درباره سینمایی پیلوت به انگیزه اکران
تعداد بازدید : 5
بی ادبان
نویسنده : علی رفیعی وردنجانی
پیلوت ابراهیم ابراهیمیان قصه ندارد. شخصیت نمیسازد و تعلیقهای به وجود آورده را بدون پیگیری رها میکند. یک ژست روشنفکرانه نسبت به اجتماعی است که مؤلف از آن بیاطلاع است.
ابتر
فیلم با آدمهایی شروع میشود که خود را زرنگ و باهوش نشان میدهند. از درگیری سطحی در پمپ بنزین تا آنجا که خبر مرگ بچه داده میشود مخاطب منتظر بروز هوش کاراکتر است. این خبر نه تنها باعث تعلیق در داستان نشده بلکه به شکلی طرح میشود که گویی پایان داستان است. آنچه که مخاطب را نسبت به آینده فیلم کنجکاو میکند چرایی عمل خودسرانه پزشک بیمارستان و جدایی پدر و مادر از یکدیگر است. هیچ کدام از این سؤالات پاسخ درستی را برای مخاطب به همراه ندارند. نکته مهمتر اینکه مؤلف ابتداییترین قوانین فیلمنامه را در پردازش داستان و شخصیتها رعایت نکرده است. به عنوان مثال: شخصیتها شغلشان چیست؟ ارتباط و نسبت میان عزتی و آذرنگ چگونه است؟ پلیس بیمارستان چرا نسبت به خطای مأمور انتقال جنازه چشمپوشی میکند (صرف اینکه از شغل خود برکنار میشود کافی نیست)؟ مسئول تحویل و بررسی پرونده جنازه چرا باید دستور به خاک سپردن در بهشت زهرا داده باشد؟ و پرسشهای بسیار دیگری که فیلم در پاسخ دادن به آنها ابتر است.
امید
پیلوت نمونه عینی هنرمند بدبین به جامعه است. قصهای که با مرگ به دنبال جریان دوباره زندگی است. سر و شکل سینمایی ندارد و فرم را فدای مفهومی کرده که از بیان آن نیز عاجز میماند. دوربین روی دست، میزان سن مصنوعی، چهرهپردازی آشنا و تکراری، کاراکترهای سطحی و پوچ، تنها خبر از متعهد نبودن مؤلف نسبت به وقت و سرمایه مخاطب میدهند. در این اثر امید به واسطه ضعف قصه و فرم از مخاطب سلب میشود. ناامیدی هنگامی بیشتر میشود که مخاطب متوجه حامله شدن دوباره زن شده است و تا انتها پرونده باز میماند. این اثر میتواند درس عبرتی برای هنرجویان سینما باشد. مصداق بارز از گلستان سعدی: لقمان را گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان.
آینده سینما
با توجه به این که آثاری مانند پیلوت حتی قابلیت نقد شدن و طرح مسئله ندارند باید برای آینده سینمای ایران نگران بود. سینمای بی سر و تهی که تنها به بزرگ کردن نامها و تولید کارگردانان مختلف ختم میشود، سینمای خطرناکی است. سینما باید درد جامعه را هنرمندانه بازتاب دهد و مردم از این که اثری برای دردهایشان دلسوزی میکند حالشان خوب میشود. هرچند هنوز آثار امیدوار کننده و خوب بر پرده نقرهای نقش می بندد، اما تعداد انبوهی از آثار ضعیف، مخاطب جدی سینما را ناامید خواهد کرد.