مسئولان، مدیران و تصمیمگیران، آنچه خودمان داریم را از بیگانه تمنا میکنند!
تعداد بازدید : 1
در انتظار یک جو همت نه یک «جو بایدن»
در این چند روز ایرانیان ازجمله ملتهایی بودند که تحولات انتخابات آمریکا را به طور لحظهای دنبال کردهاند. این موضوع نشان از شرطی شدن اقتصاد ایران دارد
نویسنده : مریم عمادی
با اتمام انتخابات آمریکا صفحه جدیدی از قیمتها در بازار طلا، دلار و سکه به وجود آمد. در بازار داخلی ایران تحولات قابل تاملی در حال شکلگیری است. درواقع هنوز مشخص نشده چه کسی بهطورقطع و یقین به کاخسفید به عنوان رئیس قدم میگذارد که دیده میشود قیمت دلار با ریزشهایی روبهرو شده است. تا این لحظه قیمت دلار در کانال 25هزار تومان درگردش است که به معنای ریزش حدود 4 الی 5 هزار تومانی است. در عین حال ریزش ارزش دلار و تقویت پول ملی کاهش قیمت در بازارهای خودرو و دیگر بازارهای مرتبط با دلار را نیز به همراه خواهد آورد.
اقتصاد ایران شرطی شده است
مسئله اصلی تعیین نرخ ارز در کشور ما علاوه بر نیاز بازار و عرضه و تقاضای ارز، تأثیرپذیر از فضای روانی و ادراکی موجود در بازار است. میزان نیاز کشور ما به ارز برای واردات کالاهای اساسی و سرمایهای مشخص بوده و توسط مسئولان بانک مرکزی در فضای رسانهای میچرخد. میزان منابع و ذخایر ارزی در داخل و خارج از کشور پاسخ نیازهای ارزی ما را میدهد. طی یکسال اخیر با توجه به انتخابات آمریکا و مسئله شرطی کردن اقتصاد ایران نسبت به نتایج انتخابات آمریکا فضایی روانی در بازار حاکم شده است و بازارهای سرمایه و ارز را تحت تأثیر قرار داده است. این اقتصاد شرطی آن هم وابسته به تحولات آمریکا بسیار مضر است و موجب بالا و پایین شدن بازار ارز میشود.
در این چند روز ایرانیان از جمله ملتهایی بودند که تحولات انتخابات آمریکا را به طور لحظهای دنبال کردهاند. این موضوع نشان از شرطی شدن اقتصاد ایران دارد که به طور جدی مسئله تولید و ثبات و پیشرفت آن را تحت تاثیرات منفی قرار میدهد. گفتنی است طی چند سال گذشته به دلیل افزایش فشار تحریمها قیمت دلار سیر فزایندهای گرفت و به همین بهانه قیمت تمام کالاها افزایش داشت. بسیاری از تحلیلگران مطرح میکنند که تحولات افزایش قیمت دلار ارتباطی به تحریمهای آمریکا ندارد؛ حتی این افزایش قیمتها همخوانی خاصی هم با ارائه تحریمها نداشت. درواقع از چند ماه پیش بود که آمریکاییها دیگر تحریم جدیدی نداشتند و حتی خودشان هم به این موضوع معترف بودند که دیگر اقتصاد ایران جایی برای تحریم ندارد، اما قیمتها از همان ماهها سیر صعودی بسیار بالایی به خود دید. پرسش اساسی اینجاست که بازیگر اصلی میدان افزایش قیمتها در بازار ایران کیست؟ آیا آمریکاییها و تحریمهای آنان اثرگذار است. این درحالی است که هنوز کسی در کاخ سفید جایگاه ریاست را اشغال نکرده است. از زمانی هم که انتخابات آمریکا تمام میشود، حدود 70روز طول میکشد که دولت جدید مستقر شود و بعد از آن تصمیمات نیز با سرعت تمام آن هم به میل ایران نخواهد بود.
بنابراین اگر با سیاست خوشخیالی اصلاحات «ترامپ» هم برود و «بایدن» رأس امور آمریکا را در دست بگیرد بازهم به همین زودیها شاهد چنین تحولاتی در اقتصاد کشور نخواهیم بود. اگر هم بپذیریم که این کاهش قیمتها روانی است، باید گفت که حباب شکل گرفته از افزایش قیمتها آن قدر زیاد است که ترکیدن آن با پایین آمدن 4 الی 5 هزار تومانی دلار جبران نمیشود و به قول کارشناسان تا حدود 10هزار تومان بایستی این کاهش قیمتها تداوم یابد و کالاهای دیگر نیز به سرعت این ترکیدن حباب را نشان دهند. این بحثهای روانی را هم دولت خود میتوانست کنترل کند؛ نه اینکه فعالیتهای خود را با انتخابات آمریکا همگام کند. اقتصاد ایران فارغ از انتخاب ترامپ یا جوبایدن باید اصلاحات ساختاری را تجربه و با جذب سرمایهگذاری خارجی، نرخ تورم را کنترل و از رشد نرخ ارز، طلا، خودرو و مسکن جلوگیری کند. نباید با تغییر یک شخص، انتظار ایجاد تغییر عمدهای در اقتصاد ایران داشته باشیم؛ زیرا برخی مسائل موجود درسیاست خارجی آمریکا، با تغییر شخصی مانند ترامپ نیز تغییر نخواهد کرد بنابراین عملاً نباید منتظر گشایشهای معناداری داشته باشیم. اکنون با اعلام پیروزی «جوبایدن» ممکن است یک موج خوشبینی در کشور ایجاد شود که طبعاً میتواند مقداری از فشارهای کنونی را ترمیم کند و پیشبینی میشود حداقل یک دوره شش ماهه آرامش قبل از توفانی پدید آید. این خوشبینی ایجاد شده ممکن است حتی نرخ دلار را به حوالی ۲۰ هزار تومان نیز برساند.
بیشتر مشکلات اقتصادی ایران ریشه داخلی دارد
انتخابات آمریکا تأثیر زیادی بر شرایط اقتصادی ایران نخواهد داشت زیرا بیشتر مسائل ایران ریشه داخلی دارد. تحریمهای آمریکا اثرات منفی روی اقتصاد ما دارد؛ اما عمده مسائل ما ریشه داخلی دارد. اصولاً مسائل ما با آمریکا حزبی نیست. مشکلات ما یک مسئله بین دو سیستم و دو کشور است. بحث حزبی نیست که ما با دموکراتها خوب باشیم و با جمهوریخواهها بد؛ بحث ما بین دو کشور است. به جای گره زدن مسائل داخلی به انتخابات آمریکا باید نگاهی به وضعیت سیاستگذاری در داخل بیندازیم و توجه را به سیاستها، ظرفیتها و منابع داخلی کشور بیشتر
کنیم. 8۰ درصد ظرفیتهای کشور در داخل قرار دارد و تنها 2۰درصد آن به صادرات و واردات مربوط میشود. این درست نیست که 8۰درصد ظرفیت داخلی را مورد غفلت قرار دهیم و سرنوشت 80درصد را به سرنوشت 2۰درصدی گره بزنیم که ممکن است بخشهایی از آن با چالش روبهرو شود. در این زمینه رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیانات هفته گذشته خود با تأکید بر اینکه برای ما فرقی ندارد چه کسی رئیسجمهور آینده آمریکا میشود فرمودند حتماً با آمدن افراد تغییراتی ایجاد میشود اما این تغییرات به ما ربطی ندارد و کاری به آن نداریم... بسیاری از مشکلات کنونی اقتصادی ارتباطی به تحریم ندارند و ناشی از ناهماهنگیها بین دستگاههای مربوطه است که هرچه زودتر باید علاج شوند. این سخنان راهبردی، تأکیدی است بر یک تحلیل مبنی بر اینکه بخش زیادی از گرانیهای فعلی در بازار ایران «گرانی بیقاعده» است و از هیچ زمینه تورمی، دلاری، بازاری و یا تحریمی برخوردار نیست.
به سخن دیگر اینکه این گرانیهای دامنگیر، صرفاً به دلیل عدم نظارت بر قیمتها رخنموده است؛هنگامی که در یک بازار اقتصادی و در بخشهای غیر رقابتی، امر نظارت که از شئون حاکمیتی دولت است انجام نشود، آن گاه این طمع است که به جای سیاستهای نظارتی اقدام به قیمتگذاری میکند و صرفاً سود بیشتر را در این قیمتگذاری مد نظر قرار میدهد.