«حمله به لاریجانی‌ها!» داستان از یک نامه آغاز شد. نیمه مردادماه بود که یک کانال تلگرامی از تصمیم به «مهاجرت یک مقام ارشد نظام به نجف» خبر داد. البته مهاجرت به نجف معمولاً در میان روحانیون به‌ویژه روحانیون جوان‌تر برای افزایش سطح حوزوی‌شان امری معمول تلقی می‌شود. مهرماه سال گذشته سیدعلی خمینی، برادر کوچک‌تر سیدحسن خمینی، تولیت آستان امام خمینی (ره) و نوه بنیانگذار انقلاب به نجف هجرت کرد؛ شهری که نخستین حوزه علمیه شیعیان در آن تأسیس شد و اغلب ساکنان و مهاجران به آن تاریخ‌ساز بوده‌اند، اما خب این که یک مقام عالی رتبه ترک کرسی کرده و راهی نجف شود، کم‌تر مرسوم بوده است و از همین رو، این خبر متفاوت و عجیب به نظر می‌رسید. خیلی طول نکشید که در رسانه‌ها و فضای مجازی نام این مقام عالی رتبه مشخص شود. گفته شد او «آیت‌اله آملی لاریجانی» است. با این حال همان زمان، فرید مدرسی، روزنامه‌نگار در توئیتر خود خبر داد که «خبر مهاجرت صادق لاریجانی به نجف از اساس کذب است. پشت پرده این خبرسازی را باید با تأمل و اطلاعات بیشتر تحلیل کرد.»
همزمان با انتشار این خبر، شایعه دیگری نیز مطرح شد. اینکه آیت‌اله آملی نامه‌ای اعتراضی به رهبری نگاشته و نسبت به بازداشت طبری، معاون خود اعتراض و قصد مهاجرت از ایران کرده است. از آنجا که این خبر در توئیتر «باشگاه خبرنگاران جوان»، رسانه خبری منتسب به صداوسیما و از زیرمجموعه‌های معاونت سیاسی این سازمان، به عنوان خبری رسمی مطرح شد، دیگر نمی‌شد به صحت آن شک کرد! خبر از یک کانال موثق و منبع رسمی منتشر شده بود و دیگر «شایعه» و «شنیده» نبود.
 با این حال روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر «عزیمت رئیس مجمع را به نجف اشرف و همچنین نامه‌نگاری با رهبری در مورد برخی متهمان» را تکذیب کرد. و حالا داستان وارد مرحله‌ای شده که از تکذیب گذشته است. فرید مدرسی که بار اول خبر مهاجرت را تکذیب کرده بود، دیروز با انتشار پستی آن را تأیید کرد و از انتقاد «بسیار تند» آیت‌اله یزدی خطاب به آملی لاریجانی و البته حسن روحانی خبر داد. مدرسی نوشت که آیت‌اله محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان یکشنبه هفته گذشته با مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم دیدار کرده است.
او در این دیدار با انتقاد از آیت‌اله صادق لاریجانی‌آملی گفته است: هرچند در مسئله‌ای نظر ولی‌فقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی می‌گوید اگر این کار را نکنید به نجف می‌روم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم به‌هم می‌خورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر می‌شود، بعد اعتراض می‌کند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! ... از کجا آوردی ساختی؟
یزدی در بخش دیگری از سخنانش، رئیس‌جمهور را مورد نقد شدید قرار داده و همچنین گفته که اجازه مرجع شدن به یک نفر را نمی‌دهد.
کمی بعد البته در حالی که شاهد موج واکنش‌ها به این خبر بودیم، روابط عمومی جامعه مدرسین اعلام کرد توئیت منتشر شده در این باره تأیید نمی‌شود، اما در عین حال یک عضو جامعه مدرسین آن را تأیید کرد.
آیت‌اله مرتضی مقتدایی از اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در گفت‌وگو با ایرنا پلاس درباره انتقاد آیت‌اله یزدی از آیت‌اله آملی لاریجانی گفت: در مردادماه جلسات جامعه مدرسین تعطیل است. ما از یک هفته قبل از مرداد اصلاً جلسه نداشتیم. آقای یزدی این گونه مطالب را که در ذهنشان بود گاهی در جلسات جامعه مدرسین مطرح می‌کردند و حالا علنی آن را بیان کرده‌اند. اگر با من مشورت می‌شد می‌گفتم طرح علنی این مسائل به مصلحت نیست، ولی حالا خودشان صلاح دیدند. ولی من در این قضیه به‌طورکلی وارد نمی‌شوم.
آیت‌اله غرویان هم بیشتر به بخش نقد تند یزدی به حسن روحانی و اینکه آیت‌اله یزدی گفته از مرجع شدن یک نفر جلوگیری می‌کند، پرداخت و تاکید کرد این ادبیات تند و همراه با افراط دیگر جواب نمی‌دهد و به ضرب و زور مرجعیت درست نمی‌شود.
حجت‌الاسلام و المسلمین مرتضی جوادی آملی، مدرس حوزه علمیه قم هم اظهارات آیت‌اله شیخ محمد یزدی را «صرفاً سیاسی» و «غیرمفید» دانست و گفت: به نظر می‌رسد که فصل این جور ادبیات و سخن گفتن‌ها تمام شده است.
اشاره جوادی آملی و غرویان به بخشی از اظهارات منتسب به آیت‌اله یزدی درباره مرجعیت آیت‌اله محمدجواد علوی بروجردی است. اما داستان به همین جا ختم نمی‌شود. فاز دیگر متفاوت شدن برخوردها با بیت لاریجانی از سنگر صدا و سیما استارت خورده است. در واقع یک شبه رویکرد رسانه ملی نسبت به رئیس سابق قوه قضائیه تغییر کرده است! ابتدا باشگاه خبرنگاران جوان خبر هجرت آملی به نجف را منتشر می‌کند و پشت‌بند آن در یک برنامه تلویزیونی زنده، دو مجری «مرتضی حیدری» و «اسفندیاری» همزمان با موج تخریب‌ها و انتقادات از آملی لاریجانی، از دستور رئیس پیشین قوه قضا برای بازداشت مجریان پایش پرده برمی دارند.
کمی بعد، در یک برنامه دیگر، یک روحانی هم به بهانه ساخت و سازهای اشرافی در حوزه‌های علمیه، پای رئیس سابق قوه قضائیه را پیش کشیده و علناً با نام بردن از وی می‌گوید که «قبل از گیردادن به ویلاهای لواسان به حوزه لواسان باید گیر بدهید.»
البته معلوم نیست در رسانه ملی دقیقاً کی به کیست و چه کسی سیاست‌ها را مشخص می‌کند چون روز گذشته رئیس بسیج صدا و سیما در توئیتی با انتقاد از این رفتار از مجریانی که علیه آملی لاریجانی صحبت کردند، نوشت که اگر واقعاً چنین اتفاقی افتاده، چرا در زمانی که ایشان در آن سمت بوده هیچ وقت گلایه‌ای نکردند و از ترس سکوت کرده بودند؟
حالا برخی تحلیل‌ها این است که سنگر بعدی «علی لاریجانی» است. کسی که گمانه‌های قوی درخصوص حضور او در انتخابات ریاست جمهوری 1400 وجود دارد و این حضور می‌تواند به شدت تحت تأثیر ماجرای آملی لاریجانی قرار بگیرد. سال‌های سال هیچ کس جرأت نداشت کوچک‌ترین نقدی به لاریجانی‌ها بکند. حتی داستان فاضل لاریجانی را هم می‌شد زیرسبیلی رد کرد! حالا گویا معادلات عوض شده است. یک لاریجانی دیگر در قدرت نیست و آن یکی قدرت گذشته را حتی در مجلس هم ندارد و البته بخشی از اصولگرایان به شدت مخالف قدرت گرفتن بیشتر از این ِ علی لاریجانی هستند. داستان آیت‌اله آملی هم که به نظر می‌رسد تمام شده است. خب به نظر می‌رسد حق با «زاکانی» بود. او حداقل دو رئیس قوه را بیچاره کرد و شاید باعث شود رئیس مجلس هم از همین پاشنه آشیل ضربه بخورد.
 

تقریباً تمام امور روزانه‌اش را با مردم به اشتراک می‌گذارد. تنها وزیری است که خودش تصاویر همسر و فرزندانش را منتشر می‌کند و حتی لازم می‌بیند مردم بدانند او جشن سالگرد ازدواجش را در کافه طهرون برگزار کرده است یا بنزین خودروی او وسط راه تمام شده و دبه به دست (!) کنار جاده به دنبال بنزین است!
خیلی‌ها این مدل عملکرد وزیر جوان را بی‌ربط به تمایل او به حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 نمی‌دانند. مشابه همان شرایطی که در نخستین سال حضور وزیر خارجه در دولت تدبیر و امید شکل گرفته بود. ظریف گزارش روزانه از سفرها و دیدارهای خود را در اینستاگرام به اشتراک می‌گذاشت. او نخستین وزیری بود که از شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط مستقیم با مردم و کاربران این فضا استفاده می‌کرد. نوع عملکرد ظریف باعث شده بود تا مدت‌ها این گمانه بر سر زبان باشد که او به دنبال شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 96 است و ظریف هم مدام مجبور بود تکذیب کند تا اینکه انتخابات از راه رسید و وزیر خارجه کاندیدا نشد و مدتی آب‌ها از آسیاب افتاد تا کمی بعد که دوباره گمانه‌ز نی در این باره قوت گرفت و ظریف هنوز که هنوز است تاکید می‌کند تصمیمی برای شرکت در انتخابات 1400 ندارد و اگر مخالفانش از ترس کاندیداشدن او این همه مانع‌تراشی می‌کنند، بهتر است خیالشان از این بابت راحت باشد و اجازه بدهند به کارش برسد!   وزیر ارتباطات اما پاسخ به سؤالات درباره کاندیداشدنش در انتخابات 1400 را به شوخی می‌دهد و هیچ وقت با قاطعیت آن را تأیید یا تکذیب نکرده است. در عوض به شدت در فضای مجازی مشغول است و در شبکه فیلترشده توئیتر هم مدام توئیت می‌کند! تحرکات وزیر جوان این روزها بیشتر از همیشه هم شده است. او ابایی ندارد از اینکه در پاسخ به کاربری که از او درباره اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان در کابینه پرسیده، به وزرای پیر کنایه بزند که آن‌ها نمی‌روند، فقط از پستی به پست دیگر منتقل می‌شوند! به دیدار امام جمعه محبوب تبریز می‌رود و می‌نویسد که مثل حاج آقا باشیم، ساده و زلال و دوست‌داشتنی. تصویری از حضور خود با پیراهن آستین کوتاه در مترو یا با شلوار جین در اتاق کارش منتشر می‌کند. با یک دعوت از سوی یک کاربر فضای مجازی، میهمان خانه او می‌شود و آب دوغ خیار می‌خورد. (جهرمی پستی در اینستاگرام منتشر کرد و در آن اعلام کرد که به گناباد سفر کرده است، زیر این پست یکی از شهروندان گنابادی نوشت: حاجی اگه میدونستم قراره بیای گناباد می‌گفتم بیای خونه واسه ظهر یه آب دوغ خیاری چیزی می‌خوردیم. وزیر ارتباطات از این پیشنهاد استقبال کرد و به آن پاسخ داد و نوشت: «شب هستم، آدرس لطفاً.» این پاسخ وزیر با واکنش فراوان کاربران روبه‌رو شد، بسیاری حتی فکر نمی‌کردند که آذری جهرمی به حرفش عمل کند، اما انتشار پست بعدی نشان داد وزیر شوخی نداشته است!)  با همسرش به کافه طهرون می‌رود تا هفدهمین سالگرد ازدواجش را جشن بگیرد و تصویر خودش و همسرش را منتشر می‌کند. توئیتر امکان انتشار پست خالی را نمی‌دهد، اما وزیر جوان پست خالی در توئیتر منتشر می‌کند که با واکنش طنازانه کاربران مواجه می‌شود و از جمله کاربرانی که نوشته بودند این توئیت خالی دقیقاً عملکرد وزارت ارتباطات را نشان می‌دهد! یا مثل پستی که ساعت 12 شب گذاشته و پرسیده بود: بیدارین؟ و چهار هزار کامنت که اغلب آن‌ها پاسخ‌های طنزآمیز بود را دریافت می‌کند. یک بار هم در توئیتی اعلام کرد «یه خبر خوب دارم» که واکنش‌های کاربران به این پست هم فوق‌العاده بود! و حتی برنامه «حالا خورشید» هم بخشی از این واکنش‌های طنازانه را نشان داد از جمله کاربری که از وزیر پرسیده بود: حامله‌ای؟» و وزیر روی آنتن زنده برنامه گفت از این پاسخ‌ها حسابی به وجد آمده و خندیده است! در آخرین پست هم تصویری از آشپزی کردن خود در روز تعطیل را به اشتراک گذاشت و نوشت: «برنامه بعضی جمعه‌های ما این طوریه که آشپزی (انتخاب غذا با بچه‌ها) و شستن ظرف‌ها و ... با من هست، انصافاً هم خوشمزه درست می‌کنم. می‌تونید بپرسید! امروز ناهار کشک بادمجون با دستور پخت مخصوص خودم (کپی‌رایت داره) درست کردم. تزئین هم کردم.» و باز موجی از واکنش‌های اغلب طنز کاربران بود که روانه صفحه اینستاگرامی آقای وزیر جوان شد. وزیری که حتی اگر این میزان مردمی بودنش شوآف هم باشد، بازهم کمی دلخوش کننده است برای مردمی که مسئولان‌شان حتی برای دلخوشی آن‌ها شوآف هم اجرا نمی‌کنند و ادای مردمی بودن هم درنمی آورند و 40 سال پس از انقلاب، تفاخر به حقوق‌های نجومی‌شان تبدیل به ارزش برای آن‌ها شده است!

حالا تا بعد!
حسین شریعتمداری در حاشیه مراسم ختم دختر عباس سلیمی‌نمین در مورد شرکت مردم در انتخابات مجلس، گفت: ابتدا باید عرض کنم که «چو فردا شود فکر فردا کنیم» با این حال من تا این حد می‌دانم که حضور مردم در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی گسترده خواهد بود؛ زیرا مردم می‌دانند که رأی‌شان تاثیرگذار است.

گاندوهای ترحم برانگیز رخنه کرده در بین اصولگراها!
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، در واکنش به دستگیری حسن عباسی، توئیتی را با هشتگ‌های «دکترینال»، «حسن عباسی»، «وزارت اطلاعات» و «ما اصولگراها» منتشر کرد. او نوشت: خیلی از دوستان اصولگرایم از بازداشت آقای دکترینال حسن عباسی ابراز ناراحتی کرده‌اند. می‌فهمم چرا. حتماً وزارت اطلاعات می‌داند او فقط بازیچه‌ای است که از توهمش سود برده و از او کولی گرفته‌اند. اگر بیشتر بگردید می‌رسید به گاندو های ترحم برانگیزی که رخنه کرده‌اند در بین مااصولگراها!

عارف، حجاریان و نوری بیهوده خلق نشده‌اند!
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران درباره انتقادهای کرباسچی به عملکرد رئیس فراکسیون امید مجلس، با بیان اینکه عارف اصالتاً شخصیت فرهنگی و دانشگاهی است نه سیاسی، گفت: سقف پرش ما در انتخابات مجلس دهم عارف بود. «حسین مرعشی» درباره اینکه از پاسخش به اظهارات کرباسچی نوعی اختلاف برداشت می‌شود، گفت: با کسی اختلافی ندارم مشی من اصولاً متفاوت است.  در جبهه اصلاحات غلامحسین کرباسچی، محمدرضا عارف، سعید حجاریان، عبداله نوری مفید هستند و خداوند این شخصیت‌ها را بی‌دلیل و بی‌فایده خلق نکرده است و هرکدام در مقطعی به درد کشور می‌خورند.

دعوای اصلاح‌طلبان زرگری است!
دبیرکل جمعیت جانبازان انقلاب اسلامی گفته مردم دیگر با «تَکرار می‌کنم» نیز خام اصلاح‌طلبان نمی‌شوند! این فعال سیاسی اصولگرا با اذعان به این نکته که اکثریت مردم فعلاً به همین لیست‌های یک سویه و دولت روحانی به‌عنوان نماینده جریان اصلاحات در دوره یازدهم و دوازدهم ریاست جمهوری اعتماد کردند، گفت: اکنون بسیاری از اصلاح‌طلبان جدا از دعواهای شخصی، برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکرد خویش و جناح خودشان، دعوایی زرگری راه انداختند تا از پاسخ نسبت به وضعیت اقتصادی و فشار جهانی و سایر مشکلات اجتماعی و ناکار آمدی دولت موجود فرار کنند.

دادگاه نجفی و بهره‌برداری سیاسی
روزنامه «شرق» در یادداشتی به قلم حسن تردست، وکیل و قاضی بازنشسته درمورد محمدعلی نجفی نوشت: در پرونده آقای نجفی قتل عمد و اتفاقی بود، اما متأسفانه گروه‌های سیاسی می‌خواستند از آن بهره سیاسی، حزبی و گروهی ببرند. این پرونده از نظر افکار عمومی روال عادی یک قتل را سیر نکرد. رسانه‌های مختلف خواستند از آن بهره سیاسی ببرند؛ بنابراین شاید بخشی از افکار عمومی را فریب دادند.

ادامه از صفحه یک ...
در توقیق نفت‌کش حامل نفت ایران دقیقاً نقض حقوق بین‌الملل بود.»
کاملاً روشن بود، از لحظه اولی که آیت‌اله خامنه‌ای، رهبر عالی انقلاب اسلامی ایران هشدار داد که ادامه توقیف نفت‌کش با واکنشی مشابه مواجه می‌شود، سپاه پاسداران بلافاصله کشتی انگلیسی را از میان چهار ناو جنگی آمریکا گرفت و از صحنه صحنه آن فیلم‌برداری کرد و در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد تا همه دنیا ببینند این اتفاق یک چالش بی‌سابقه بود. مقامات انگلیس دو بار خطا کردند، نخست وقتی که دستورهای آمریکا را اجرا کرده و نفت‌کش ایرانی را توقیف کردند و دوم هنگامی که این اشتباه را اصلاح نکردند و تهدیدهای ایران را جدی نگرفتند، اما به نظر می‌رسد وقتی که به خواسته «بولتون» درباره تمدید توقیف نفت‌کش پاسخ رد دادند این اشتباه را سریعاً اصلاح کردند. باید توجه داشت که آزادی نفت‌کش مذکور برای سران ایران که این بحران را با قدرت و زیرکی خود مدیریت کردند، پیروزی بزرگی نبود. بلکه شکستی برای آمریکا بود که درصدد کارشکنی در آزادی این نفت‌کش بوده و رسماً درخواست تمدید توقیف آن را داد، اما درخواست آن‌ها با تحقیر و بی‌توجهی نزدیک‌ترین متحدش روبه‌رو شد. «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور آمریکا چند روز قبل در سفر به انگلیس با «بوریس جانسون» نخست وزیر این کشور دیدار کرد و فشارهای زیادی برای ممانعت از آزادی این کشتی انجام داد، اما این تلاش‌ها به نتیجه نرسید زیرا دولت انگلیس تصمیم گرفت از این سیاست‌های احمقانه و بی‌پروای آمریکا ولو به شکلی جزیی فاصله گرفته و جانب منافع خود را در منطقه بگیرد و هر چه سریع‌تر نفت‌کش توقیف شده خود در بندر عباس ایران را آزاد کند.
 در ارتباط با ابعاد و تحولات بعد از آزادسازی نفت‌کش ایرانی «گریس 1»، باید دو مسئله مهم مورد توجه قرار گیرد: در ابتدا باید رغبت انگلیس به سوی آمریکا در مقطع کنونی به عنوان متغیری مهم مورد توجه قرار گیرد. به نظر می‌رسد تنها دولت بریتانیا در تحولات آتی بعد از آزادی «گریس1» دخیل نیست، بلکه در کنار لندن، اراده آمریکا و «ترامپ» نیز باید مورد توجه قرار گیرد. دولت آمریکا قبل از رفع توقیف نفت‌کش ایرانی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا حکومت خودمختار جبل‌الطارق، زمان توقیف نفت‌کش «گریس 1» را تمدید کند. لذا به نظر می‌رسد در مقطع جدید نیز واشنگتن تلاش خواهد کرد، این مسئله تأثیر عمیق بر تنش‌زدایی جامعه جهانی با ایران نداشته باشد. در سطح دوم نیز آزادی نفت‌کش از جبل‌الطارق، موضوعی بود که سه نیروی ایران، آمریکا و انگلیس بر سر آن در کشمکش بودند و به طور حتم معادلات آتی در سطح تنش‌های میان این سه بازیگر تاثیری عمیق بر معادلات منطقه‌ای بر جای خواهد گذاشت.
در پاسخ به این سؤال که آیا رفع توقیف «گریس1» آغازگر عصری جدید در مناسبات میان تهران با لندن خواهد بود یا خیر، باید توجه داشت که نباید به کلیت مسئله خوش‌بین بود، در ایده‌آل‌ترین حالت، مسئله را می‌توان رفع یک بحران جدی در مناسبات دو طرف ارزیابی کرد. در مقطع کنونی، محتمل‌ترین امکان بعد از به قدرت رسیدن «بوریس جانسون» نزدیکی و هم‌گرایی با آمریکا در سطح جهانی است. انگلیس در موقعیتی که در صدد خروج از اتحادیه اروپاست به نزدیکی با واشنگتن نیاز مبرم دارد. با این اوصاف می‌توان گفت، لندن حاضر به تقابل و هزینه دادن در برابر آمریکا برای برقراری مناسبات گسترده با تهران نیست و عصری جدید را در مناسبات میان ایران و بریتانیا حداقل در کوتاه مدت شاهد نخواهیم بود. در ارتباط با تأثیر آزادسازی نفت‌کش ایرانی بر آغاز گفت‌وگو های منطقه‌ای باید گفت چگونگی حل و فصل مسئله بسیار مهم به نظر می‌رسد. همچنین، در نظر گرفتن ابعاد مختلف موضوع و ربط دادن آن‌ها به یکدیگر نیز بسیار قابل تأمل است. واقعیت این است که در ارتباط با موضوع آغاز گفت‌وگوهای منطقه‌ای، به ویژه میان ایران با عربستان و امارات، راهبرد آمریکا و سیاست‌های متغیر «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهوری این کشور اهمیت قابل توجهی دارد. در حقیقت، رفع توقیف نفت‌کش ایرانی را می‌توان به عنوان عاملی ایجابی برای آغاز گفت‌وگوها ارزیابی کرد، اما اراده آمریکا در این میان نقشی اساس خواهد داشت. اگر واشنگتن راهبرد نرمش در برابر تهران را در پیش بگیرد، طبیعی است که ریاض و ابوظبی به سمت مذاکره با ایران گرایش پیدا خواهند کرد، اما اگر «ترامپ» به راهبرد فشار حداکثری خود، نسبت به تهران ادامه دهد، امکان مذاکرات جدی سلب خواهد شد. از طرف دیگر، در صورت وقوع درگیری میان ایران و آمریکا بیشترین ضرر نصیب عربستان و دیگر کشورهای صادر کننده نفتی واقع در جنوب خلیج‌فارس خواهد شد. در چنین فضایی آن‌ها نسبت به احتمالات پیش‌رو نگرانی‌های خاص خود را دارند و این امکان وجود دارد در فضای کاهش بحران‌ها در منطقه مذاکرات حداقلی را با ایران آغاز کنند. در ارتباط با راهبرد مناسب ایران در قبال آزادسازی «گریس 1» باید گفت آزاد سازی نفت‌کش ایرانی و حل و فصل بحران میان لندن و بریتانیا در نتیجه فعل و انفعالات دیپلماتیک انجام گرفت. چگونگی رفع توقیف نفت‌کش ایرانی، همان‌گونه که «حسن روحانی» نیز تاکید کرد می‌تواند به آزادسازی نفت‌کش انگلیسی منجر شود. بر اساس همین منطق، اقدام متقابل ایران برای آزادی نفت‌کش انگلیسی، می‌تواند رغبت لندن برای تشکیل و حضور در ائتلاف دریایی خلیج فارس را کاهش دهد. لذا اتخاذ چنین اقدامی مناسب‌ترین راهبرد برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به وضعیت تحولات جهانی است.

دادگاه منطقه کلمبیای آمریکا حکمی برای توقیف نفت‌کش ایرانی در منطقه جبل‌الطارق به همراه نفت خام آن صادر کرده است. «جسی لئو» دادستان منطقه کلمبیا گفت: بر اساس شکوائیه دولت آمریکا، نفت‌کش گریس 1، نفت خام آن و 995 هزار دلار مشمول این توقیف می‌شوند. این خبر در حالی منتشر می‌شود که یک رسانه محلی در جبل‌الطارق گزارش داده نفت‌کش حامل نفت ایران، گریس ۱ بعید است تا قبل از یکشنبه منطقه را ترک کند. بر اساس این گزارش با توجه به اینکه قرار است شش خدمه جدید ابرنفت‌کش گریس ۱ تا پایان هفته (یکشنبه) وارد جبل‌الطارق شوند، بعید است این کشتی تا آن زمان بتواند منطقه را ترک کند.

لاریجانی با بیان این که ملت آمریکا متاسفانه گرفتار رهبران «دن کیشوتی» شده است، گفت: رهبران فعلی آمریکا با توهمات و خیالات، صحنه بین‌المللی را برای ارضای خود ترسیم می‌کنند، آن‌ها از فرط توهم دچار تناقض‌گویی شده‌اند؛ از یک طرف می‌گویند ما آماده مذاکره هستیم و از طرف دیگر وزیر خارجه ما را تحریم می‌کنند. وی افزود: رهبران آمریکا ضمناً عوام نیز هستند آن‌ها تاریخ نمی‌دانند اخیراً آقای برایان هوک اظهار نظری در مورد کودتای ۲۸ مرداد کرده است که نشان دهنده بیگانگی آن‌ها با تاریخ است. آن‌ها فراموش کردند که برای وزیر خارجه اسبق آمریکا آن قدر موضوع روشن بود که از ملت ایران عذرخواهی کرد.

به گزارش شبکه تلویزیونی سی‌ان‌ان نظرسنجی اخیر شبکه تلویزیونی فاکس نیوز نشان می‌دهد ترامپ از مقبولیت چندانی به ویژه در میان زنان برخوردار نیست. مجری این شبکه همچنین گفت: بر اساس این نظرسنجی، چهار نامزد دموکرات با اختلاف قابل توجهی از دونالد ترامپ پیشی گرفته‌اند و در مقابل این نامزدها مقبولیت او حتی به رقم ۴۰ درصد هم نرسیده است. مجری برنامه سپس این سؤال را مطرح کرد که آیا ترامپ با مشکل اعتبار در میان مردم در زمان انتخابات مواجه است؟ تحلیل‌گر ارشد مسائل سیاسی در سی‌ان‌ان در پاسخ به این سؤال گفت: «او نمی‌تواند نظر چهل و پنج درصد از رأی دهندگان را جلب کند.»