آنچه شاهزادههای نسلجدید عرب را متفاوت میسازد
تعداد بازدید : 0
نسل جدید جوانِ جاهطلب و جویاینام
شاهزادههای جوان و میانسال از پانعربیسم «جمالعبدالناصر» وحدت عربی و دیگر ایسمها فاصله گرفتهاند و بیشتر به فکر کشور خودشان و آینده اقتصادی آن هستند. از این زاویه، با نسلهای گذشته و پدران خود تفاوتهای جدی استنباطی دارند. رهیافتهای جدید سیاست خارجی و امنیت ملی این کشورها تحتتأثیر تلقیهای سیاستمدارهای آنها ازشرایط میانمدت منطقه، غرب، آمریکا، چالشهای سیاسی-اقتصادیِ نظام بینالملل، تعریف جدید قدرت ملی و شبکهسازیهای جهانی است.
این تحول ریشه در تصمیم امارات متحده عربی دارد؛ زیرا طی ۷۲سال گذشته، اسرائیل پیوسته آماده بوده با همسایگان دور و نزدیک خود به تفاهم و عادیسازی دست یابد. از این رو برای فهم این تحول منطقهای ضروری است که به صورت علمی دستگاه تحلیلی حاکمیت امارات واکاوی شود (Deconstruction). برخلاف تقریباً همه کشورهای خاورمیانه، حاکمیت امارات نسبت به خود و آیندهاش، اجماع تئوریک دارد: کشوری که پایه حکمرانی را تولید ثروت میداند. برای تداومِ سیاست تولید ثروت امارات، یک دکترین امنیت ملی لازم است که عادیسازی با اسرائیل در چارچوب آن دکترین امنیت ملی قابل تفسیراست. به نظرمیرسد ارزیابی از آینده سه کشور و ارتباط امارات با این سه کشور، حاکمیت آن را بهسوی عادیسازی با اسرائیل سوق داده است.
۱. آمریکا (30درصد). آمریکا کشوری است تحت سیطره گروههای لابی. حدود۶۰۰۰ گروهِ لابی در طیف وسیعی از مسائل داخلی و خارجی، دستگاه تصمیمسازی و تصمیمگیری آمریکا را تغذیه میکنند. این یک تحول چشمگیر در نظام حکومتی آمریکا بهویژه در سه دهه گذشته است. تصمیمگیرنده و سیاستمدار آمریکایی در کانون این لابیها قرارمیگیرد: هر گروهی از امکانات مالی، پایگاه اجتماعی و از همه...