جلیل فرجاد بازیگر سریال «برادر جان» از نقش و بازگشتاش به تلویزیون گفت؛
تعداد بازدید : 1
من همسایه کریم بوستانی هستم
جلیل فرجاد که پس از شش سال دوری از تلویزیون با سریال رمضانی «برادرجان» به تلویزیون بازگشته است، درباره علت دوری از قاب سیما میگوید: متاسفانه زمانی در دهههای ۶۰ و ۷۰ کار اینگونه بود که ازما برای حضور در یک پروژه دعوت میشد، اما حالا فرق کرده است و ما خودمان باید دنبال کار باشیم! این بازیگر که با ایسنا حرف میزد از تلویزیون و حضور در سریال رمضانی، ایفای نقش در کنار دخترش و همچنین همراهی با علی نصیریان در سریال «برادرجان» گفت.
نمیدانم شاید مدیران تلویزیون از من خوششان نمیآید، یا آنقدر اطراف دوستان تهیهکننده و کارگردان آدم زیاد هست که من دیگر دیده نمیشوم؛ من نمیدانم. زمانی قبل از انقلاب از نسل من برای اجرای تئاتر دعوت میشد، همچنین برای حضور در سریال دعوت میکردند، اما حالا این گونه است که من باید دنبال کار بروم در حالی که حتی در دهه ۶۰ و ۷۰ هم اینگونه نبود و ما به کار دعوت میشدیم.
شاید بیش از شش سال است که در سریالهای تلویزیون حضور ندارم. حضورم در سریال «برادر جان» به پیشنهاد نویسنده کار آقای سعید نعمتالله بود ایشان هم همین جمله را گفتند که مدتهاست نیستی. نمیدانم. متأسفانه شنیدهام برخی از آدمها از تهیهکنندگان و کارگردانان خواهش میکنند که به آنها نقش بدهند حتی شنیدم که برای نقش هم پول میدهند و اگر واقعیت داشته باشد و مستند باشد خیلی غمانگیز است. مسلم است یک عده علاقهمند برای اینکه کار کنند و تصویرشان دیده شود پول بدهند و نقش بگیرند، اما اعتقاد دارم وقتی یک نقشی وجود دارد، کارگردان و تهیهکننده یا مسئولان تلویزیون نمیتوانند نقش را بفروشند حتماً باید بازیگر باشد تا بتواند از عهده آن نقش بربیاید.
آقای سعید نعمتالله چند ماه پیش این کار را به من پیشنهاد دادند. میگفتند قرار است کاری بسازیم که دوست دارم شما هم بیایید. وقتی قصه را خواندم احساس کردم که سریال پرمخاطبی خواهد بود، ضمن اینکه پیام و تمی که این سریال دارد برای جامعه حال حاضر ما خوب است. یک یادآوری است. اینکه من به تذکر و یادآوری خیلی نیاز دارم چرا که من انسان به خاطر طمع، حرص و آز ممکن است خیلی چیزها را فراموش کنم. پیام این سریال حقالناس است که رعایت آن به نظر در جامعه کمرنگ شده است. شاید با دیدن این سریال به من و امثال من که رعایت نمیکنیم یک تلنگر باشد که حقالناس را رعایت کنیم.
نقش من به طور کلی از نظر حجم کمرنگ است ولی در میدان یکی از حجرهداران هستم و با کریم بوستان، علی نصیریان و با پسران دوستمان که مرحوم شده است، یک درگیری داریم. در این درگیریها من اکثراً حضور دارم. در واقع من همراه شخصیت کریم بوستانی هستم. به نوعی هم دوست، هم همکار هستم و هم میبینم که چگونه مال و اموالش از بین رفته است.
در محله تعداد زیادی حجره است و ما در یک محل کاسبیم و به خاطر مراوده و سالها با هم بودن دوست هستیم. آقای نصیریان به عنوان بزرگتر ما در این قصه حضور دارند که ما هم در این قصه و هم بیرون از قصه به ایشان ارادت داریم.
موضوع این سریال حقالناس است اینکه شما مال من را بالا میکشی و بعد با وجود اینکه شاهدان متعددی وجود دارد و باید شفاهی بگویند، نمیگویند. چیزی که در این میان از بین رفته است، دست خط است. حال آن افراد طمع میکنند و باید این قصه را دید که اموال شخصیت کریم بوستان چگونه از بین میرود. قصه پیچ در پیچ است تعلیقها و گرههای داستانی به قدری زیاد است که من خودم به عنوان بازیگر سریال، منتظر این هستم که در ادامه چه اتفاقی در روند قصه صورت میگیرد.