
زمان اولویت دادن به منافع ملی در برابر منافع جمعی سر آمده است
تعداد بازدید : 2
لزوم بازنگری درباره امنیت بینالملل در جهان پساکرونا
دیپلماسی ایرانی: همهگیری ویروس کرونا بسیاری از فرضیات را درباره نظم جهانی دگرگون کرده است. اکنون وقت آن رسیده که در اصول امنیت بینالمللی بازنگری و تجدیدنظر شود. در مواجهه با این بیماری همهگیر، بشریت برای نخستین مرتبه دستکم در تاریخ معاصر با یک تهدید مشترک مواجه شده که از بین بردن آن تنها از طریق اقدام جمعی ممکن است. اکنون بیشتر مباحثات حول محور هزینه سنگین اقتصادی و اجتماعی غلبه بر ویروس کرونا میچرخد. اختلال در زندگی عادی به شدت گسترده و تنها با درگیریهای بزرگ جهانی قابل قیاس است. اما اکنون زمان آن رسیده که برنامهریزی برای لحظه فرارسیدن پیروزی نهایی شروع شود؛ درست همانند پایان درگیریهای بزرگ جهانی همچون جنگ جهانی دوم، پایان این بحران نیز لحظهای به یاد ماندنی در تاریخ خواهد شد.
ویروس به ما میآموزد که سلسله مراتب تهدیدهای امنیتی جهانی به سرعت در حال تغییر است و ما با دشمنان جدیدی مواجه خواهیم شد و این امر مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در اولویتهای امنیتی ماست. امنیت ملی دیگر نباید تنها از طریق تواناییهای نظامی یک کشور تعریف شود. سلاحهای هستهای و سایر سلاحهای مدرن قادر به مقابله با یک بیماری همهگیر، تغییرات آب و هوایی، مهاجرت غیرقابل کنترل و سایر چالشهایی که هم بشریت به صورت کلی و هم هر کشوری به صورت مجزا با آنها مواجه است، نیستند. اکنون به وضوح میبینیم که بسیاری از ابزارهای قدیمی که از دوردستها برای تأمین امنیت به کار گرفته میشدند، بیفایده هستند و تنها به هدر رفتن منابع میانجامند؛ بدون اینکه تاثیری در پیشرفت علم، آموزش و پزشکی داشته باشند.
این چالش جهانی همین حالا هم به بیداری بسیاری از افراد انجامیده است. «آنتونیوگوترش» دبیرکل سازمان ملل متحد، آتشبس در همه درگیریها را خواستار شده و پاپ نیز درخواست مشابهی را مطرح کرده تا همه جهانیان بتوانند تلاشهای خود را روی مبارزه با این بیماری همهگیر متمرکز کنند. ائتلاف تحت رهبری عربستانسعودی از تعلیق عملیات نظامی خود علیه حوثیها در یمن به منظور «مبارزه با شیوع بیماری همهگیر کووید-19» خبر داده و اسرائیل و حماس مذاکرات مربوط به مبادله زندانیان را آغاز کردهاند. این تحولات نشان میدهد که بسیاری درک کردهاند که ویروس درست همانطورکه گوترش گفت، «دشمن مشترک همه ما» است و به جرئت میتوان ادعا کرد که در آینده «دشمنهای مشترک اینچنینی» باز هم وجود خواهند داشت.
در همین حال، یک روند دیگر را نیز در جهان شاهد هستیم که از مشخصههای بحرانهای اینچنینی است: کشورها و ملتها گرایش دیرینه خود به استفاده از زمانهای آشفتگی برای دستیابی به مزیت نسبی در برابر رقبایشان را دنبال میکنند.
ویروس کرونا به جنگهای اطلاعاتی و درازکردن انگشت اتهام به دیگر کشورها و مسئول دانستن آنها در شیوع ویروس دامن زده است.
مباحثات جدی در این باره در جریان است که کشورهای اقتدارگرا یا دموکراسیها برای مقابله با این بیماری همهگیر بهتر عمل کردهاند، یا کدام یک از الگوهای اقتصادی در رسیدگی به بحران موثرتر هستند. این مناقشات کوچک نشان میدهد در حالی که بشر با ویروس مبارزه میکند، بشریت با مبارزات سیاسی به همان اندازه دشوار بر سر شکل نظم نوین جهانی مواجه است. در هر کشوری موافق و مخالفِ شیوههای جدید و قدیمی تفکر وجود دارد. خط مقدم این مناقشات در داخل کشورهاست نه بین آنها یا در میان اتحادها و ائتلافها.
اینکه نتیجه این درگیریها و مناقشات مثبت باشد یا خیر، به توانایی سیاستمداران به اولویت دادن به امنیت جهانی بر جاهطلبیهای سیاسی شخصی خود، برتری دادن به تاکتیک در برابر استراتژی و عقبنشینی از اولویتهای سنتی منافع ملی در برابر منافع نظام بینالمللی بستگی دارد.
در اوت سال 1944 که پیروزی متفقین نزدیک بود، اعضای این اتحاد در دامبارتون اوکس دیدار و درباره ایجاد یک سازمان جهانی با هدف تقویت صلح و امنیت گفتوگو کردند. یک سال بعد همین کشورها در سانفرانسیسکو منشور سازمان ملل را امضا کردند. طرفهای برنده در جنگ بهرغم این واقعیت که دیدگاههای متفاوتی درباره اساسیترین موضوعات در روابط بینالملل و حتی درباره آینده تمدن بشر داشتند، توانستند با یکدیگر به توافق برسند. در این لحظه نمیدانیم تا پیروزی بشریت بر ویروس کرونا چهقدر مانده است! با این حال اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل میتوانند ابتکارعمل مشترکی را برای شروع مذاکرات برای کنترل مشترک بر کل نظام روابط بینالملل آغاز کنند. یک ابتکار جهانی از این دست میتواند پیروزی مشترک همه ملتها را در برابر ویروس کرونا تسهیل کند و میتواند سبب شود که بشریت به دنیای پساکرونا اعتماد بیشتری داشته باشد.
ایگور ایوانوف
مترجم: طلا تسلیمی