گفتوگو با «رسول مختاری» به بهانه برگزاری نمایشگاه عکس
تعداد بازدید : 4
چند شات از دلدادگی و عشق به اهل بیت(ع)
مختاری بیشترین زمینه کاریاش مستند اجتماعی است. او در حوزه عکاسی خبر نیز فعالیت داشته و بعد از همکاری با چند خبرگزاری و روزنامه هم اکنون به عنوان مدیرروابط عمومی شهرداری کوشک در حال فعالیت است
نویسنده : یلدا توکلی
«عکس» در دنیای مدرن مفاهیم دیگری دارد و «عکاسی» از تعریفهای کلاسیک خود جدا شده است. دیگر در نمایشگاههای عکس کمتر شاهد عکسهایی با موضوع آزاد هستیم. به نظر میرسد عکاس برای هر کادری که میبندد، یک ایده از قبل دارد. دیگر عکاسی به چند جنبه زیباییشناختی یا خبررسانی خلاصه نمیشود. عکسها حالا انتقال دهنده یک مفهوم هستند و روایتگرند. نمایشگاه عکس «هم پا تا حرم» که این روزها درنگارخانه میراث میدان امام اصفهان برپاست، یکی از همین نمایشگاههاست. مجموعهای از عکسها که هر کدام به تنهایی و درمجموع روایتی دارند. عکسها، از یک محیط عاشقی وشیدایی روایت میکنند که مفهوم زیبایی در پسزمینه دارد و آنچه مهم است انسانهای در ارتباط با آن هستند. به بهانه برگزاری این نمایشگاه گفتوگویی با «رسولمختاری» داشتیم. مختاری بیشترین علاقهمندی و زمینه کاریاش مستند اجتماعی است. البته او در حوزه عکاسی خبر نیز فعالیت داشته و بعد از همکاری با چند خبرگزاری و روزنامه هم اکنون به عنوان مدیرروابط عمومی شهرداری کوشک در حال فعالیت است. «هم پا تاحرم» هفتمین نمایشگاه انفرادی اوست.
به نظر میآید احساس زیادی در آثار شما موجود است. این حسها از کجا هویداست؟
عکاسی معاصر تعریفهای خود را دارد. در وهله نخست نگاه و اندیشه عکاس در آن مهم است. این مسئله به خصوص در برپایی نمایشگاه و عکسهای ارائه داده شده در آن دیده میشود. امروزه ساختار و چارچوب عکاسی تغییر کرده است. عکس هم اکنون یک روایتگر است و باید روایت داستانی که عکاس در ذهن خود دارد با عکسها و چیدمان آن همخوانی داشته باشد. در این میان اندازه نما، زاویه دید و حتی انتخاب لنز مهم است. یعنی همه چیز باید سر جای خود باشد.
در خصوص این نمایشگاه توضیح دهید خصوصاً فضای انتخاب شده. چرا چنین ایدهای به ذهن شما رسید؛ به طور خاص دلدادگی وعشق به اهل بیت(ع)؟
در این نمایشگاه حدود 25عکس در قطعهای مختلف وجود دارد. درواقع این نمایشگاه یک روایت تصویری از دوماه عزاداری ودلداگی ما درمحرم و صفر بوده که زنجیروار به هم وصل است از عزاداری دهه اول محرم گرفته تا پیادهروی اربعین تا خیل عشاق که در آخرهای ماه صفر به سمت مشهدالرضا سوق پیدا میکنند. در نگاه نخست، سعی من وتلاشم این بوده که بتوانم به بهترین نحو این عشق ودلداگی را به تصویر بکشم.
چرا عکاسی مستنداجتماعی اولویت شماست؛ بهخصوص فضای مذهبی؟
در فضای مستند اجتماعی نفس کشیدهام بهخصوص در این فضای مذهبی که همیشه اولویت اصلی مردمان شهرش عشق و دلدادگی به اهل بیت بوده است. از دید من جنس این ژانر از عکاسی خاص است. در این عکاسی میتوان روایت و داستان داشت و وجود مردم در آن شاخصه اصلی است. البته در حوزههایی چون معماری و طبیعت نیز عکاسی میکنم؛ ولی قطعاً اگر بخواهم در قالب نگاه خودم عکسی را ارائه دهم، آن قالب مستند اجتماعی است. درواقع ممکن است از ژانرهایی دیگر درآمدزایی کنم؛ ولی برای این ژانر هزینه هم میکنم. درمورد برگزاری نمایشگاه باید بگویم که دچار نوعی نگاه وسواسی هستم. همین عکسها نتیجه عکاسی چهار تا پنج دوره اورهال است تا به این نتیجه رسیدم. اعتقاد دارم باید سوژه عکاس را درگیر کند و قابلیت ارائه در نمایشگاه را داشته باشد.
در این چندسالی که عکاسی میکنید چه چیزی شما را آزارداده است؟
متاسفانه اگر انتقادی از هر ارگان یا مسئول فرهنگی در هر شهری صورت بگیرد، نگاهها به سمت آن هنرمند تغییر پیدا میکند! امروز ما در کشورمان شاهد هستیم که مدیریت فرهنگی نداریم و شخصی را به عنوان مسئول فرهنگی انتخاب میکنند که نگاه فرهنگی یا حتی رسانهای ندارد و سمت وسوی علاقه او به کارهای دیگر است؛ این میشود که بودجه فرهنگی و هنری هنرمندان هر شهر به سمت وسویی پیش میرود که نباید برود! در یک کلام، مدیریت که باید به سمت فرهنگ برود مدیریت بیفرهنگی را پیش میبرد. درمبنای کوچکتر مدیریت بودجه فرهنگی در شهرها، سری به بودجههای شهری بزنید شاهد خواهید بود بودجه خوبی در هر شهر به فرهنگ وهنر اختصاص پیداکرده است. همه مسئولان حرف از فرهنگ میزنند؛ بودجه فرهنگی داریم ولی مدیریت بودجه خیر.
این روزها فضای مجازی پر است از عکس و البته افرادی که خود را عکاس مینامند. این آسیب است یا یک نکته مثبت؟ آیا عکاسی میتواند روزی یک نیاز ضروری شود؟
این تب خاص ایران نیست و در تمام دنیا وجود دارد. چند نکته در این خصوص باید گفت. این مسئله نشان میدهد که عکاسی هم اکنون چه قدر مهم است و حتی تا جایی پیش میرود که شاید در آینده جایگزین کتاب و مجله شود و با آن بتوان هر روایتی را تعریف کرد. نکته دیگر این است ما در عصری زندگی میکنیم که هر روز بمباران تصویر میشویم اگر خوانش و سواد بصری درستی نداشته باشیم به راحتی با ما بازی میشود و به راحتی افکار ما را به هر سمتی میکشانند. اهمیت این قضیه تا جایی است که یکی از منتقدان هنری دنیا «موهولی ناگی» میگوید» بیسواد آینده کسی است که عکاسی نداند.
چرا اهمیت جشنوارهها و سوگوارهها برای عکاسان زیاد است؟ آیا جشنوارهزدگی در عکاسی وجود دارد یا ممکن است عکاسی با عناوین جشنوارهای دچار توهم حرفهای بودن شود؟
بله یک نوع جشنوارهزدگی در میان عکاسان ایرانی وجود دارد. موضوع این است که در کشور ما محلی برای ارائه آثار وجود ندارد و بازار و فرهنگ فروش عکس وجود ندارد؛ بنابراین جشنواره میشود تنها محل ارائه اثر و جوایز آن، منبع درآمد برای عکاس. متاسفانه همین جشنوارهها در کشور ما رزومه شده است، حال آنکه در سایر کشورهای دنیا تعداد نمایشگاه رزومه است و نه تنها جشنوارههای خارجی جایزهای ندارند، بلکه برای حضور عکس خود در آن باید هزینه هم پرداخت.
در عکاسی وجود اسپانسر ضروری است؟
متاسفم که بگویم بله. با توجه به شرایط کنونی اقتصاد هنر وجود حامی بسیار مهم است؛ ولی ماهیت اسپانسر این است که با خودش فرمایش و سفارش دارد؛ زیرا تهیهکننده هزینه میکند تا توقعاتش برآورده شود. اگر قرار است نمایشگاهی دلی باشد نباید خیلی سمت اسپانسر رفت یا اگر حامی وجود دارد، باید با آن بحث و کلنجار داشت تا نخواهد تمام نگاه خود را بر انتخاب آثار اعمال کند. خوشبختانه من در این نمایشگاه تعامل خوبی با مدیریت خانه میراث اصفهان علیرضا زندکریمی به عنوان حامی داشتم و تجربه موفقی بود. نمایشگاه عکس «هم پا تا حرم» از 23 تا 30 مهرماه درنگارخانه میراث میدان امام اصفهان برپاست.