«کرونا» بهانه است برای اینکه اقتصاد ایران دچار ترکشهای بیشمار شود. بعد از کمیابشدن ماسک که حالا به کیمیا تبدیل شده است و دستکش و گرانی چند برابری این محصولات و تأثیر کرونا بر تجهیزات پزشکی، حالا اسلحه ویروس کرونا،برخی اقلام خوراکی را نیز هدف قرار داده است؛ به طوری که برخی از اقلام در بازار صیفیجات طی چند روز اخیر با افزایش قیمت بیسابقهای همراه شده است.
به اعتقاد اقتصاددانان آنچه تعادل بازار ایران را با این ویروس برهم زده است تقاضای زیاد و عرضهای است که به شکل مناسب انجام نمیشود؛ عرضهای که در زمینه ماسک هم موفق نبود و باعث شد قیمت ماسک تا ۲۵ هزار تومان هم رشد کند؛ آن هم قیمت ماسک ۴۱۰ تومانی. طبیعی بود که پس از هراسی که بین مردم ایجاد شده بود، تقاضا برای خرید ماسک و ژلها و اسپریهای ضدعفونیکننده افزایش یابد. از اینرو در بازار سیاه، قیمت این اقلام پزشکی به شکل نمایی رشد کرد و در برخی داروخانهها نیز نایاب شد. واکنش دولت به این موضوع، همانند دیگر مسائل از این جنس، برخورد دستوری و قهری بود. علیالظاهر دولت در آخرین تصمیمش جلسهای با تولیدکنندگان ترتیب داده تا ظرفیت تولید ماسک را به حداکثر برسانند. سازمان حمایت مصرفکنندگان و تولیدکنندگان نیز اعلام کرد با گرانفروشان و احتکارکنندگان انواع ماسکهای پزشکی برخورد میشود. از اینرو، واحدهای مذکور مکلف به رعایت سقف قیمتهای مصوب تعیین شده و درج قیمت روی بستهبندی شدند و قیمت هر عدد ماسک سه لایه ۴۱۰ تومان تعیین شد؛اما در این آشفته بازار نظارتها نتوانست از پس اقلام دیگر برآید. بعد از انتشار اخباری مبنی بر اینکه مردم میتوانند به وسیله سیر و زنجبیل و اقلام دیگر از پس این ویروس جهانی برآیند، این سبزیجات در ایران با قیمتهای نجومی فروخته شدند. تا راهحلهای دولت هم نتواند بازار را درحالت متعادل نگه دارد.
طبق آمارها با داغ شدن بازار این اقلام قیمتها نیز سیر صعودی به خود گرفت؛به طوری که زنجیبل، سیر، لیموترش در حال حاضر جزو کالاهای لوکس به شمار میروند. بر اساس مشاهدات میدانی زنجبیل تازه در خردهفروشیها کیلویی ۱۲۰هزارتومان و لیموترش و سیر نیز کیلویی ۵۰ هزار تومان به فروش میرسد.
البته کرونا تنها به ماسک و سبزیجات یورش نیاورد، بلکه اکنون کسبوکارهای عمومی دیگری نیز از دست این ویروس در کما قرار گرفتهاند، به این خاطر که یکی از اقدامات ضروری برای پیشگیری از ابتلا به ویروس کرونا، اجتناب از حضور در تجمعات است. از اینرو، کسبوکارهایی که به نوعی با تجمع پیوند خوردهاند همچون سینما، تئاتر و باشگاههای ورزشی احتمالاً در این ایام با کمبود مشتری مواجه شدند. همچنین با توجه به اینکه تهیه غذا هم از مواردی است که با احتیاط با آن برخورد میشود، احتمالاً رستورانها و مراکز تهیه غذا نیز در روزهای جاری با کمبود تقاضا مواجه شدهاند.
به این خاطر که گفته میشود، اقلام روباز هم ممکن است ناقل این بیماری باشد،آجیل فروشها هم این روزها که سرشان شلوغ است، چندان مشتری ندارند و چندی پیش هم اعلام شد با کاهش تقاضای آجیل قیمت پسته که سال پیش سر به فلک زده بود، امسال با توجه به نبود صادرات این محصول کاهش بسیار چشمگیری داشته باشد و در پایین جدول قیمتها قرار گیرد.
بماند که در کنار کسب و کارهایی که حالا در اغما به سر میبرند، بازار خیلیها هم داغ داغ است، بازاری که باعث شده در پس شایعات راست و دروغ از این آب گل آلود ماهی بگیرند و این روزها نانشان در روغن باشد.
گویا این اپیدمی در ایران، نسبت به کشورهای دیگر گسترش بیشتری پیدا کرده و همانطور که در آمارها دومین کشور از لحاظ کشتههای کرونا هستیم وحشت کرونا به جان بازارهای ایران هم چنگ انداخته است و در کلان اقتصاد خودش را بیشتر نشان میدهد؛ از گرانی دلار گرفته تا کاهش قیمت نفت و گردشگری که روزهای پر گردش ایران را با رکود مواجه کرده است.
بدیهی است به هر میزان که اقتصاد چین کوچکتر شود، به همان میزان ایران در تأمین نیازهای وارداتی و افزایش صادرات خود به این کشور دچار مشکل میشود. شدت شیوع اپیدمی کرونا در ایران، اما چالش جدیدی است که میتواند زیانهای بیشتری را متوجه اقتصاد کشورمان کند. کشورهای عراق، ترکیه، کویت، ترکمنستان، ارمنستان و پاکستان مرزهای خود را روی ایران بستهاند تا تسلیم جنگ تن به تن در مقابل ویروس کرونا نشوند.
با این تفاسیر معلوم نیست اقتصاد به گل نشسته ایران تا کجا دوام بیاورد. این در حالی است که تنها کشورهای دیگر نیستند که ما را به خاطر این ویروس بایکوت کردهاند، بلکه دلالان سودجو هم در این بازار ناقص عرضه و تقاضا میخواهند نفعی برای خود ببرند و همین موضوع باعث میشود که تعادل اقتصاد از درون و بیرون آسیب ببیند.