خیابان گلستان یکم تهران؛ لوکیشن یا محدوده جرم؟!
عصر تاریک کرونا
مجاهد خاموش و سپیدروی و سرافراز
سرمقاله
میرسلیم آماده کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰؟
کاری به انتقادهای نپخته ندارم
آقای دکتر «کل داستان» را بفرمایید
خیابان گلستان یکم تهران؛ لوکیشن یا محدوده جرم؟!
سرمقاله
مجاهد خاموش و سپیدروی و سرافراز
عصر تاریک کرونا
میرسلیم آماده کاندیداتوری در انتخابات ۱۴۰۰؟
کاری به انتقادهای نپخته ندارم
آقای دکتر «کل داستان» را بفرمایید
مقامات اطلاعاتی آمریکا به نیویورک تایمز گفتهاند ابومحمد مصری از سال 2003 در ایران بازداشت بوده اما از سال 2015 از زندان آزاده شده و در تهران زندگی میکرد.
روزنامه «نیویورک تایمز» ادعا کرد نفر دوم القاعده سه ماه پیش توسط ماموران اسرائیلی در تهران ترور شد. براساس این گزارش، «عبداله احمد عبداله» ملقب به «ابو محمد مصری» فرد شماره دو یا همان فرمانده دوم القاعده به وسیله دو مأمور موساد در خیابانی در تهران ترور شده است. به گزارش عصرایران، منابع اطلاعاتی آمریکا به این روزنامه آمریکایی گفتند نیروهای اسرائیل این عملیات را به نیابت از آمریکا در ماه مرداد (7 آگوست 2020) سازماندهی کردهاند. بر اساس این گزارش، دو مأمور موساد از روی موتور فرد شماره دو القاعده را به همراه دخترش «مریم» به قتل رساندهاند. مریم بیوه «حمزه بن لادن» پسر «اسامه بن لادن» بود. این عملیات تروریستی در سالگرد بمبگذاری سال 1998 در سفارتخانههای آمریکا در دو کشور آفریقایی کنیا و تانزانیا روی داده است. ابو محمد مصری یکی از مظنونان اصلی طراحی این بمبگذاریها بوده است. دولت ایالات متحده آمریکا 10 میلیون دلار جایزه برای سر مصری تعیین کرده بود. به نوشته نیویورک تایمز کشته شدن «مصری» که احتمالاً جانشین «ایمن الظواهری» رهبر کنونی القاعده نیز به شمار میآید، از مردادماه سالجاری تا کنون مخفی نگه داشته شده است.
مقامات اطلاعاتی آمریکا به نیویورک تایمز گفتهاند ابو محمد مصری از سال 2003 در ایران بازداشت بوده اما از سال 2015 از زندان آزاده شده و در تهران زندگی میکرد. به نوشته نیویورک تایمز ایران این قتل را مخفی نگه داشته و اعلام کرده فرد کشته شده «حبیب داود» استاد تاریخ لبنان و از اعضای حزباله لبنان بوده است. به نوشته نیویورک تایمز شیوه این ترور موساد در تهران درست مشابه ترور دانشمندان هستهای و موشکی ایران بوده است. مقامات رسمی امنیتی آمریکا و شورای امنیت ملی کاخ سفید از تأیید یا تکذیب گزارش نیویورک تایمز خودداری کردهاند.
در گزارش نیویورک تایمز آمده است این حادثه، در خیابان پاسداران روی داده و ماموران پنج گلوله شلیک کردند که چهار گلوله به هدف خورده اما گلوله پنجم به خودروی دیگری اصابت کرده است. همچنین نفر دوم القاعده در خودروی خود (ال 90) به قتل رسید.
واکنش وزارت خارجه ایران
وزارت خارجه ایران نسبت به خبر نیویورک تایمز واکنش نشان داد. اطلاعیه وزارت خارجه ایران به این شرح است: وزارت خارجه ضمن تکذیب هرگونه حضور اعضای گروه القاعده در ایران، تاکید کرده رسانههای آمریکایی در دام سناریوپردازیهای هالیوودی مقامهای آمریکا و رژیم صهیونیستی نیفتند. واشنگتن و تلآویو هر از چند گاهی برای شانه خالی کردن از مسئولیت اقدامات جنایتبار این گروه و دیگر گروههای تروریستی در منطقه، تلاش میکنند با دروغپردازی و درز اطلاعات ساختگی به رسانهها، ایران را مرتبط با چنین گروههایی به تصویر بکشند.
سابقه خبر چیست؟ دو تبعه لبنانی در خیابان پاسداران به قتل رسیدند
روز 18 مرداد 1399 خبرگزاری مهر به نقل از یک مقام آگاه در پلیس پایتخت از قتل دو «تبعه لبنانی» در خیابان پاسداران گلستان یکم خبر داد. بنا به این گزارش؛ پدر و دختر لبنانی به نامهای حبیب داوود ۵۸ ساله و دخترش مریم ۲۷ ساله حوالی ساعت ۲۱ به دست موتورسواری ناشناس به قتل رسیدند. بر اساس این خبر، گفته میشود این افراد در حوالی گلستان یکم در خیابان پاسداران تهران به قتل رسیدهاند.
جزئیات از قتل گلستان یکم پنج تیر شلیک شده است
یک مقام آگاه در پلیس پیشگیری پایتخت با ارائه جزئیاتی از حادثه قتل در خیابان گلستان یکم تهران اظهار کرد: بر اساس گفته شاهدان عینی گویا مقتول ۵۸ ساله به نام حبیب داوود استاد تاریخ بوده است و همراه دخترش مریم داوود ۲۷ ساله در خودرو ال ۹۰ سفید در حال حرکت بودند. وی افزود: شیوه قتل یا ترور این افراد به این صورت بوده که از سمت راننده چهار تیر شلیک شده و شلیک پنجم هم به یک ماشین دیگر که در حال عبور بوده اصابت میکند. وی در پایان گفت: به دلیل اینکه کوچه از یک طرف راه برای ماشین دارد و از طرف دیگر فقط عابر پیاده یا موتورسوار میتواند حرکت کند، فرد موتورسوار از طرف پیادهرو شلیک کرده و با موتور فرار کرده است. این حادثه در ساعت ۲۱ در حوالی گلستان یکم در خیابان پاسداران تهران رخ داده است که تحقیقات در این باره ادامه دارد و اخبار تکمیلی مجدد اعلام میشود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
همشهری آنلاین: دو ویدئو از دو رئیسجمهور سابق یعنی باراک اوباما و محمود احمدینژاد درباره شیوع ویروس کرونا منتشر شد که قابل توجه هستند. در حالی که محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق کشورمان در بخشی از جدیدترین گفتوگوی خود با یک رسانه فارسیزبان ویروس کرونا را ساخته آزمایشگاهها معرفی میکند و میگوید که سازمان بهداشت جهانی و روشهای پیشنهادی این سازمان، مقصر اصلی شیوع و همهگیری آن است؛ ویدئویی هم از باراک اوباما رئیسجمهور سابق آمریکا منتشر شد که در یکی از سخنرانیهای خود در سال ۲۰۱۴ اظهاراتی کوتاه و گنگ درباره تولید نوعی ویروس کرده است. باراک اوباما در یک سخنرانی در سال ۲۰۱۴، شیوع یک بیماری مشابه کرونا را پیشبینی کرده بود و ترامپ هم اوباما را مسبب شیوع کرونا میداند. اوباما مبلغ ۳.۷ میلیون دلار کمک مالی به آزمایشگاه ووهان چین کرده و در آن سخنرانی به صورت سربسته و گنگ عنوان کرده بود که قرار است یک بیماری جهان را فرا بگیرد. این سخنرانی و اطلاع دقیق رئیسجمهور وقت ایالت متحده از انتشار یک بیماری مسری فرضیه آزمایشگاهی بودن ویروس کرونا را قوت میبخشد و احتمال میرود سازندگانی در پشت پرده این ویروس مرگبار قرار داشته باشند. این ویروس تاکنون جان بسیاری از مردم جهان را گرفته و بسیاری از خانوادهها را داغدار کرده است و همینطور اقتصاد برخی کشورها را در آستانه نابودی قرار داده است.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی درگذشت حجتالاسلام «جواد اژهای» را تسلیت گفتند. حضرت آیتاله خامنهای رهبر معظم انقلاب با صدور پیامی درگذشت حجتالاسلام «جواد اژهای» را تسلیت گفتند. متن پیام ایشان به این شرح است: با اندوه و تأسف فراوان خبر درگذشت عالم مجاهد جناب حجتالاسلام آقای دکتر جواد اژهای را دریافت کردم؛ شخصیت برجسته و ممتازی که سالهای متمادی مجاهدتهای بزرگ و مبارک را با اخلاص و بدون اندک تظاهری عهدهدار شد. یادگارهای فراموشنشدنی برای کشور و انقلاب برجای گذاشت. تشکیل انجمنهای اسلامی دانشجویان در اروپا، تشکیل مدارس استعدادهای درخشان کشور، مدیریت پدرانه بر مجموعههای نخبگانی جوان و سازنده در دوران طلایی مدالآوریهای علمی بینالمللی از جمله این یادگارهای بیهمانند است. این مجاهد خاموش که خود برادر شهیدی عزیز و داماد شهید عالیقدر آیتاله بهشتی بود بنای نخبگی و نخبهپروری را بر شالودههای محکم ایمان وانقلاب استوار ساخت و سپیدروی و سرافراز به ملاقات خداوند رحیم شتافت. اینجانب با تأسف عمیق به همسر گرامی و صبور و فرزندان عزیز و دیگر منسوبان و بازماندگان ایشان و نیز عموم جامعه نخبگان کشور تسلیت عرض میکنم. رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسئلت مینمایم. حجتالاسلام والمسلمین دکتر جواد اژهای نماینده رهبر انقلاب در امور دانشجویان اروپا و آمریکا بود که در پی ابتلا به کرونا در سن ۷۲ سالگی درگذشت. وی که داماد و پسرخاله شهید دکتر بهشتی و از طرف مادری جزو خاندان صدر بود، پیش از انقلاب دکترای روانشناسی تجربی از دانشگاه وین گرفت و پس از انقلاب در دولت دفاع مقدس، وزیر مشاور و رئیس سازمان بهزیستی و سپس معاون فرهنگی نخستوزیر شد. او در دهه شصت سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد) را تأسیس کرد و دو دهه رئیس سمپاد بود. مرحوم اژهای همچنین در دولتهای آیتاله هاشمی و حجتالاسلام والمسلمین خاتمی، مشاور فرهنگی رئیسجمهور بود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
ادامه از صفحه یک ...
کردهاند. دولت اگر پیشنهاد تعطیلی میدهد بایستی زیر ساخت را آماده کند. در این میان به نظر میرسد که دولتمردان علاقهای به مدیریت میدانی و اجرای طرحهای عملی ندارند. شاید هم به نظر میرسد که در ماههای باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و سال پایانی دولت آنقدر انگیزه در برخی از دولتمردان وجود ندارد که به طور جدی وارد کارزار مبارزه با کرونا شوند. طرحهایی که تاکنون دولت اجرا کرده موفقیتی نداشته است. تعطیلی مشاغل از ساعت شش بعدازظهر هم شبیه شوخی است که با این محدودیتها هیچ تغییری در کلانشهرها به خصوص تهران مشاهده نمیشود.
نیاز به فرمانده
کارشناسان میگویند لازمه فرماندهی ستاد کرونا درک کامل از شرایط کشور و مردم است و فرماندهی ستادی، نمیتواند پاسخگوی این نیاز باشد. امروز ستاد کرونا نیازمند فرماندهی میدانی است که میطلبد از پتانسیل نیروهای مسلح ارتش، سپاه، بسیج و ناجا استفاده شود. اکنون بسیج جامعه پزشکی آماده است اگر اراده کنند آنها پای کار میآیند تا با بیماریابی و شناسایی بیماران و اقدامات پیشگیرانه بتوان آمار مبتلایان و فوتیها را کاهش داد. همچنین فرماندهی ستاد کرونا بایستی به شکل جهادی بوده و فرمانده این ستاد خود باید فرمانده میدانی باشد و پشت میز و از درون کاخ نمیشود این ستاد را فرماندهی کرد. فرمانده باید پای کار باشد و همانجا با بررسی شرایط و امکانات هر شهر نسخه لازم برای آن را تهیه کرد. فرمانده ستاد کرونا باید در بیآرتی با مردم بنشیند و مشکلات را مستقیم و ملموس درک کرده تا بتواند برای آن نسخه ارائه کند.
آنچه در میدان کار به دست میآید با آنچه که به شکل تئوری به مدیر ارائه میشود متفاوت است و فرماندهی پشت میز با فرماندهی کف خیابان دو مقوله جداگانه است. همچنین ستاد مبارزه با کرونا ستاد دولتی و نه ستاد ملی است، چون ستاد ملی باید به نمایندگی از مردم و نه براساس خواست دولت عمل کند. مردم به نمایندگان مراجعه و دغدغههایشان را بیان میکنند. نمایندگان اعلام کردهاند اگر قرار باشد شرایط به همین منوال ادامه پیدا کند آنها هفته آینده طرح دو فوریتی را ارائه خواهند داد تا دولت را موظف به انجام اقداماتی کنند که از جمله آن تعطیلی دو هفتهای تهران و کلانشهرهاست.
علاوه بر تعطیلی دو هفتهای باید برنامهریزی برای انجام کارهای اساسی صورت گیرد تا بتوان شرایط را کنترل کرد و به سایر ارگانها منابع مالی داده شده و استخدامهای کادر درمان از بروکراسی اداری بیرون رود چون شرایط بسیار نگران کننده است.
بازی با افکار عمومی
معلوم نیست که چرا دولت با مردم موش و گربه بازی میکند و حقیقت امر را برای آنها توضیح نمیدهد. مشخص است که قرنطینه و تعطیلی با یکدیگر همپوشانی دارند و اجرای تکتک نمیتواند هدف مقابله با کرونا را تأمین کند. با این حال یکی از مهمترین موضوعاتی که به چشم میخورد این است که حتی تصمیمات اندکی هم که اکنون از سوی دولت گرفته شده به طور کامل اجرا نمیشود و کارایی ندارد. در این میان دولت به جای استفاده از همه ظرفیتها و یکسره کردن کار، بازی رسانهای را با مردم در پیش گرفته و در این میان گروکشیهای سیاسی هم میان آمده است. رئیسجمهور تصمیم به تعطیلی میگیرد و استانداری مخالفت میکند؟ سؤال اینجاست که آیا استانداری میتواند با دستور رئیسجمهور مخالفت کند؟
جایگاه استانداری در این میان کجاست؟ آیا نمیشد قبل از اینکه این دستور صادر و رسانهای شود زیر ساختها برای آن آماده شود؟ این نوع تصمیمگیری به گونهای است انگار سلسله مراتبی در دولت وجود ندارد. نباید دستورهای دولت به این سادگی تلف شود. باید دستور به گونهای صادر شود که وقتی وارد استانداری میشود بلافاصله بر اساس سلسله مراتب اداری انجام گیرد. باید دستورات صریح، روشن و قابل اجرا باشد. حرفهای استاندار نیز قطعاً درست است ولی آیا استاندار از دولت جداست؟
استانداری زیر نظر وزارت کشور است و وزارت کشور هم زیر نظر دولت قرار دارد. باید هر تصمیمی از سوی دولت در بالا بسته شود و قبل از اینکه به زیردستان برسد قابلیت اجرایی آن بررسی شود. چنین بازیهایی از نظر مردم پذیرفته نیست و جواب نمیدهد. دولت باید بتواند به مردم جواب بدهد که اگر چنین تعطیلی ایجاد شود، تکلیف مردم چیست؟ اینکه مردم هر روز فکر کنند که عاقبت کار آنها و فردای آنها چه میشود و چه باید کرد نمیتواند راه حل این مشکل باشد. در نهایت این مردم هستند که در این ناکارآمدیها جان خود را از دست میدهند و هر روز گرفتار بازیهای عجیبی میشوند که برخی مسئولان برای آنها تدارک دیدها ند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
برنا: عضو حزب موتلفه گفت: با توجه به این که برای ائتلاف در حال مذاکره با تشکلهای دیگر و روحانیت هستیم هنوز برنامه مشخصی در این رابطه نهایی نشده و همچنین چیزی در خصوص حضور میرسلیم مطرح نشده است.
حمیدرضا ترقی، فعال سیاسی اصولگرا، در رابطه با تصمیم حزب موتلفه برای حضور در انتخابات گفت: ما هنوز در زمینه ویژگیهای دولت حزبی در حال بحث هستیم و نه بر مصداقی فکر کردهایم و نه برنامهای ریخته شده است. با توجه به این که برای ائتلاف در حال مذاکره با تشکلهای دیگر و روحانیت هستیم هنوز برنامه مشخصی در این رابطه نهایی نشده و همچنین چیزی در خصوص حضور میرسلیم مطرح نشده است. او در رابطه با عملکرد مجلس یازدهم تا به امروز افزود: به نظر من در جامعه این برداشت وجود ندارد که از عملکرد مجلس راضی نباشند، ضمن اینکه اجرا در دست دولت است و مجلس فقط در نقش قانونگذار و ناظر است. مجلس در این دو حوزه تا اینجا عملکرد خوبی داشته و به دنبال پیگیری مطالبات مردم بوده و به نظر میرسد در چند ماه آینده میتواند؛ گامهای موثرتری در این رابطه بردارد. او اضافه کرد: عوامل اعتمادسازی در جامعه از چند موضوع به دست میآید که در گام اول رسیدگی به مشکلات، نیازها و گرفتاریهای مردم قرار دارد تا این گرفتاریها برطرف نشده و مردم حس نکنند که مشکلاتشان برطرف شده و مورد توجه قرار گرفتهاند، اعتماد محقق نمیشود. در موضوع اعتماد مهم این است که ما بتوانیم در حل مشکلات مردم و برای مطالبات آنها، گامهایی عملی برداریم و طبیعتاً نقش اصلی در این مورد به خود دولت برمیگردد. طبیعتاً وقتی مردم حس کنند، مدیران مشکلات را درک میکنند و حرف آنها را میشنوند و در جهت حل مشکلات آنها هستند، این اعتماد افزایش پیدا میکند. او اضافه کرد: مهمترین نقش مجلس این است که نشان بدهد در تذکر، پیگیری و در پاسخگو کردن پیگیر و به دنبال حل مشکلات است. همچنین مجلس مشکلات و مسائل را با دقت بررسی کرده و برای حل آنها، راه حل ارائه بدهد. دنبال شدن این روند مردم را امیدوار میکند چون میبینند، جریانی سیاسی که گفتمان مورد نیاز مردم را دارد به مطالبات آنها توجه کرده و به این جریان، اعتماد میکنند.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
محمود احمدینژاد، رئیسجمهور سابق کشورمان در گفتوگویی اینستاگرامی با ایندیپندنت فارسی، درباره شیوع ویروس کرونا گفته بود: «... کرونا که معلوم است یک ویروس آزمایشگاهی است، ساخته شده و عمداً منتشر شده است با اهداف سیاسی. من معتقد هستم کسانی که دنیا را در صد سال اخیر مدیریت کردند، به این نتیجه رسیدهاند که ساز و کارهایشان دیگر پاسخ نمیدهد، باید تغییرات اساسی به وجود بیاورند و انتشار کرونا، یکی از اهدافش پوشش دادن و تغییرات است. یعنی زمینه را برای تغییرات فراهم کنند. دستورالعملهایی را که منتشر میکنند در دنیا بسیار گنگ است، چند پهلو و متناقض است و هر کشوری که بخواهد از آن دستورالعملها تبعیت بکند دچار مشکلات میشود. به نظرم در ایران هم مشکل اصلی این است که مدیریت کرونا، در تبعیت از سیاستهایی که بهداشت جهانی منتشر میکند، دارد اتفاق میافتد و همین باعث شده که مهار کرونا در ایران با مشکلات جدی مواجه شود.» حجتالاسلام حسن روحانی رئیسجمهور نیز در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا گفت: آنچه برای ما مهم است در محله اول آموزش است. ما باید سواد سلامت مردم را افزایش دهیم. مردم باید به خوبی بدانند علائم این بیماری چه هست. هنوز هم در جامعه ما افرادی هستند که میگویند هیچ علامتی ندارند. میگویی هیچ علامتی ندارید؟ میگویند چرا کمی درد عضلانی دارم. باز هم میپرسی میگوید چند روزی است حس بویایی و چشاییام کار نمیکند. معلوم است به اندازه کافی آموزش به مردم داده نشده است و مردم فکر میکنند باید تب شدید داشته باشند یا دائم سرفه کنند تا احساس کنند این بیماری سراغشان آمده است. وی با کنایه به اظهارات رئیسجمهور سابق کشور گفت: مردم باید به ستاد ملی کرونا و قرارگاه اعتماد صد در صد داشته باشند. هرچه این اعتماد کم شود به ضرر کشور است. البته کاری به حرف اینهایی که گاهی با داخل و ضد ایرانیها در خارج، مصاحبه و انتقادهای نپختهای را مطرح میکنند، ندارم اما هر چیزی که اعتماد مردم به ستاد ملی کرونا، قرارگاه مرکزی ستاد و وزارت بهداشت و درمان را کاهش دهد، به ضرر ماست. به محض کاهش اعتماد، دقت مردم برای اجرای مصوبات کم میشود. این اصل داستان است که باید مورد توجه قرار گیرد که پروتکلها به خوبی اجرایی و عملیاتی شود.
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
این روزها بازار گمانهزنیها درباره ورود احتمالی سعید جلیلی به کارزار انتخاباتی ۱۴۰۰ ایران در حالی داغ است که دو پیام توئیتری وی درباره برجام مورد انتقاد کاربران قرار گرفته است. مذاکره کننده سابق هستهای در دوره ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در یکی از این پیامهای توئیتری، برجام را خسارت محض و تعهدی یک طرفه عنوان کرده بود که تحریم بیشتر ایران نتیجه آن بوده است. جلیلی در این پیام توئیتری نوشت: «آنها آن چه را که بیشتر بود گرفتند، حداقل را هم ندادند. حالا باز دوباره تعهدات بیشتری میخواهند؟» محسن عبداللهی استاد حقوق بینالملل در دانشگاه شهید بهشتی در پاسخ به جلیلی در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت: مخالفان مذاکره با غرب غالباً درچند ویژگی مشترک هستند که یکی از این ویژگیها این است که آنها خود در گذشته نمایش ناامیدکنندهای از مذاکره داشتهاند. عبداللهی افزود: مخالفان مذاکره با غرب هیچ راه حل جایگزینی به جز کلیشه «اتکای به داخل» ندارند و در سر سودای مذاکره دارند. وی تصریح کرد: اتکای به داخل نه تنها خوب که ضروری است اما با توجه به واقعیتهای دنیای امروز کافی نیست.
جناب دکتر جلیلی، کُل داستان را بفرمایید!
در شرایطی که صدایی از داخل ایران درباره مذاکره مجدد با آمریکا بلند نشده و آنچه درباره مذاکره تهران - واشنگتن گفته میشود فقط گمانهزنی رسانهای مخالفان خارجنشین جمهوری اسلامی است که با هدف ایجاد تفرقه در میان سیاسیون ایرانی این مسائل را مطرح میکنند، اما رئیس تیم مذاکره کننده ایران در دولتهای نهم و دهم در توئیت دیگری نوشت: عدهای میگویند برویم دوباره مذاکره کنیم!
جلیلی برای تقبیح مذاکرات گذشته با غرب که به امضای برجام منجر شد، نوشت: یکی از اقدامات دولت اوباما و سناتورها پس از امضای برجام، تمدید دهساله تحریمهای ایران موسوم به آیسا و همچنین امضای قانون ویزا بود.
وی تصویب قانون تجمیع و توسعه تحریمهای ایران موسوم به کاتسا با اجماع حداکثری جمهوریخواهان و دموکراتها را از دیگر پیامدهای امضای برجام برای جمهوری اسلامی عنوان کرد. رضا نصری حقوقدان و کارشناس مسائل سیاست خارجی در پاسخ به جلیلی طی پیامی در توئیتر نوشت: جناب دکتر جلیلی، کُل داستان را بفرمایید! وی در توضیح «کل داستان» خطاب به دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: قانون آیسا که بستر حقوقی بسیاری از تحریمهاست، تمدید شد و از کنگره (به ویژه کنگره جمهوریخواه) انتظاری جز این هم نبود اما معافیتهای مورد توافق در برجام تا زمان خروج ترامپ از توافق پا برجا ماند!
این حقوقدان اضافه کرد: اصلاح قانون ویزا که یکی دیگر از دستاوردهای جریان تندرو در واشنگتن بود، محدودیتهایی را برای کسانی که ظرف پنج سال گذشته به هفت کشور نامبرده سفر کرده بودند برای دریافت ویزای آمریکا ایجاد میکرد اما برجام موجب شد دولت اوباما مجبور شود از میان این کشورها صرفاً برای «ایران» معافیتهایی قائل شود تا طبق تعهداتش مانع «عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی ایران» نشود.
برجام قدرت مانور را از ترامپ گرفت
نصری درباره تصویب قانون کاتسا نیز گفت: قانون کاتسا در زمان ترامپ (برجامستیز اعظم) و با امضای او به تصویب رسید و عمده موضوع آن به غیر از روسیه «فعالیتهای موشکی ایران» بود که موضوع برجام نبود اما به موجب قطعنامه ۲۲۳۱ از زیر ضرب ممنوعیت شورای امنیت خارج شده بود. وی یادآور شد: برجام «پیمان مودت» میان ایران و آمریکا یا یک قانون فراسرزمینی نبود تا دولت و همه افراد و بازیگران صحنه سیاست آمریکا را ملزم به رفتار دوستانه با ایران کند؛ یا مانعِ مانعتراشیهای جریانهای ایرانستیز و برجامستیز در کنگره شود. این کارشناس مسائل حقوقی خاطرنشان کرد: برجام توافقی بود که به جز دستاوردهای راهبردی در صحنه بینالمللی، قدرت مانور و دامنه اقدامات خصومتآمیز نهادهای قانونگذار آمریکا را همانطور که نمونههایش در بالا ذکر شد به شدت محدود میکرد. به همین خاطر هم ترامپ آن را ناقض «عظمت آمریکا» میدانست و از آن خارج شد!
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.