وزیر آموزش و پرورش گفت: خصوصی‌سازی مورد سوء استفاده قرار گرفته است و دولت بنا ندارد هزینه آموزش را بر عهده مردم بگذارد. سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش در مراسم اختتامیه نخستین نمایشگاه مدارس و مراکز غیردولتی و صنایع آموزشی وابسته که در محل مصلی تهران برگزار شد، ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت زهرا (س) و روز امور تربیتی خطاب به مدیران و موسسان مدارس و مراکز غیردولتی، اظهار کرد: با توجه به اینکه سخنرانی بنده مقارن با اذان ظهر است، ان‌شاءالله در فرصت مناسب مسائلی را با شما در میان می‌گذارم. وی ادامه داد: می‌خواستم توصیف و تعریفی از خصوصی‌سازی کنم که متاسفانه مورد سوء استفاده قرار گرفته است و اصلاً دولت بنا ندارد هزینه آموزش را به عهده مردم بگذارد. بطحایی اضافه کرد: تجربه بسیار زیبایی به عنوان نخستین نمایشگاه برگزار شده و می‌تواند مفید واقع شود و یک کارگاه علوم و فنون مدرسه داری برای تمام جامعه آموزش و پرورش باشد.

رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران گفت: مدیریت شهری برنامه‌ای برای خرید فیلتر دوده ندارد، اما دلالانی به دنبال فروش فیلتر به شهرداری هستند. محمد علیخانی در پاسخ به پرسشی در خصوص سخنان شهردار تهران مبنی بر خرید و نصب ۷۰۰ فیلتر دوده برای اتوبوس‌های پایتخت گفت: متاسفانه اطلاعات اشتباهی در اختیار شهردار تهران قرار می‌دهند و اعتبارات پیش‌بینی شده برای خرید فیلتر دوده از بودجه حذف شده و مدیریت شهری برنامه‌ای برای خرید و نصب فیلتر دوده برای اتوبوس‌ها ندارد. وی ادامه داد: کارآیی فیلتر دوده بر روی اتوبوس‌های موجود مورد تایید قرار نگرفته، اما متاسفانه دلالانی وجود دارند که همچنان به دنبال فروش این فیلترها به شهرداری هستند و حتماً در این مورد با شهردار تهران گفت‌وگو خواهند کرد تا در جریان این موضوع قرار گیرند.

فارس: معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران استعفا داد. ایرج معزی معاون فنی و عمرانی شهرداری تهران استعفای خود را به پیروز حناچی شهردار تهران داد. گفته می‌شود که معزی قرار است به بنیاد مستضعفان برود. بر اساس این گزارش، شنبه معزی بعد از افتتاح تقاطع حکیم المپیک، مقاوم‌سازی و بهسازی دو پل امام علی - بابایی و دسترسی نمایشگاه بین‌المللی و فاز دوم شبکه جمع‌آوری آب‌های سطحی خاوران شهرداری تهران را به مقصد بنیاد مستضعفان ترک می‌کند.

ایرنا: رئیس پلیس فتای ناجا گفت: هدف پلیس فتا در سال 98 کاهش جرایم در فضای مجازی است که بار عمده آن بر دوش مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری است. سردار سیدکمال هادیانفر رئیس پلیس فتای ناجا، در نخستین نشست تخصصی مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری پلیس فتا و رده‌های متناظر استانی، اظهار داشت: کارشناسان مرکز تشخیص و پیشگیری از جرایم سایبری به عنوان دیده‌بانان فضای مجازی باید با رصد دقیق و صحیح خود فرصت ارتکاب جرم را از مجرمان سایبری سلب کنند و امنیت این فضا را افزایش دهند. وی با اشاره به تاسیس پلیس فتا در سوم بهمن‌ماه سال 1389 افزود: عملکرد خوب این پلیس تخصصی با توجه به سن هشت ساله آن باعث شده که انتظارات از آن بیشتر باشد و این امر می‌طلبد تا در مرکز تشخیص و پیشگیری ازجرایم سایبری تلاش ویژه‌ای کنند و بستر فضای مجازی برای مجرمان سایبری ناامن شود. سردار هادیانفر، با بیان اینکه با توجه به رشد کاربران و توسعه خدمات الکترونیک در تمامی زمینه‌ها شاهد افزایش جرایم سایبری هستیم، ادامه داد: هر چند رشد جرایم سایبری با توجه به این موضوع امر طبیعی و منطقی است، اما باید با اقدامات پیشگیرانه این روند رشد را کاهش دهیم و همانگونه که تاکنون نگذاشته‌ایم این روند رشد لجام گسیخته و مهار نشدنی داشته باشد، در پی کاهش آن باشیم.

مهر: رئیس سازمان بهزیستی کشور گفت: ایران در ۲۰ سال آینده با یک سونامی سالمندی مواجه خواهد شد که مسئولان باید از هم‌اکنون برای مواجهه با آن برنامه‌ریزی کنند.
وحید قبادی دانا در مراسم افتتاح خانه سالمندان قیومی ابرکوه به وجود سالمندان در کشور اشاره کرد و گفت: مراکز نگهداری شبانه‌روزی یکی از مأمن‌های حضور سالمندان است به طوری که هم‌اکنون در سطح کشور بیش از ۱۱ هزار سالمند در ۳۰۰ مرکز شبانه‌روزی نگهداری می‌شوند. وی با اشاره به این که اگر بهترین شرایط رفاهی هم برای سالمندان فراهم شود باز احساس تنهایی دارند، افزود: حضور سالمندان در خانه‌های کوچک سالمندی بخشی از این مشکل را مرتفع می‌کند. وی ادامه داد: مشارکت سالمندان در اداره امور خانه و انجام امور روزانه همچون افراد عادی، ضمن تقویت روحیه اعتمادبه‌نفس به‌طور طبیعی یک نوع کاردرمانی محسوب می‌شود.

ایسنا: معاون امور دهیاری‌های سازمان شهرداری‌ها و دهیاری‌های کشور گفت: در حال حاضر جمعیت روستایی کشور ۲۰ میلیون و ۷۶۰ هزار نفر معادل ۲۶ درصد جمعیت کشور است. سعیدرضا جندقیان در نشست آموزشی روش‌های ایجاد اشتغال که با حضور بانوان دهیار استان مرکزی برگزار شد، اظهار کرد: نیمی از جمعیت روستایی کشور بانوان هستند. وی افزود: در سال ۵۹ یک نقطه تحول در جمعیت شهری و روستایی کشور رخ داد و برای نخستین بار جمعیت روستایی از جمعیت شهری کمتر شد. در آن زمان جمعیت روستایی ۲۵ میلیون نفر بود که این جمعیت در سال ۶۵ به ۲۳ میلیون، سال ۷۵ به ۲۲ میلیون، سال ۸۵ به حدود ۲۲ میلیون و در سال ۹۵ به ۲۰ میلیون و ۷۶۰ هزار نفر رسید و باید در نظر داشت که روستاها بیش از این توانایی جذب ندارند. معاون امور دهیاری‌های سازمان شهرداری‌ها تصریح کرد: آمارها نشان می‌دهند که ۲۵ سال پیش تولید ناخالص در بخش کشاورزی ۲۰ درصد بود و اکنون به 2/10درصد رسیده است.

دفترچه «بیمه سلامت» برای بسیاری از ایرانی‌ها نامی آشناست. بیمه‌ای که به اذعان بسیاری ازبیماران در این وانفسای اقتصادی برایشان کمک‌کننده بوده است؛ اما یکی دو سالی است که زمزمه خوردن کفگیرآن به ته خزانه‌اش، از احتمال ورشکستگی این سازمان دهه نودی خبرمی دهد. آنچه درادامه می‌خوانید چکیده‌ای از گفت‌وگوی ما با «حسین‌بانک» مدیرکل بیمه سلامت استان اصفهان پیرامون پرسش‌های متعدد و متنوع مطرح شده است.
■  بعضی بیماران نسبت به عدم‌تعهد این بیمه برای ارائه دوقلم دارویشان معترض‌هستند. مشکل چیست؟
 آنچه درفارماکوپه دارویی ایران برای بیماران خاص نوشته شده هیچ محدودیتی برای تهیه ندارند و توسط بیمه سلامت به صورت کاملاً رایگان ارائه می‌شود. با این حال ممکن است پزشکی یک داروی جدیدی که وارد کشور شده و هنوز جزو تعهدات سازمان‌های بیمه‌گر قرار نگرفته است را برایشان تجویز کند؛ بنابراین باید به صورت آزاد تهیه شود.
■  چند درصد هزینه داروهای بیماران خاص را بیمه سلامت پرداخت می‌کند؟
صد درصد.
■ چندی قبل مدیرعامل سازمان بیمه سلامت برای برون‌رفت از مشکلات بیمه سلامت پیشنهاد «افزایش پرداخت از جیب مردم و کوچک کردن بسته‌های خدمت»را داده بود. عملاً این راهکارها با هدف طرح تحول سلامت که «کاهش از جیب مردم» است مغایرت دارد. چگونه  با این مشکل کنار آمدند آیا اصلاً قابل اجراست؟
سازمان‌های بیمه‌گر که خودشان پول چاپ نمی‌کنندو به بودجه دولت وابسته هستند؛ خصوصاً سازمان بیمه سلامت.
حدود 75 درصد تا 80 درصد بیمه شدگانمان اصلاً به طور رایگان بیمه شده‌اند و بابت بیمه شدنشان هیچ پولی پرداخت نکردند. بیمه شدگان بیمه سلامت شهری، روستاییان، شهرهای زیر 20 هزارنفر و عشایر، این‌ها هیچ کدامشان اصلاً سرانه‌ای پرداخت نمی‌کنند و دولت تأمین می‌کند. یعنی شما هیچ صندوق بیمه‌ای نمی‌بینید که 80 درصد بیمه شدگانشان رایگان بیمه شده باشند. طبیعتاً ما به بودجه دولت وصل هستیم؛ اگر می‌خواهیم کاهش پرداخت از جیب مردم داشته باشیم، باید بودجه سازمان بیمه سلامت را در مجلس شورای اسلامی مناسب ببینند تا بتوان این پرداخت از جیب مردم را پایین آورد. این است که مسئولان محترم گفتند اگر دراین شرایط باشیم ما چند کار بیشتر نمی‌توانیم انجام بدهیم؛ یا باید پرداخت از جیب مردم افزایش پیدا کند یا باید تعهدات ما کم شود. وقتی در بودجه محدودیت ایجاد شود، وقتی شانزده هزار میلیارد هزینه‌های برآوردشده ماست؛ اما بودجه مثلاً دوازده هزار و 200 میلیارد تومان تصویب می‌شود، طبیعتاً یا باید بسته را کوچک کنیم یا پرداخت از جیب بیشتر شود.
■  درحال حاضر برای حل مشکلات سازمان بیمه سلامت، این 4 پیشنهادی که ارائه شده انجام می‌شود؟
خیر. اما وقتی پول موسساتی که با ما همکاری می‌کنند پرداخت نشود، بدهی به بار می‌آوریم. طبیعی است آن‌ها مجبور می‌شوند خدماتشان را محدود کنند، شاید بیمه شده را پذیرش نکنند.
■  با این حساب به نظر می‌رسد طرح تحول سلامت به نوعی مقابل شما ایستاد و برای بیمه سلامت کمک کننده نبود، درست است؟
بله. طرح تحول نظام سلامت هزینه‌های ما را دو و نیم تا سه برابر افزایش داد. البته یک قسمتی از آن را دولت تأمین کرد ولی باید تمام آن تأمین شود. وقتی ما به ده میلیون نفر دفترچه رایگان می‌دهیم. (بعد از طرح تحول سلامت حدود یازده میلیون نفر رایگان بیمه همگانی شدند) یعنی علاوه بر 30 میلیون بیمه شده قبلی که ما داشتیم 10 الی 11 میلیون نفر هم اضافه شد. سرانگشتی هم که حساب کنیم 25 درصد هزینه‌ها افزایش پیدا کرده و باید معادل 25 درصد بودجه داده می‌شد. از آن طرف هم تعرفه‌ها افزایش پیدا کرد، خدمات هم بیشتر شد یعنی یک‌سری خدمات فوق تخصصی که جزو بیمه‌های تکمیلی بود در لیست تعهدات بیمه‌های پایه‌ای قرار گرفت. مثلاً تعویض مفصل، پیوندکبد، پیوند قلب، این‌ها جزو تعهدات ما قرار گرفت. آزادسازی نرخ دارو صورت گرفت. باید پول‌های این‌ها واریز می‌شد که نشد. یا مثلاً وقتی فاکتور 7 یا 8 که 10 هزارتومان بوده و یک نسخه‌اش یک دفعه یک میلیون تومان ‌شده، باید طبیعتاً پول این به ما داده شود تا بتوانیم خدمت بدهیم. از کجا باید بیاوریم؟ بیمه‌ها که پول چاپ نمی‌کنند. همه این‌ها به خزانه دولت وصل هستند. همه این‌ها باید پرداخت شود تا ما بتوانیم پرداخت از جیب مردم را درسطح پایین‌تری نگه داریم. اگر نشود مجبوریم بسته خدمتی را کم کنیم، پرداخت به مؤسسات به تأخیر می‌افتد و وقتی این تأخیر رخ می‌دهد خدمت هم دچار خدشه می‌شود.
■  همچنان این مشکل وجود دارد؟
فعلاً وضعیت‌مان با توجه به پرداخت از صندوق توسعه ملی، یک مقدار وضعیتش بهتر شد. بدهی‌های سال گذشته را به خصوصی و دولتی‌ها تماماً صفر کردیم.
■  با این حساب آن ورشکستگی که احتمال داده می‌شد، برای بیمه سلامت رخ دهد کم شده است؟
نه، الحمدلله یک مقداری از احتمالش کم شده. پولی که از صندوق توسعه ملی کمک شد خیلی کمک کننده بود.
■  موضوع دیگری که مطرح شده، جلوگیری از هدررفت منابع است، این هدررفت چیست و چطور باید جلوگیری شود؟
 اگر ما هرچیزی را به جا و درست استفاده کردیم، نیمی از مشکلات خودبه خود حل می‌شود. مثلاً اگر پزشک می‌تواند درمانی را با هزینه کمتری انجام دهد،انجام بدهد. اصلاً یکی از اصول و اخلاق پزشکی این است که درمان مناسب با هزینه مناسب انجام شود وگرنه می‌شود یک گنجشک را با توپ هم زد؛ اما این عاقلانه نیست دلیلی ندارد یک بیماری را با یک داروی گران‌قیمت درمان کنیم.
■  اما این موضوع به فرهنگ‌سازی لازم بین پزشکان نیاز دارد
بله. این آموزشی است که به پزشکان داده می‌شود و رعایت می‌شود. اما از طرفی، بیماران باید بدانند که مثلاً نباید برای یک سرماخوردگی به فوق‌تخصص مراجعه کند. یا ازآن طرف با فرهنگ ناصحیح مصرف دارو و انجام تجویز دارویی پزشک در بین مردم مواجهیم. فرد دوپیمانه یک دارویی را مصرف می‌کند وهنوز دستور پزشک را کامل انجام نداده می‌گوید: اثری نداشت! و بلافاصله به پزشک بعدی مراجعه می‌کند. شاید آن پزشک هم که درجریان داروی قبلی قرار نگرفته، دارویی بنویسد که ممکن است با یکدیگراثر«آنتاگونیستی» (مخالف) داشته باشند و اثر هم را خنثا کنند یا حتی اگر «سینرجیسی»(تشدید اثرات)  هم داشته باشند مسمومیت ایجاد می‌کند. اصلاً دارو یعنی اینکه سم است مگربه اندازه و بجا مصرف شود. بنابراین مردم هم باید توجیه باشند و فکر نکنند با تغییرپزشک و دارو بهبودیشان تسریع پیدا می‌کند. یا مثلاً انجام گرافی‌های متعدد که از سمت بیمار درخواست می‌شود یا فردی دوروز است کمرش درد گرفته بعد توقع تجویز MRI از پزشک دارد.
■  این اصلاحات، چند درصد می‌تواند درجلوگیری از هدررفت منابع مؤثر باشد؟
به نظرم 40 درصد تاثیرگذار است. البته برخی موارد هم هست که پزشکی تجویز و آزمایش و گرافی پزشک قبلی را قبول ندارد و مجدداً دست به نسخه‌نویسی می‌شود. این هم یک معضل و واقعیتی است که به وفور دیده می‌شود. متاسفانه این واقعیت وجود دارد و مشکل جامعه پزشکی است. از سویی هم بیماران هستند که اگر پزشکی داروی کمی بنویسد اصلاً قبولش ندارند و مجدداً به سراغ پزشکان دیگر می‌روند. کاش فرهنگ مراجعه به پزشک چنان ارتقا یابد که وقتی پزشک می‌نویسد «ویزیت شد دارو نیاز ندارد»، با هجمه‌های متعدد از سوی بیمار مواجه نشود.
■  سوالی که مدام مطرح می‌شود این است که آیا بیمه سلامت بازنشستگی هم دارد؟
خیر فقط درمانی است
■  صحبت پایانی شما
مردم دفترچه‌های بیمه خود را دراختیار افراد دیگرقرار ندهند؛ زیرا اخیراً گروه‌هایی راه افتاده‌اند که مهر پزشک جلب می‌کنند، نسخه می‌نویسند و داروهای گران‌قیمت دریافت می‌کنند؛ بعد می‌روند دربازار آزاد می‌فروشند. مراقب باشند این دفترچه‌ها را گم نکنند؛ چون بازهم از این طریق مورد سوءاستفاده قرار می‌گیرند چون وقتی هزینه‌های ما بالا برود، مجبوریم پرداخت از جیب بیشتر، ارائه خدمات محدودتر و بسته خدمتی را کوچک کنیم.

گروه حادثه / با توجه به ایام پایانی سال، به شهروندان محترم توصیه می‌شود که جهت خرید شب عید، در صورت امکان از همراه بردن کودکان خود به مراکز خرید خودداری کرده و در صورت لزوم همراه بودن فرزندان، حتماً مراقبت لازم از آن‌ها انجام شود.
سرهنگ کارآگاه «علی ولیپورگودرزی» معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، از کشف پرونده فقدان دختر پنج ساله به نام «مهسا» در محدوده خیابان فلاح خبر داد.
معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در توضیح این خبر گفت: ساعت 17:00 روز دوشنبه مورخه 06/12/1397 یکی از شهروندان منطقه فلاح با مراجعه به کلانتری 149 امامزاده حسن از فقدان دختر پنج ساله‌اش به نام مهسا خبر داد.
پدر مهسا در اظهاراتش به ماموران گفت: من به عنوان کارگر فضای سبز در پارک کار می‌کنم. امروز مهسا به همراه خواهر سه ساله و برادر هشت ساله‌اش به پارک آمد؛ آن‌ها مشغول بازی کردن بودند و من نیز طبق معمول مشغول کار کردن شدم. زمانی‌که برای سرکشی به محل بازی بچه‌ها رفتم، متوجه شدم که مهسا داخل پارک نیست؛ به سرعت موضوع را با همسرم مطرح کرده و بچه‌ها را به او دادم و خودم در داخل پارک و خیابان‌های حوالی پارک به دنبال مهسا گشتم؛ اما تاکنون نتوانستم او را پیدا کنم. با توجه به حساسیت موضوع بلافاصله پرونده به اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد و با تشکیل پرونده فقدان کودک، تحقیقات میدانی در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم قرار گرفت. کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی با بررسی تصاویر به‌دست آمده از دوربین‌های مداربسته محدوده پارک به‌ویژه دوربین‌های یک مرکز تجاری موفق به شناسایی تصویر مهسا شدند که به تنهایی در خیابان اصلی محدوده پارک تردد می‌کرد.با اطمینان از این موضوع که هیچ‌گونه کودک‌ربایی صورت نگرفته، اقدامات مشترک کارآگاهان اداره یازدهم و ماموران کلانتری امامزاده‌حسن به صورت گشت‌زنی در منطقه آغاز شد و سرانجام مهسا ساعت یازده مورخه 07/12/1397 در منطقه فلاح پیدا شد. سرهنگ کارآگاه علی‌ولیپور‌گودرزی، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام خبر پیدا شدن مهسا گفت: با پیدا شدن مهسا بلافاصله وی به بیمارستان منتقل شد؛ برابر اعلام تیم پزشکی بیمارستان مشخص شد هیچ‌گونه آسیب بدنی به این دختربچه پنج ساله وارد نشده است؛ در پایان با حضور پدر و مادر مهسا در کلانتری 149 وی به خانواده‌اش تحویل داده شد.

در عصر حاضر اگر بخواهیم در مورد هر موضوعی تحلیلی داشته باشیم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، پارامتر قدرتمندی به نام اینترنت و ابزار آن خودنمایی می‌کند. فناوری که از زمین و آسمان شهر، کاراکتر @ به همراه نامی که مربوط به اکانت فروشگاهی است، بر سرمان می‌بارد.به لطف این فناوری که هر روز شاهد احاطه آن بر زندگیمان هستیم، می‌توانیم زمانی که مشغول صرف چای یا قهوه هستیم، امور بانکی خود را انجام دهید. به سوپرمارکت سفارش مایحتاج خود را بدهیم. لباس خود را از خشک‌شویی آنلاین بگیریم، مسیر سرویس مدرسه فرزندمان را دنبال کنیم و این کارها را که تا چند سال پیش با صرف کلی زمان انجام می‌دادیم در کسری از ثانیه به سرانجام برسانیم.این تغییر و تحول برای بچه‌های دهه شصت بسیار قابل لمس‌تر از دهه بعد از آن است؛ چرا که دهه شصتی‌ها آخرین نسلی هستند که شاهد باجه زرد تلفن عمومی و دو کانال تلویزیون سیاه و سفید بوده‌اند. کامپیوتر داشتن واقعاً اتفاق بزرگ و فوق‌العاده‌ای در خانواده‌های دهه شصت بود. اکنون دهه شصتی‌ها دو حالت متفاوت از فناوری را تجربه کرده‌اند. دهه‌های بعد از شصت به مراتب وضعیت بهتری با توجه به توسعه فناوری داشته‌اند. در این چند سال اخیر به‌واسطه افزایش سرعت اینترنت و استفاده همگانی از گوشی‌های هوشمند و نرم‌افزارهای ارتباطی، شاهد شکل‌گیری نوع دیگری از ارتباطات و استفاده از خدمات هستیم، اما چیزی که در این سال‌ها هنوز به صورت اولیه دیده می‌شود، رسانه ملی است. اگر بخواهیم تفاوت‌های تلویزیونی که در دهه شصت شاهدش بودیم با آنچه را که امروز می‌بینیم بیان کنیم، در پارامترهایی چون افزایش شبکه‌ها از دو به حدود 70 شبکه سراسری، استانی و برون‌مرزی و عدم قطع پخش تا ساعت 10 شب و بهبود کیفیت پخش اشاره کرد.با این توضیحات، پرسشی که در ذهن تداعی می‌شود این است که چرا سازمان صدا و سیما با داشتن چیزی حدود پنجاه هزار کارمند و بودجه 1500 میلیاردی صداوسیما (سال 97) نتوانسته است خروجی لازم را داشته باشد. دلیل انتظارات بالا از صدا و سیما عدم حضور تلویزیون‌های غیردولتی در ایران است؛ چراکه در اقصی نقاط جهان کنار تلویزیون‌های دولتی، بخش خصوصی هم دست به‌کار شده و رقیبی برای تلویزیون‌های دولتی شد. تلویزیون‌هایی که رقیب داخلی ندارند، نیازی به ارتقای کیفیت هم ندارند و این‌گونه بود که روزبه‌روز با افزایش تعداد کانال‌های دولتی در ایران کیفیت کاهش یافت.اگر بخواهیم از تعداد کارکنان و بودجه رسانه ملی با دیگر رسانه‌های خارجی بگذریم، عملکرد صداو سیما در سال‌های اخیر مورد انتقاد است. مواردی چون مشکلات فنی و ممیزی، گاف‌های مجریان غیرحرفه‌ای، کناره‌گیری تعداد زیادی از سینماگران از تلویزیون، ممنوع‌التصویر شدن چهره‌های سینمایی،جانبداری برخی از دولتمردان به علل مختلف چهره رسانه ملی را مخدوش کرده است.
علاوه بر این در چند سال اخیر در اطلاع‌رسانی رویدادها و حوادث، رسانه ملی قافیه را به ابزارهای نوین باخته و حتی اخیراً خبر جعلی که در فضای مجازی منتشر شده بود را رسانه ملی پخش کرد. در حوزه تولید محتوا و برنامه‌ها نیز رسانه ملی کارنامه درخشانی ندارد، چرا که اکثر مسابقات و برنامه‌های خانوادگی آن به صورت وحشتناکی کپی‌برداری از نمونه‌های خارجی حتی در چیدمان و دکوراسیون برنامه است. بخش جالب اکثر برنامه‌هایی که با محوریت یک میهمان اجرا می‌شود، این است که میهمان دعوت شده، سوژه‌ای است که در روزهای قبل در فضای مجازی‌ترند شده است. اسپانسر اکثر این برنامه‌ها کماکان مجریان خدمات ارزش افزوده هستند که خود داستان دیگری دارد. موضوع تلویزیون‌های اینترنتی و پخش زنده و باندهای فرکانسی ۷۰۰ و ۸۰۰ نیاز جدی به تغییر نگاه مدیران سازمان صدا و سیما دارد.  حال با ابزار نوین اطلاع‌رسانی از شبکه‌های اجتماعی تا پیام‌رسان، دهه شصتی‌هایی که با دو کانال سیاه و سفید تلویزیون و دهه‌های بعد از آن که با این فضا رشد کرده‌اند کدامیک را ترجیح می‌دهند؟ مسلماً مخاطبی که نیازهای خود را در یک رسانه پیدا نکند، در دیگر رسانه‌ها به دنبال آن خواهد گشت و با توجه به توسعه و جذابیت رسانه‌های اجتماعی، رسانه ملی کار سختی را برای حفظ مخاطب خود در پیش خواهد داشت. البته با توجه به در اختیار داشتن بودجه دولتی گویا نگرانی خاصی وجود ندارد. این روزها رسانه ملی طرفداران زیادی ندارد تا جایی که برخی شخصیت‌های مجازی با داشتن دنبال کننده‌های میلیونی از رسانه ملی سبقت گرفته‌اند. بررسی فعالیت شخصیت‌های مجازی نشان می‌دهد که مخاطب فعلی به دنبال محتوای جذاب و به دور از تناقض است. تناقضی که کاملاً در رسانه ملی مشهود است. به عنوان مثال در پربیننده‌ترین برنامه‌های اجتماعی چند سال اخیر، مجری خندوانه با گوشی و لباس‌های خارجی تبلیغ کالای ایرانی می‌کند. رسانه ملی که بایستی تاثیرگذار بر فضای مجازی کشور باشد خود تحت تاثیر فضای مجازی قرار گرفته است تا جایی که مسئولان دولتی نیز پیام‌ها و اطلاعیه‌های خود را از طریق همین ابزار به گوش مردم می‌رسانند و همین نوع برخورد، فضای خبری و دیپلماسی برخی مسئولان را در حد یک رشته توئیت چند کاراکتری پایین آورده است.البته تنها این نوع انحصارگرایی مختص صدا و سیما نیست و کافیست نگاهی به دیگر صنایع چون صنعت خودرویی داشته باشیم یا در همین حوزه فناوری اطلاعات با کپی‌برداری از نرم‌افزارهای جهانی در حال حمایت از تولیدات داخلی هستیم. محصولات یا خدماتی که رقیب ندارند، نیازی به ارتقای کیفیت هم ندارند. البته مادامی که بودجه دولتی صرف حمایت یا زنده نگه داشتن شود، مطمئنا کیفیت مناسبی را شاهد نخواهیم  بود.