درباره فیلم کتکخوردن مشتری سایپا؛
تعداد بازدید : 0
شبکههای اجتماعی جلوتر از رسانهها
نویسنده : رضا غبیشاوی
بهتازگی فیلمی از یک مشتری شرکت سایپا در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میدهد این مشتری خانم، در بحث بر سر تحویل خودرو، از سوی یکی از اعضای نمایندگی سایپا در کرمان، کتک خورده است! فیلم کتک خوردن و سخنان این مشتری، در شبکههای اجتماعی دست به دست و منتشر شد و درنهایت به کانالهای خبری تلگرامی رسید. شرکت سایپا هم با انتشار ویدئو، از لغو مجوز این نمایندگی و برخورد شدید و فوری با عامل این درگیری خبر داد. البته سایپا در واکنش به این واقعه، از برخورد انحرافی و تکذیبی خودداری کرد و ضمن تأیید اصل حادثه، از لغو مجوز نمایندگی و مجازات عاملان کتککاری خبر داد. دادستانی کرمان و وزارت صمت هم به این موضوع ورود کردند. شاید از زمانی که این فیلم به کانالهای تلگرامی خبری پرمخاطب راه یافت تا زمان واکنشها، کمتر از یک روز طول کشیده باشد.
در این باره میتوان به دو نکته اشاره داشت
1- این فیلم از طریق شهروند خبرنگاری تولید و از طریق شبکههای اجتماعی دست به دست و منتشر شد و گسترش یافت. اگر شهروند خبرنگاری و شبکههای اجتماعی با امکانات مادی و معنوی فعلی وجود نداشت، به جرات میتوان گفت امکان نداشت صدای این مشتری و آنچه بر او گذشت از یک سو و واکنش جدی و سریع شرکت مادر در تهران را شاهد باشیم. این موضوع از اهمیت روزافزون شبکههای اجتماعی و شهروندخبرنگاری در زمانه کنونی حکایت دارد؛ بهویژه وقتی که رسانههای حرفهای به دلایل مختلف نمیتوانند حرفهای و باکیفیت عمل کنند. اشاره به این نکته مهم است که شبکههای اجتماعی و شهروندخبرنگاری هیچگاه نمیتوانند جای «رسانههایحرفهای» و «خبرنگارانحرفهای» را بگیرند؛ بلکه رسانههای حرفهای با استفاده از این دو امکان جدید، میتوانند به کیفیت فعالیت رسانهای خود بیفزایند.البته باید یادآوری کرد، درصورتیکه رسانههای حرفهای به فعالیت حرفهای خود نپردازند، روز به روز شهروندخبرنگاران و شبکههای اجتماعی، جایگزین رسانههای حرفهای میشوند و این روند، به شدت خطرناک و آسیبزاست؛ زیرا در شبکههای اجتماعی و شهروندخبرنگاران، ممکن است دروازهبانی حرفهای و استانداردهای رسانه حرفهای از جمله استقلال، مسئولیت اجتماعی، اخلاق، انصاف و صحت رعایت نشود.
2- تا قبل از این، سازمانها، شرکتها و مجموعههای بزرگ و پرقدرت با استفاده از روابط عمومی و ابزارها و روشهای مختلف، تلاش میکردند مانع از انتشار و بازنشر هرگونه انتقادی شوند و برخی رسانهها نیز برای حفاظت از منابع درآمدی خود تن به این معامله میدهند؛ اما هماکنون با وجود شهروند خبرنگاری، شبکههای اجتماعی و تعداد بینهایت گروهها و کانالهای خبری تلگرامی و... کنترل انتقادات و جلوگیری از انتشار آنها عملاً غیرممکن شده است.