چالش مادران شاغل تمامی ندارد
تعداد بازدید : 4
دو راهی شاغل بودن یا مادرشدن
نویسنده : یلدا توکلی
چه بسیار از زنان که ناگزیر به انتخاب هستند باید میان ماندن و رفتن یکی را برگزینند چرا که چارهای جز این ندارند، انتخاب سخت میشود ولی میان داشتن شغل یا فرزند تنها یکی را باید برگزید.
نخستین قربانیان زنان هستند
قانون کار، کارفرماها را بهویژه دربخش خصوصی ملزم به رعایت حقوق زنان در دوره زایمان و بعد از زایمان نمیکند و این معضلی است که گریبانگیر زنان شده است. متاسفانه قانون حمایتی مناسب درباره زنان نداریم و در این میان نخستین قربانیان زنان هستند. قانونی که برابری جنسیتی در آن لحاظ شده باشد. تجربه بازگشت مادر به محل کار بسیار پیچیده و در بسیاری موارد ناموفق است. این واقعیت تلخ مربوط به مادرانی است که تضمین شغلی ندارند و برایشان بچهدارشدن به یک چالش تبدیل شده است چرا که به دنبال اعلام بچهدار شدن ممکن است اخراج شده و منبع درآمد خود را از دست بدهند در حالی که طبق مقررات باید به زنان باردار مرخصی باحقوق داده شود، ولی برخی کارفرماها برای اینکه زیر بار این قانون نروند، بهمحض اطلاع از وضعیت کارگرشان، او را اخراج میکنند.
عدم رغبت کارفرما به لحاظ شرایط جدید
علی رفیعی، وکیل پایه یک دادگستری است. وی معتقد است خانمها زمانی که مادر میشوند و میخواهند مشغول به کار شوند یا کاری که داشتند را ادامه بدهند، با مشکلاتی روبهرو هستند. بزرگترین مشکلشان، عدم رغبت کارفرما به لحاظ شرایط جدیدشان است. اخیراً شاهد این هستیم که طبق رأی دیوان عدالت اداری کارفرما مکلف به دادن مرخصی به میزان ۹ ماه است. رفیعی میافزاید: علاوه بر مخالفت کارفرماها که حتی موجب میشوند خانمها را از کار اخراج کنند یا عذرشان را بخواهند یا مدت کمتری از مرخصی استفاده کنند (همگی این کارها غیرقانونی است)، بخشی دیگر از مشکلات خانمها در عرصه کار، خودِ همسرانشان هستند. در مواردی دیدهایم همسرانشان مبادرت به طرح دعوی در دادگاه حقوقی با خواسته منع اشتغال میکنند. هرچند رویه قضایی ما بهسمت رد این گونه دعاوی پیش میرود، اما همسران عملاً با مراجعه به کارفرماهای شرکت اغلب خصوصی و کوچک، با اعلام عدم رضایت از اشتغال همسر موجب میشوند که کارفرما خودش قرارداد همکاری را تمدید نکند. این حقوقدان میگوید: از دیگر مشکلات خانمها بحث دستمزد است و در بازار کار شاهد این هستیم که سلیقهای عمل میشود. در حالی که طبق قانون در خصوص حقوق پایه هیچ گونه نگاه جنسیتی را قانونگذار مورد پذیرش قرار نداده و حقوق مرد و زن مساوی است از این موضوع که بگذریم در مواردی بحث اخراج پیش میآید. در صورت اخراج، مادرهای شاغل بایستی از طریق اداره کار و هیئتهای تشخیص و حل اختلاف مبادرت به طرح دعوی کنند و کارفرما در صورت اخراج در این گونه موارد مسئولیت دارد و حتی مسئول جبرات خسارت به مادران است. البته امروزه با توجه به تعدد خانمها در بازار کار نگاه جامعه تغییر پیدا کرده و نگاه جنسیتی به موضوع اشتغال بانوان کمرنگتر شده و خانمها توانستهاند با توجه به تواناییهایشان به مشاغل مدیریتی هم دست پیدا کنند. رفیعی معتقد است: بزرگترین راهکار جلوگیری از تضییع حقوق خانمهای شاغل، آگاهی خانمها در مورد حقوقشان طبق قوانین کار و آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری است.
قانون حمایتی مناسب درباره زنان نداریم
بنفشه جمالی، فعال حقوق زنان است. وی در این رابطه میگوید: مشکل اصلی قانون کار است و متاسفانه هر سال هم بدتر میشود تا جایی که الان در بعضی جاها قرارداد سه ماهه داریم و هیچ نظارتی هم وجود ندارد. این وضعیت خانمها را که به لحاظ برابری جنسیتی در تبعیض هستند، بیشتر تحت تأثیر قرار میدهد. در نتیجه میبینیم حداقل در بخش خصوصی با حداقل درآمد کار میکنند و بیمه هم نیستند و چون نظارتی وجود ندارد کارفرماها میتوانند بعد از قرارداد سه ماهه، آنها را از کار اخراج کنند. وی یادآور شد در حالت عادی درصد بیکاری زنان در کشور، بیشتر از مردهاست و در وضعیت نابسامان اقتصادی و بازار کار، قطعاً نخستین قربانیان زنان هستند. تا جایی که فارغ از قانون و مقررات به ویژه در حوزههای خصوصی سرنوشت زنان شاغل و مادران در دست وجدان کارفرما قرار دارد. وی ادامه داد: من به دلیل شغلم به خیلی از کارخانهها سر میزنم. وقتی میپرسم چرا اپراتور خانم ندارید، میگفتند به ما اجازه نمیدهند اپراتور خانم داشته باشیم و فقط از آقایان استفاده میکنیم. یا در بخش مهندسی به دلیل مشکلاتی که وجود دارد ترجیح کارفرماها این است که آقایان را به کار بگیرند. از سوی دیگر بسیاری از خانمها نمیتوانند جذب کارهایی شوند که درآمدهای بالایی دارد، در نتیجه مجبورند جذب کارهایی با حداقل حقوق شوند. کارهای دفتری هم امکان پیشرفت و رسیدن به مدارج بالا را به زنان نمیدهد و در همان سطح باقی میمانند. خانمهایی هم که متأهل و بچهدار باشند، وضعیتشان به مراتب بدتر است. من در اطراف خود دوستانی را میبینم که بسیار فعال و طرفدار حقوق زنان هم هستند، اما وقتی بچهدار شدند عملاً از بازار کار کنار گذاشته شدهاند. حتی کارفرماها از آنها امضا گرفتهاند که بگویند ما خودمان خواستهایم بعد از اینکه بچهدار شدیم دیگر به کار ادامه ندهیم. خیلی از خانمهایی که به کار برمیگردند در مکانهای دولتی که قانون کار اجرا میشود به کار اصلی خودشان برنمیگردند و کارهای سطح پایینتری به آنها داده میشود و برای آنها جایگزین گذاشته میشود.