این روزها قضایایی مانند؛ ازدواج دوم فلان بازیگر، طلاق فلان شخصیت مشهور از همسرش، درسی که فلان بازیگر به ما آموخت، رازهای زیبایی فلان مدل، مدل لباس و کفش فلان بازیگر مطرح سینما، حاشیههای کنسرت فلان خواننده، افشای جنجالی فلان بازیگر و...، تیتر اخباری است که هر کدام از ما بهنوعی با ورود به فضای مجازی و شبکههای مجازی در طول روز با آن روبهرو هستیم. خبرهایی که چند روز بحث داغ شبکههای مجازی است؛ ولی بلافاصله بعد از گذشت چند روز این تبوتاب فروکش میکند و جای خود را به خبر جنجالی دیگری میدهد. به همین دلیل و بنا بر هشدار کارشناسان و صاحبنظران حوزه فرهنگی «زردخوانی»، امروز یکی از آفتهای مهم جامعه کشورمان شده است و همین امر باعث شده که بسیاری از مطالعه کتاب سرباز زده و به مطالعه اینگونه مطالب روی آورند. ایسنا در گزارشی مفصل به قلم کوروشدیباج مطلبی با تیتر «چرا زردخوان شدهایم» منتشر کرده که بخشی از آن را باز نشر میدهیم. البته به گفته کارشناسان رسانه، این اخبار زرد هستند و ارزش خبری ندارند ولی بااینحال آنچه مورد تعجب است، بازدید بالا و واکنش کاربران نسبت به اینگونه اخبار است؛ تا حدی که بسیاری از افراد چه در نقش بازیگر، خواننده و... گاهی اوقات عمداً اقدام به پخش اینگونه اخبار میکنند تا مرکز کانون توجه قرار گیرند و قابلتأملتر این است که شاهد هستیم این اخبار، با درشتترین و سیاهترین تیتر، در جدیترین رسانههای ما فضاهایی بزرگ را به خود اختصاص میدهند؛ اما چرا این امر در جامعهایرانی بیشتر شده است؟ ایسنا در گزارش پیش رو به بررسی این موضوع از دید عموم افراد جامعه و صاحبنظران این حوزه پرداخته است.
مکانیسم تأثیرگذاری زردنویسی مانند ترویج شایعه در جامعه است
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه آزاد اسلامی، با شرح مکانیسم تأثیرگذاری زردنویسی گفت: برای پخش یک شایعه باید دو فاکتور اصلی وجود داشته باشد. یکی عامل اهمیت موضوع و دیگری، ابهام در موضوع. مکانیسم اثر زرد نویسی هم همین است. اهمیت پیشامد یا شخصی که مطرح شده، همچنین ضرورت وجود ابهامی که آن را فرا گرفته است؛ بهعلاوه انگیزههای روانی مخاطبان که سبب پذیرش آن خبر میشود. رسانههای زرد فقط انبوهی از خوراکهای بیمایه را برای فرد و مغز او مهیا میکنند. آنها تولید فکر نمیکنند و وارد شبکههای علت و معلولی در رخدادها و حوادث نمیشوند، فقط ماهرانه و با هیاهو خبرهای جنجالی تولید میکنند.
یارمحمد توسکی ادامه داد: کار نشریات زرد معمولاً با چاپ عکسهای تحریکآمیز، بدگویی یا شایعهپراکنی درمورد مشاهیر، جنجالسازی، تکیهبر احساسات زودگذر و تبدار و داستانپردازیهای عاطفی هیجانی همراه است؛ بنابراین از تاکتیک برجستهسازی و با اهمیت جلوه دادن با تیترهای بزرگ و جاذب استفاده میکند. زردنویسی همه انواع مسیرهای پخش را چون: وبلاگها، تلویزیونهای کابلی و ماهوارهای، رادیوها، روزنامهها، مجلات، کتب جیبی، دیوارنویسی و... را دربرمیگیرد. وی با اشاره به اینکه هر زردنویسی موفق نیست، اظهار کرد: با اهمیت بودن موضوع و تشنگی مخاطب در زردنویسی کافی نیست؛ اما لازم است. زردنویس موفق، زمان، مخاطب، محیط اثرگذار و فاکتورهای جنبی تسریعکننده و تهییج کننده را به کار میگیرد.
این تحلیلگر مسائل فرهنگی تصریح کرد: معمولاً در جوامع و گروههای اجتماعی که در آن اطلاعرسانی، شفافیت آزادیهای مدنی و اجتماعی کمتر است، زردنویسی و زردخوانی بیشتر رخ میدهد. مثلاً جامعهای که در آن میزان اعتماد در سطوح و ابعاد مختلف دچار صدمه شده و همچنین مشکل بیکاری وجود دارد، این امر میتواند محیط اجتماعی مناسبی برای زردنویسی و به دنبال آن زردخوانی در حد و اندازههای مختلف ایجاد کند.
وی ادامه داد: اگر چه این نوع پخش و پردازش خبر در جوامع توسعهیافته هم پیدا میشود، اما به خاطر وجود قوانین و حقوق روزنامهنگاری و مخاطب، باعث شده که کمتر پخش دروغ و شایعه صورت گیرد. زردخوانان از منظر روانشناختی اجتماعی عمدتاً گروهای سنی، جنسی، صنفی، قومی، تحصیلی و... که زمینه تهییجی و تحریکاتی بیشتری را دارند، تشکیل میدهند. زرد نویسان، جوانان را بیش از بزرگسالان، زنان را بیش از مردان، گروههای قومی و اقلیتی را بیش از گروههای غالب، اقشار کم برخوردار را بیش از اقشار برخوردار و صنوف و مشاغلی با دستمزد پایین را بیش از صنوف قدرتمند و توانمند مورد هدف قرار میدهند.