگاه خبری میدل ایست مانیتور در مقالهای مینویسد: «ایران به قدری در چهارچوب مذاکرات جاری با دست پُر حاضر شده که به هیچ عنوان برای حصول توافق در قالب معادله هستهای خود عجلهای ندارد. جدای از اینها، ایرانیها در مقایسه با طرفهای غربی و متحدانِ منطقهای آنها، در مذاکرات جاری از اتحاد و انسجام بیشتری برخوردارند که همین مساله موضع آنها را در چهارچووب مذاکرات پیش رو بیش از پیش تقویت میکند».
در این راستا به تازگی «توماس فریدمن» ستون نویس سرشناس نیویوک تایمز نیز در گزارشی، با انتقاد شدید از ترامپ و نتانیاهو و رویههای آنها در قبال ایران، مواضع اسفناک این دو فرد در قبال ایران را عامل اصلی ایجاد شرایط کنونی در چهارچوب معادله هستهای تهران ارزیابی کرده که اکنون به هیچ عنوان در راستای منافع واشنگتن نیست. فریدمن به طورخاص معتقد است: در شرایط فعلی نَه شرایط منطقهای با آمریکا همراه است و نه کشورهایی نظیر چین و روسیه به دلیل اختلافات جدی خود با آمریکا در برخی موضوعات، حاضر به همکاری با واشنگتن علیه تهران هستند. جدای از اینها، پیشرفتهای هستهای ایران و شکستهای منطقهای آمریکا نیز عملاً دستِ واشنگتن در مواجهه با ایران را خالی کردهاند. مساله ای که به هیچ عنوان در راستای منافع ایالات متحده آمریکا نیست.
***
در این چهار چوب، اینطور به نظر میرسد که با توجه به اینکه مؤلفه «زمان» در قالب معادله هستهای جاری در وین، به نفع ایران است، تیم مذاکراتی ایران نیز باید راهبرد اصلی خود را بر اتخاذ صبر و در عین حال تلاش جهت حصولِ بهترین توافق ممکن قرار دهد. توافقی که عاری از اشتباهات و نواقص توافق برجام و در عین حال، ضامنِ منافع ملت ایران باشد.