طی روزهای گذشته، کلیپهایی به صورت گسترده در فضای مجازی انتشار یافت که دانشآموزهای یک مدرسه را در حال رقص و شادی با آهنگ یکی از خوانندههای لسآنجلسی نشان میداد. این موضوع، به چالشی برای آموزشوپرورش تبدیل شد. ماجرا از این قرار بود که گویا به مناسبت روز معلم، موزیک «جنتلمن» که در هفتههای گذشته بین مردم مشهور شده، در یکی از مدارس تهران پخش شده و بچهها سر صف با این موزیک همآوایی میکردند. کمی بعد نسخههای دیگری از مدارس دیگر منتشر شد که گویا پخش این موزیک در مدارس تبدیل به یک چالش اینترنتی شده بود. سخنگوی آموزشوپرورش شهر تهران نسبت به پخش موسیقیهای غیرمجاز در مدارس واکنش نشان داد و تأکید کرد که شادابسازی مدارس در چارچوب شرع و قانون معنا پیدا میکند و بههیچعنوان مساوی با ابتذال نیست. فاطمه سعیدی، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، در پاسخ به این سوال که نظرتان درباره انتشار موزیک مذکور در مدارس و واکنش آموزشوپرورش چیست؟ گفت: خیلی خوب است که در برابر موضوعات خلاف ضوابط آموزشی حساسیت وجود داشته باشد؛ مثلاً اگر به من بگویند مهمترین اولویتهایت برای اصلاح وضعیت آموزشی و تربیتی دانشآموزان چیست؟ میگویم: در فصل زمستان دانشآموزی طعمه حریق در مدرسه نشود، دانشآموزی که از مدرسه فارغالتحصیل میشود، حداقل دو مهارت را آموخته باشد، دانشآموزان افسرده و کسل نباشند، مواد مخدر در مدارس دستبهدست نشود و... . او افزود: اولویتها آنقدر زیاد بوده که از شماره خارج شده است. اتفاق خیلی خوبی است که غیرت دینی داشته باشیم؛ من تصور میکنم نظام آموزشی ما آنقدر گرفتاریهای متعدد و اشکالات اساسی دارد که باید تمرکزمان را روی حل آنها بگذاریم و البته ضوابط و قواعد همین نظام آموزشی کمرمق و کمکاربرد باید رعایت شود. آنچه از اولویتها گفتیم، معنایش بیتوجهی به سایر موارد نیست. اگر در تربیت نسل پیش کوتاهی کردیم، امروز نباید گریبان این نسل را بگیریم که چرا آهنگ سخیف را از حفظ میخواند. از خودمان بپرسیم چه به این نسلها دادهایم که امروز انتظار خروجی مطابق میل و خواسته خودمان را داریم؟ وی افزود: هیچ کس مخالف نشاط نیست، اما در عین حال بازگشت به اصالت هم مورد تأکید است. همچنین دو محور تزکیه و تعلیم مهم است. پرورش از جمله موارد مورد تاکید است که حتماً نشاط و شادابی در آن وجود دارد. مسائل فرهنگی و تعلیم آن هم باید محور قرار بگیرد، اما برخی نیز با دید مثبت به این قضیه نگاه کردند.
درباره واکنشها به «جنتلمن»: زندگی در دو سیاره جدا
به گزارش عصر ایران جعفر محمدی در یادداشتی آورد: یک بار نوشتم که برای فهم شکاف بین فرهنگ رسمی و فرهنگ عمومی مردم در عرصه سبک زندگی، کافی است ترانههایی که مردم در داخل خودروهای شخصیشان دارند را با ترانههایی که رادیو و تلویزیون پخش میکنند، مقایسه کنید. فکر نمیکنم این همه شکاف و افتراق در هیچ جامعهای وجود داشته باشد. در روزهای اخیر، شاهد واکنشهای متعددی به ماجرای پخش ترانه «ساسی مانکن» در برخی مدارس بودهایم، از تهدید وزیر آموزش و پرورش گرفته تا تاکید نایب رئیس مجلس بر اخراج مدیران مدارس و ... . این یادداشت، واکنشی به اصل ماجرا نیست بلکه درباره واکنشهایی بوده که نسبت به آن صورت گرفته است. اگر مسئولان ما و برخی چهرههای سیاسی از این متعجب شدهاند که دانشآموزان ایرانی در مدارس ترانه «جنتلمن» ساسی مانکن را خوانده و رقصیدهاند، تنها یک دلیل ساده دارد و آن این که عمده مسئولان در یک سیاره دیگر زندگی میکنند و مردم در سیارهای دیگر؛
به خاطر همین دوری مزمن از مردم است که وقتی میبینند دختر و پسر بچههای ابتدایی آخرین ترانه ساسی مانکن را -که در هیچ رسانه رسمی داخلی منتشر نشده- میخوانند و میرقصند، شوکه میشوند و چه بسا فکر کنند که لابد طرح و توطئهای در کار است! اما به این موضوع ساده دقت نکردهاند که «آن بچههای مدرسهای تمام ترانه را حفظ هستند»، نه یک نفر و دو نفر که تقریباً همه آنها. این دورافتادگی از متن جامعه، نه فقط باعث میشود مسئولان از یک ترانه شوکه شوند که موجب میشود آنها از رویکردهای عموم مردم در سیاست، اجتماع، روابط بینالملل، فرهنگ، دین و ... نیز بیگانه باشند و همچنان به حصاری که دور خود کشیدهاند دل خوش کنند ... ولی حصارها ابدی نیستند. همچنین مهدی بهلولی، فعال صنفی معلمان نیز گفت: مدرسه نمونهای از جامعه است. وزیر آموزش و پرورش گفتهاند ریشه این ماجرا را سیاسی میبینند. به نظر وزیر این کلیپها ساختگی است و با یک برنامه درست شده، اما من مسئله را جور دیگری میبینم. به نظرم جامعه از مدرسه جدا نیست. بچههای ما دوست دارند شادی کنند و قطعاً موسیقی مذکور را در منزل هم گوش میدهند. ما نمیتوانیم یک مرز بین مدرسه و جامعه بگذاریم و این دو را از هم جدا کنیم. این را باید مسئولان بپذیرند که فرهنگ مردم دستخوش تغییر شده است. سه سال پیش مدیر آموزش و پرورش ملارد اعلام کرد که حدود ۶۰ درصد دانشآموزان ملارد صبحانه نمیخورند. چرا اینجا حساسیت به خرج داده نمیشود؟ حدود ۵۰ درصد مدارس تهران بهویژه در مناطق مرکزی باید بازسازی شوند، چرا اینجا کسی حساسیت به خرج نمیدهد؟