«این دستورالعمل بهروشنی، دولتِ متأثر از بلای طبیعی را مسئول تأمین کمکهای بشردوستانه در سرزمین خود میکند و اعلام میدارد؛ نیروهای نظامی خارجی باید مکمل مکانیزمهایکمکی موجود باشند. این قانون تاکید میکند، کمکهای بشردوستانه نیروهای نظامی خارجی باید درچارچوب قوانین بینالمللی و حقوق بشری باشد. برای مثال دولت «اندونزی» حمایتهای دولت خارجی دریکی از بلایای طبیعی را طی یک مدت زمان محدود ۹۰ روزه قبول کرد. واکنشها به حضور گروههای عراقی برای کمک به سیلزدگان را میتوان به چند دسته تقسیم کرد: واکنشهای عوامانه و نژادپرستانه؛ واکنشها به تبعات حضور یک نهاد نظامی خارجی در کشور. واقعیت این است که تحریک تعصبات قومی و ملی، موضوعی بود که در طیفی از اظهارنظرها به چشم میخورد. در این راستا ویدئوی جوان خوزستانی که از کمک عراق به سیلزدگان ناراحت است، در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرد. وی در این ویدئو از اینکه عراق به ایرانیهای سیلزده کمک کرده است، ابراز نارضایتی داشت و مدعی شد؛ این کمکها از سوی یک «غریبه»، یعنی «ما عرضه نداریم» و این برای ما ایرانیها بد است. یکی از سلبریتیها در صفحه مجازی خود، فیلم اعتراض شهروند عرب خوزستانی را به حضور عراقیها در ایران برای امدادرسانی بازنشر داد؛ اقدامی که بهرغم بازخوردهای مثبت، موجی از بازخوردهای مخالف را علیه وی به راه انداخت و برخی این پرسش را مطرح کردند که اگر عدهای مو بور و اروپایی برای کمک به سیلزدگان میآمدند، آیا با واکنشی مشابه اعتراض به حضور بسیجیهای عراقی مواجه میشدند؟ اما دسته دوم افرادی که به ورود یک نیروی نظامی خارجی در کشور به بهانه کمک به سیلزدگان انتقاد میکنند، خود به چند دسته تقسیم میشوند. برخی گفتند سپاه پاسداران که از ابتدای وقوع سیل به دنبال بهرهجویی سیاسی و تبلیغاتی از فرآیند امدادرسانی بود، از طریق ورود نیروهای بسیج مردمی و قطار کردن صدها خودرو از مرز مهران تا خوزستان، به دنبال مانور تبلیغاتی و قدرتنمایی بوده است. گروهی دیگر معتقدند: در مراسم استقبال از نیروهای «حشدالشعبی» هیچ مقام اجرایی و مسئول کنسولی حضور نداشت و این به معنای نادیده انگاشتن دولت از سوی فرماندهان سپاه بوده است. دستهای دیگر می گویند: حضور حشدالشعبی، میتواند در آینده برای ایران خطرناک باشد و این نیرو بعدها از ابزار قدرت خود برای سرکوب مردم ایران استفاده کند. از سوی دیگر «رضاپهلوی» سرکرده سلطنتطلبان، مدعی شد که نیروهای حشدالشعبی، تروریست به شمار میآیند و مردم آنان را از ایران بیرون میکنند؛ اظهاراتی خصمانه که در رسانههای خارج نشین به صورت ویژهای بازتاب یافته است. در کنار موضعگیریهای اینچنینی، انتشار اخباری از درگیری میان نیروهای حشدالشعبی با پلیس عراق در موصل، از دستورکاری منجسم برای هدف قرار دادن بسیج مردمی عراق و ایجاد پوشش منفی خبری برای این گروه نشان دارد. با وجود این تفاسیر، آنچه در بیانیههای رسمی بسیج مردمی عراق و انعکاس اقداماتش در مناطق سیلزده به چشم میآید، این است که حشدالشعبی با هدف ساخت و ترمیم مساجد و مدارس، تأمین کالاهای اساسی و اعزام تیمهای جهادی برای رفع انسداد معابر و … در خوزستان و دیگر نواحی سیلزده حضور یافته است. اما طیف دیگری از منتقدان، درباره حضور گروههای عراقی در ایران، دیدگاه متفاوتی دارند؛ آنها این حضور را استمرار تقویت بازوی دولت در سایه میدانند. آنها گفتهاند: نهادی نظامی که بر اساس قانون اساسی به بازوی اجرایی حاکمیت یعنی دولت پاسخگو نیست، پرچمدار اجرای سیاستهای سازندگی بعد از سیل شده است. به گفته آنها: «دعوت از دو گروه شبهنظامی عراقی در ظاهر با حضور یک نیروی خارجی برابری میکند»؛ اما در عرصه واقعیت، این گروهها چه از بعد ایدئولوژیک و چه از نظر مالی به جمهوری اسلامی ایران وابستهاند. «هادیالعامری» و «ابومهدی»، فرماندهان ارشد حشدالشعبی عراق در زمان جنگ دوشادوش رزمندگان ایرانی علیه صدام میجنگیدند. قرار دادن این گروهها در زمره گروههای نظامی خارجی کملطفی به سیاستهای قدرت نرم ایران در منطقه است. نتیجه حضور این گروهها، استمرار حضور نهادهای نظامی کشور در همه عرصهها اعم از سیاست و اقتصاد است که این به شکل «دولتی در سایه» خودنمایی میکند.