
انگیزههای پنهان عربستانیها از آشتی با قطریها چه بود؟
تعداد بازدید : 0
دَمدادن به همسایه و دُمجنباندن برای پرزیدنت تازه!
«انگیزههای پنهان بنسلمان از آشتی با امیر قطر» تیتر یادداشتی است که «دیویدهرست» در نشریه «میدلایستآی» نوشت. این مطلب مفصل را انتخاب خبر بازنشرکرد.
سه سال و نیم طول کشید تا سرانجام بنسلمان، ولیعهدسعودی به همان نتیجهای برسد که برخی از ما در روزهای آغازین محاصره قطر رسیدیم؛ اینکه چنین اقدامی محکوم به شکست است.
درواقع پروژه خفه کردن صدای همسایه مستقل یعنی قطر در لحظهای کلید خورد که «جیمزماتیس» وزیر دفاع وقت آمریکا و «رکستیلرسون» وزیر امور خارجه وقت مدعی ارتباط حمله به عربستان از خاک قطر شدند. با گذشت هفتهها از محاصره تنها این موضع قطر بود که تقویت میشد. چندی پس از تنش فوق بود که نیروهای ترکیه برای ایجاد یک پایگاه نظامی وارد دوحه شدند، از سوی دیگر ایران نیز به قطر اجازه استفاده از حریم هواییاش را داد تا بدین شکل تحریمهای سعودی و امارات را بیاثر کند.
تنها چند ماه طول کشید تا قطر یک عملیات بزرگ لابیگری در واشنگتن را آغاز و تأثیر لابیهای سعودیها و یوسفالعتیبه سفیر امارات را خنثی کند و پشتیبانی محکمی برای خودش ایجاد سازد.
حالا با پیروزی «جوبایدن» در انتخابات آمریکا، بنسلمان احساس کرد که زمان پایان دادن به رفتارهای احمقانهاش فرا رسیده است. امروز هیچ یک از 13خواستهای که کشورهای محاصره کننده از قطر درخواست کرده بودند برآورده نشده است. میزبانی قطر از اعضای اخوانالمسلمین و سیاست خارجی این کشور تغییر نکرده است؛ شبکه الجزیره تعطیل نشده و حتی اتحاد قطر با ایران و ترکیه تقویت شده است.
در داخل کشور، شیخ «تمیمبنحمدآلثانی» امیر قطر از احترام بیشتری نسبت به گذشته برخوردار است، زیرا ملیگرایی در قطر افزایش یافته است. قطر نسبت به قبل از محاصره خودکفاتر و اعتماد به نفس بیشتری دارد.
نمیتوان منکر شد که این شوک ناخوشایند قطر و حتی سیاست خارجی ایران و ترکیه را تقویت کرد.
عبدالخالق عبداله، استاد علوم سیاسی در دبی که یکی از برجستهترین مدافعان محاصره سه سال پیش قطر بود به فایننشالتایمز گفت: میتوان گفت که قطر پیروز شده است. هزینه این محاصره بیش از حد زیاد بود و ما فقط باید آن را تحمل کنیم. بدون شک این سه سالونیم بدترین دوره در تاریخ شورای همکاری خلیج فارس بوده است.
حالا به نظر میرسد بنسلمان تازه به این نتیجه رسیده است. جالب اینکه بدانید چه کسی در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس در روز سهشنبه غایب بود؛ بله محمدبنزاید، ولیعهد ابوظبی در کنار پادشاه بحرین و عبدالفتاحالسیسی رئیسجمهور مصر غایبان بزرگ این نشست بودند.
بحرین اختلافات مرزی فزایندهای با قطر دارد و مصر درمورد آشتی با قطر دچار تردید است. سایت «مدامصر» به نقل از منابعی در دولت مصر گفته که قاهره شرایط را برای گشودن صفحه جدیدی در روابط با دوحه مهیا نمیبیند. این منابع خاطرنشان کردند که هیچ یک از خواستههای اساسی از قطر منجمله بستن شبکه الجزیره، بستن پایگاه نظامی ترکیه، قطع روابط با اخوانالمسلمین و کاهش روابط با ایران برآورده نشده است.
-
تنشها بر سر یمن و اسرائیل
مطمئناً زمینههایی برای اختلاف بین بنزاید و حامی وی بنسلمان وجود دارد. یکی از این موارد اختلافی یمن است: چه کسی واقعاً مسئول مداخله در یمن به رهبری عربستان است که در مارس 2015 آغاز شد؛ خود سعودیها یا اماراتیها؟ شبهنظامیان وابسته به امارات جنوب یمن را تحت کنترل خود درآورده و سعودیها را با یک جنگ لاینحل با حوثیها در شمال رها کردهاند.
عامل دوم تنش اسرائیل است. اماراتیها پیشگام عادیسازی روابط با اسرائیل، به وضوح خود را به عنوان شریک اصلی تلآویو در خلیج فارس معرفی کردند. قبل از عادیسازی روابط در سال گذشته، یک دیپلمات اهل یکی از کشورهای حاشیه خلیجفارس برای یک روزنامه اسرائیلی نوشت: آمریکا، امارات و اسرائیل میتوانند همکاریهای امنیتی نزدیکتر و موثرتری ایجاد کنند. گسترش روابط تجاری و مالی تلآویو و ابوظبی به عنوان دو اقتصاد پیشرفته و متنوع در منطقه، میتواند رشد و ثبات را در خاورمیانه تسریع کند.
اماراتیها ادعا میکنند که شریک اصلی اسرائیل هستند و این میتواند برای پادشاه آینده عربستان مشکلاتی ایجاد کند. ناگفته نماند که یکی دیگر از غایبان مشهور اجلاس شورای همکاری خلیجفارس، ملک سلمان پادشاه فعلی عربستان بود.
جدا ازاینکه بنسلمان قصد دارد با آشتی با قطر دمی برای رئیسجمهور جدید آمریکا تکان دهد، اما به نظر میرسد وی دلایل پنهانی هم برای این آشتیجویی دارد. بنسلمان میداند که با این کار باعث سکوت نسبی رسانههای تحت کنترل قطر به ویژه الجزیره که بیشترین مخاطب را در جهان عرب دارد میشود.
اکنون پوشش خبری الجزیره درمورد حوادث ناگوار که جهان عرب را به لرزه درآورده کاهش یافته است، یکی از این حوادث بمباران روزانه یمن توسط سعودیهاست.
در حالی که تولیدکنندگان و گزارشگران برنامه در الجزیره نسبت به بسیاری از همکارانشان در رسانههای تحت کنترل عربستان، امارات و مصر آزادتر هستند، اما کشور قطر هنوز هم سانسورهای خاص خود را دارد.
بنسلمان میتواند از این تنشزدایی با قطر برای دستیابی به دو هدف عمده استفاده کند؛ یکی از این اهداف به رسمیت شناختن اسرائیل و دیگری ترغیب پدرش برای کنارهگیری و واگذاری قدرت به وی است.
شکی نیست که بن سلمان فکر میکند زمان آن رسیده که هر دو اتفاق رخ دهد. او از همان ابتدای مبارزات خود برای رسیدن به پادشاهی، روابط پنهانی نزدیکی با «نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل کلید زد. رابط بنسلمان برای این ارتباط هم «جاردکوشنر» مشاور رئیسجمهوری آمریکابوده است. اختلافنظر گستردهای در پادشاهی پیرامون مسئله عادیسازی با اسرائیل وجود دارد. وزنههای سنگین سیاست خارجی در خانواده سلطنتی به ویژه شاهزاده ترکیالفیصل رئیس سابق سازمان اطلاعات سعودی هنوز علناً با این اتفاق مخالفت میکنند. شخص شاه که شاهزاده ترکی به او نزدیک است نیز از مخالفان است و این مسئله تأثیر زیادی بر مردم عربستان خواهد گذاشت.
اولین قدم برای حل این مسئله خنثیسازی اقدامات یا کاهش حجم رسانههای عربی است که میتوانند علیه بنسلمان تبلیغ کنند. دراین بین بایدن نیز به عنوان یکی ازحامیان بزرگ اسرائیل از چنین سیاستی حمایت میکند. درحالیکه حل و فصل بحران با قطر با استقبال مواجه است، انگیزههای پشت پرده بنسلمان میتواند به هرج و مرج بیشتری در جهان عرب منجر شود.