سفر اخیر دکتر «حسنروحانی» رئیسجمهوری اسلامی ایران به عراق، سفری تاریخی و مهم بود که میشود آن را از زاویههای مختلفی مورد بررسی قرار داد. سفری که بدونشک در تحولات آینده از آن و دستاوردهایش بارها یاد خواهد شد. اما در این نکته شکی نیست که نقطهعطف این سفر را باید دیدار آقای روحانی با آیتاله «سیستانی» عنوان کرد؛ دیداری که در آن نه هیچ قرارداد همکاری به امضا رسید، نه هیچ تفاهمنامهای منعقد شد و نه احتمالاً هیچ موضوع جزئی از روابط دو کشور و دو ملت به بحث گذاشته شد! در واقع کلیت این دیدار دارای یک اهمیت سمبلیک فوقالعاده است که موجب میشود حتی اعلام انجام آن فارغ از جزئیاتش تأثیری بزرگ در پی داشته باشد. گرچه در آغاز سفر دکتر روحانی به عراق، بسیاری از تحلیلگران با دیده تردید و شک به پذیرش وی برای دیدار با آیتاله سیستانی مینگریستند. حالا این دیدار انجام شد و باید آن را بهعنوان یک امتیاز معنادار برای «حسنروحانی» از منظر دستگاه فقه شیعه دانست. گفتنی است دو یا سه سالی بود که هیچیک از سیاسیون اجازه دیدار با آیتاله «سیستانی» را نداشتند و تنها چند نفر از سازمان ملل در عراق را به حضور پذیرفته بودند. ایشان پیرامون سیاسیون عراقی هم معتقد هستند که بارها توصیههایی داشتند ولی حرفهایشان را گوش نکردند؛ در نتیحه آنها را تحریم کردند، درباره ایرانیها هم آنها را به حضور نپذیرفتند. در نتیجه الان بعد از چندین سال ایشان با یک مقام سیاسی دیدار داشتند.
بهطورطبیعی اهمیت دیدار «روحانی» و آیتاله «سیستانی» در این دوره، این است که ایشان رئیسجمهور ایران را برای نخستینبار به حضور میپذیرند. از طرف دیگر باید توجه داشت که آیتاله سیستانی، مرجعیت اساسی شیعه درعصر پرتلاطم قرن بیست و یکم است. فردی که در لایههای گوناگون منطقهای، بینالمللی و جهانی کد مشخصی دارد و از سوی دیگر در ساحت پرگستره مکتب شیعه ارادتهای خالصانهای را به طرف خود جلب و جذب کرده است. وی اکنون به عنوان یک رهبر معنوی بزرگ برای شیعیان شناخته میشود. چه تابعان و چه غیرتابعان، برایش احترام قائل هستند. آیتاله سیستانی با تشخیص صحیح مرزها در حوزه سیاست، در بزنگاههای تاریخ اثری فراتر از تصور عمومی از خود به جای گذاشته است. وی بهعنوان یک شخصیت مهم در عرصه سیاست جایگاه پُر شأن و منزلت حضور خود را همواره حفظ کرده است در واقع پذیرش و عدمپذیرش فردی از طرف آیتاله سیستانی، عیار فرد را تغییر میدهد. در حوزه داخلی عراق هم آیتاله سیستانی، ازجمله شخصیتهایی است که به لحاظ ویژگیهای مختلف شخصی، فقهی و اجتماعی نمونه دوم و جایگزینی ندارد. بدون شک در عراق فعلی به لحاظ قدرت اجتماعی باید او را بالاتر از همه سلسله مراتب قدرت رسمی به عنوان فرد اول دانست. فارغ از نقشها و جایگاههای وی، ایشان دارای ویژگی هستند که کمتر شخصیتی در عراق بهعنوان کشوری با مذاهب و قومیتهای مختلف آن را دارد. این ویژگی همان معدل مقبولیت حداکثری در تمام مناطق و میان تمام مردم عراق است.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران جهان عرب و منطقه نیز معترف هستند که از لحاظ توان تأثیرگذاری اوست که باید نفر اول کشور عراق شناخته شود؛ چه آن که در صحنه سیاستورزی عملی هم چنین است. تنها در سالهای اخیر دو کنش بسیار ساده وی، منتهی به دو اتفاق بزرگ در کشور عراق شد؛ اعلان جهاد ایشان علیه «داعش» به سرعت در عراق منتهی به تشکیل نهادی تازه، قدرتمند و مردمی به نام «حشدالشعبی» شد و در تحولی دیگر، بازکردن گره پیچیده نخستوزیری کشور عراق و کنار رفتن «نوریالمالکی» از قدرت نیز تنها با یک نامه ساده ایشان به حزب «الدعوه» این کشور میسر شد. این همه در شرایطی است که آیتاله سیستانی در سلسله مراتب رسمی قدرت در کشور عراق هیچ جایگاهی ندارد. وی همواره سعی کرده است دیدگاه همه گروههای سیاسی و مذهبی عراق را به هم نزدیک سازد. ایشان میتواند نقش بسیار تاثیرگذاری در وفاق ملی و ایجاد مناسبات سازنده بین ایران و عراق ایفا کند و این گفتوگوها میتواند شرایطی را فراهم کند که نقش تاثیرگذار آیتاله سیستانی افزایش پیدا کند؛ به همین دلیل دیدار آقای روحانی و آیتاله سیستانی، درحقیقت یک دیدار تاریخی بود.
بنابراین اگر آقای روحانی در دیدارهای رسمی خود تصویری قوی از روابط با دولت عراق به کشورها و دول مختلف مخابره میکند، در دیدار با آیتاله سیستانی بیشتر ملت عراق و شیعیان منطقه را مخاطب پیام خود قرار داده است. مضافاً اینکه در سالهای اخیر به جز چهرههای ایرانی و چند شخصیت دیگر، کمتر شخصیت مذهبی، سیاسی و علمی غیرعراقی بوده که فرصت چنین دیداری در نجفاشرف به او داده شده باشد و این خود نیز درکنار پیامهای اجتماعی، بدون شک پیامی سیاسی نیز دربردارد؛ پیامی که قوت آن را از فردای این دیدار، هم مردم عراق و شیعیان منطقه درک خواهند کرد و هم رقبا و دشمنان منطقهای و فرامنطقهای جمهوری اسلامی ایران. درواقع مهمترین اثر این دیدار، تعمیق اعتماد متقابل ملت عراق نسبت به روابط دوجانبه با ایران است.
این اعتماد در دوره اخیر، پیشتر با توجه به نقش مهم ایران در نبرد با داعش پایهریزی شده بود؛ اما باید معترف بود که مشروعیتی که فعالیتهای ایران در همکاری با عراق، در پی دیدار یاد شده پیدا میکند، بهدلیل مشروعیت عمومی آیتاله سیستانی در تمام جامعه عراق، یک مشروعیت مضاعف خواهد بود.