درحالی‌که انتظار می‌رفت ۲۲بهمن‌ماه روز وحدت و همبستگی ملی باشد، اما راهپیمایی در اصفهان به شکلی دیگر ظاهر شد و عده‌ای در این روز علیه رئیس‌جمهوری شعار دادند! هنوز از توصیه‌های رهبر معظم انقلاب مبنی بر پرهیز از بددهانی و بی‌ادبی در جمع مداحان زمان زیادی نگذشته است؛ هر چند همان روزها هم گفته شد که مخاطب رهبر انقلاب فقط مداحان نیستند و همه باید خود را مخاطب بیانات ایشان بدانند، ولی به نظر می‌رسد گوش‌هایی که باید این توصیه‌ها را بشنوند، خود را به ندیدن و نشنیدن می‌زنند و داعیه ولایت‌مداری هم دارند! همه باید خود را مخاطب کلام رهبر انقلاب بدانند و به طریق اولی کسانی که ادعای ولایت‌مداری و پیروی از رهبر انقلاب را فریاد می‌زنند در عمل هم پایبندی خود را به توصیه‌های ایشان نشان دهند. درواقع ایجاد انشقاق در صفوف به هم ‌پیوسته‌ راهپیمایان، طرح شعارهای انحرافی و توهین به رئیس‌جمهور منتخب ملت در مراسمی که نماد وحدت ملی و یکپارچگی ایرانیان در مواجهه با ناظران فراملی است، ‌اقدامی به غایت غیرمسئولانه، ضدملی، تفرقه‌‌افکن و البته مجرمانه است.
 تلاش جهت تخریب دولت
اهانت و توهین به شخصیت‌های سیاسی و اجرایی، مدت‌هاست در کشور رواج یافته است. شاید یکی از پرسش‌های مهم افکار عمومی این است که ریشه این اهانت‌ها به دومین شخص سیاسی کشور چیست؟ اساساً اهانت و تخریب بی‌مورد چه سود و عوایدی برای جامعه و نظام سیاسی دارد که این چنین شاهد تکرار این رویه در میان برخی جریان‌ها هستیم؟ سابقه توهین به مسئولان به این سبک، آن هم مسئولانی که درون نظام هستند به بعد از سال٨٤ برمی‌گردد. بارها در مناسبت‌هایی همچون روز قدس و ٢٢بهمن مشاهده می‌شد که عده‌ای با تعقیب برخی شخصیت‌ها مثل مرحوم «هاشمی‌رفسنجانی» سر راه آن‌ها جمع می‌شدند و شعارهایی علیه آن‌ها سر می‌دادند. این رویه بعد از وقایع سال٨٨ تشدید و این مناسبت‌ها به فرصتی برای تسویه‌حساب تبدیل شد. البته در آن زمان برخی از رسانه‌ها آن را عکس‌العمل...

1 )برای بعضی از هم سن‌وسال‌های من خبر 22بهمن‌ماه چیز جدیدی نبود. درواقع عقبه تاریخی و سابقه هجمه به یک فرد در داخل نظام و توهین کردن به صورت علنی، ریشه در گذشته هم دارد. همان برخی که به یاد دارند نیمه دوم ریاست‌جمهوری مرحوم آیت‌اله «هاشمی‌رفسنجانی» را. همان روزهایی که جریانی به راه افتاد و پشت برخی شعارها قایم شد تا نقد هاشمی بعد از تخریب وی، به صورت یک جریان شکل بگیرد و ادامه بیابد.
2 )حمله به سفارت عربستان در مشهد نیز در سال 1394 نوع دیگری ازهمین رفتاربود که 20نفر بازداشت و 3نفر تبرئه شدند و ... .
 3 )حالا غائله اصفهان؛ رفتاری که بی‌تردید از سر بی‌سوادی سیاسی و کج‌فهمی رخ می‌دهد تا درست در روزی که می‌شود به برخی فیلم‌ها و عکس‌های منتشره افتخار کرد و حداقل در این روز خوراک محتوایی برای «بی.بی.سی»، «ایران‌اینترنشنال» و «صدای آمریکا» جور نکرد، همان اندیشه بی‌سوادی سیاسی و کج‌فهمی در یک جماعت موتورسوار خوراک خبری خوشمزه‌ای به آن ور آبی‌ها بدهد. اصفهانی که دهه‌هاست با دردِ اتیکت برخورداری و با سوگ زاینده‌رودش ساخته، حالا باید قربانی گروهان بی‌خردی موتورسوارانی بشود. فوجی که آن‌قدر ندانم‌کار است که چهره‌اش را هم نپوشانده چون نیازی ندیده است.
 4 )اینکه با دست پس زدن «برجام» و با پاپیش‌کشیدن توافق الحاقی، جریان‌های تندرو و تیزرو که دل خوشی از برجام نداشتند هم در ایران و هم در آمریکا فعال شدند، اتفاقی قابل پیش‌بینی بود. این‌جا ناسزاگویی به یک رئیس‌جمهور و آنجا بیانیه‌های جهموری‌خواهان کنگره به «بایدن» و هشدار درباره بازگشت به برجام. چه همزمانیِ جالبی است که هر دو اتفاق در یک روز می‌افتد! چه تندروهای هماهنگی! اگر برجام این همه بد و به درد نخور است که این همه ترس ندارد!
نیمه جان شدن برجام را بیش از هر جریان تندرویی در ایران و آمریکا «نتانیاهو» به سور نشسته است و کم مانده وزرای رژیم صهیونیستی و تریبون‌های فارسی‌شان به قول خودمان فحش روی بازگشت به برجام بگذارند. به قول «احمدی‌نژاد» مراقب لاشیم آب را کجا می‌ریزیم! باور کنید این گروهان حداقلی، همه اصفهان نیست.